هسته سخت صنعت برای نفوذ استارتاپ‌ها

عمده استارتاپ‌ها در ایران در حوزه‌های عمومی شامل آی. تی، فینتک، سرگرمی یا خدماتی شکل گرفته‌اند و کمتر شاهد هستیم که در فضاهای صنعتی مثل نفت و گاز و یا صنعت دارو، مانند دیگر نقاط جهان استارتاپی شکل بگیرد.

به گزارش آتیه آنلاین، عمده استارتاپ‌ها در ایران در حوزه‌های عمومی شامل آی. تی، فینتک، سرگرمی یا خدماتی شکل گرفته‌اند و کمتر شاهد هستیم که در فضاهای صنعتی مثل نفت و گاز و یا صنعت دارو، مانند دیگر نقاط جهان استارتاپی شکل بگیرد. اما چرا در ایرانی که از هدر رفت انرژی در تمام حوزه‌ها رنج می‌برد و شاخص راندمان بخش‌های تولیدی وضعیت مطلوبی ندارد، از تکنیک‌های روز دنیا یعنی استارتاپ‌های صنعتی برای کسب سود بیشتر و اصلاح ساختارهای صنعتی بهره نمی‌بریم؟ امیرعابد پور مدیر عامل شتابدهنده آیتک و فعال اکوسیستم فن آوری و نوآوری به این پرسش پاسخ می‌دهد:

چرا عمده استارتاپ‌های ایران در حوزه خدماتی شکل گرفته‌اند؟

- اکوسیستم‌های استارتاپی ما به حوزه استارتاپ‌های سرویس محور با تمرکز بر مردم و یا با پایه IT شکل گرفته‌اند. البته این اتفاق بدی نیست. در همه جای دنیا نقطه شروع فعالیت استارتاپ‌ها از همین حوزه‌ها بوده است. اما چیزی که در دنیا رخ داده و متاسفانه در داخل کشور شاهد آن نیستیم، این است که آنها به بخش‌هایی که اشاره کردم محدود نمانده و وارد حوزه‌های فناورانه‌تر شده‌اند. با کمک استارتاپ‌ها به سمت بهینه کردن عملیات تولید یا منابع انسانی رفته‌اند.

استارتاپ‌های فناور را به چند بخش می‌توان تقسیم کرد؟

عمده استارتاپ‌هایی که در ایران شاهد آن هستیم، ارتباط بین کسب و کارها و مشتریان را بهبود می‌بخشند و در حوزه مشتریان یا ذی‌نفعان بیرونی یک سازمان قرار می‌گیرند. اما بخش بهینه‌کردن عملیات یا فرآیندهای تولید، منابع انسانی و موضوعاتی از این دست به عهده استارتاپ‌های فناور محور بوده که به دو گروه B۲B (مدل بنگاه به بنگاه) یا B۲G (مدل بنگاه به دولت) تقسیم می‌شوند. تجارت‌های ما در داخل کشور عموما در انحصار حاکمیت هست، به همین دلیل استارتاپ‌های B۲G باید فعال شوند. در واقع تا کنون کمتر این استارتاپ‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند. در حالی که در دنیا در روند سیر تکامل اکوسیستم استارتاپی، دیگر کشورها وارد این حوزه‌ها هم شده‌اند.

چرا در ایران دولت‌ها به کسب و کارهای استارتاپی توجه نکرده‌اند؟

این مسئله می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد. یکی از دلایلش این است که حاکمیت درک درستی از الزامات شکل‌گیری اکوسیستم در آن حوزه‌ها ندارد یا به عبارت دیگر تعاریف درستی در ذهن مسئولین رده بالای حاکمیت در رابطه با استارتاپ‌ها شکل نگرفته است. لذا اکوسیستم به معنای واقعی شکل نگرفته است. حتی استارتاپ‌هایی با تمرکز بر مشتریان هم به آن معنا شکل نگرفته است و با کمی اغماض می‌توان گفت که چنین اکوسیستمی در ایران وجود دارد.

در حوزه بهینه کردن عملیات درون یک سازمان که این سازمان می‌تواند حاکمیت، سیستم دولتی یا سازمان‌های تولیدی و صنعتی باشد، استارتاپ‌ها قادر به فعالیت هستند اما این ساختارها شکل نگرفته‌اند. یک دلیلش نگاه نادرست به این اکوسیستم است و دلیل دیگر، آن است که الزامات شکل‌گیری استارتاپ‌های که عملیات درون سازمانی را بهینه می‌کنند، متفاوت است اما نگاه نهاد دولت به این استارتاپ‌ها به همان شکلی است که به استارتاپ‌های مشتری محور دارد. تجارت در ایران بعضا خصولتی، سنتی یا دولتی است و به همین دلیل توجه به ارتقای راندمان، کارایی و مسایلی از این دست بسیار کم است.

چرا بخش صنعت به دنبال استفاده از استارتاپ‌ها برای ارتقای بازده نیست؟

شرکت‌های صنعتی ما عمدتا خصولتی هستند. بخش خصوصی سهم ناچیزی در آن دارد و اگر در فضای صنعت وجود داشته باشد، تحت تاثیر رانت‌های دولتی به مقوله بهره‌وری و بهینه کردن فرآیندهای تولید و عملیات مرتبط با تولید خیلی توجهی ندارد. رانت انرژی مسئله بسیار مهمی در شرکت‌های صنعتی است. این شرکت‌ها به کمک انرژی محصول تولید می‌کنند. ضمن آنکه بسیاری از واحدهای صنعتی، فناوری نوین را نمی‌شناسند و درک درستی از آن ندارند. به نظر من اول باید تعریف استارتاپ و اکوسیستم استارتاپی را مشخص کنیم زیرا متاسفانه تعاریف هم به درستی در کشور شکل نگرفته است. وقتی در دنیا حرف از اکوسیستم استارتاپی می‌زنند عمدتا این فناوری‌های نوین ذیل انقلاب صنعتی چهارم تعریف می‌شود. فناوری نوین داده محور شامل هوش مصنوعی، بلاک چین یا ... است یا حتی اگر روی مباحث غیر از زیرساخت داده برویم، در ذیل فناوری نوین‌ شناختی، بایوتکنولوژی و نانوتکنولوژی و ... تعریف می‌شود. این فناوری‌های نوین هستند که استارتاپ را مجهز به یک مدل کسب و کار مقیاس‌پذیر می‌کنند. یک استارتاپ را از دو زاویه فناوری مورد استفاده و مدل کسب و کارش که تحت تاثیر فناوری مقیاس‌پذیر است مورد ارزیابی قرار می‌دهند. اما اکنون مسئولان در ذهنشان تعریف درستی از استارتاپ ندارند و گاهی آن را با شرکت دانش‌بنیان اشتباه می‌گیرند. فکر می‌کنند استارتاپ تازه شکل گرفته و بعد تبدیل به شرکت دانش بنیان می‌شود. در حالی که اینگونه نیست و نوپا بودن یک شرکت به مفهوم استارتاپ بودن آن نیست. در استارتاپ فناوری که مورد استفاده قرار می‌گیرد و مدل کسب وکارش متفاوت است. بنابراین زیرساخت شکل‌گیری این اکوسیستم هم متفاوت می‌شود. وقتی تعریف درستی از استارتاپ شکل نگرفته است، ابعاد، اجزا و الزامات استارتاپی هم به درستی شکل نمی‌گیرد و به این ترتیب اجازه تشکیل یک تجربه موفق در کشور را نمی‌دهند. اگر اجازه بدهند در یک مقیاس صنعتی استارتاپی با ابعاد اسنپ ایجاد شود، این تجربه می‌تواند در حوزه‌های دیگر تعمیم پیدا کند اما اجازه این کار را نمی‌دهند. زیرا به استارتاپ‌ها اعتماد ندارند. درک درستی از کارکردها و کاربردهای نوآورانه این فناوری‌ها ندارند و اصلا اصلاح روندها برای مدیران بخش‌های دولتی و خصولتی مهم نیست.

سود بیشتر برای یک مجموعه خصولتی هم مهم است...

نه مهم نیست. صنعت پتروشیمی سوبسید انرژی و خوراک ارزان دارد. حمایت‌های دیگری برایش در نظر می‌گیرند که محصول تولید کند و بفروشد. اصلا در فضای رقابت بین‌المللی با یک پتروشیمی دیگر حضور ندارد که راندمان برایش اهمیت داشته باشد. تشویقی ارائه شده به هیات مدیره هم بر اساس شاخص‌های دیگری انجام می‌شود. بنابراین مدیران این مجموعه‌ها حاضر به اصلاح فرآیندها نیستند. در حد شعار درباره استفاده از استارتاپ‌ها سخن می‌گویند اما در عمل، بازخوردی دریافت نمی‌شود. اگر رانت‌های موجود در صنعت پتروشیمی حذف شود، یک رقابت برابر در سطح بین‌المللی شکل می‌گیرد و شرکت‌های ایرانی ناگزیر به استفاده از تکنولوژی نوین می‌شوند تا فرآیند تولیدشان را ارتقاء داده و راندمانشان را بهبود دهند.

کد خبر: 57846

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 3 =