گفته میشود تا سال ۱۴۰۵ مجموع کسری منابع صندوقهای بازنشستگی به ۷۵۹ هزار میلیارد تومان میرسد. این کسری منابع چه تأثیری روی اقتصاد ایران خواهد داشت؟
معمولاً همه صندوقهای بازنشستگی دچار کسری میشوند؛ زیرا در مقطعی پولهایی را از اعضای خود دریافت میکنند، اما در زمان بازپرداخت این منابع یعنی در زمان پرداخت مستمری به دلیل افزایش قیمتها و جبران اثرات نرخ تورم با افزایش نرخ مستمریها مواجه میشوند و به این ترتیب منابعشان کاهش مییابد. این صندوقها باید در گذشته سرمایهگذاری میکردند تا با درآمدهای حاصل از سرمایهگذاریها، کسریهای خود را جبران کنند اما عموماً از دولتهای قبل طلبکارند و قوه مجریه نیز در زمان خود، مطالباتشان را پرداخت نکرده و به همین خاطر کسری وجود دارد. این کسری نیز ادامه مییابد و اگر دولتها منابع آن را تأمین نکنند، باید پرداخت مستمری به تأخیر افتد.
بخش دیگری از کسری نیز به مسائل دیگر بازمیگردد. سازمان تأمیناجتماعی یکسری شرکتهایی دارد که به خاطر بدهیهای دولت به این مجموعه، این شرکتها به سازمان تحمیل شده است. عموماً دولت این شرکتها را برای تسویه بدهی تهاتر کرده و در حال حاضر چنین شرکتهایی نیاز به سرمایهگذاری دارند و اکنون سرمایه در گردشی در اختیار ندارند که این موضوع خود مشکل مضاعفی برای تأمیناجتماعی ایجاد کرده است.
راهکار حل مشکل چیست؟
تا زمانی که ما تحت تحریم هستیم و دولت درآمدهای نفتیاش در حداقل است و نفت را با روش دور زدن میفروشد و پولش را بازمیگرداند، شرایط به همین نحو باقی خواهد ماند. راهحل این است که از نظر سیاست خارجی، گشایشی در کشور ایجاد شود تا دولت نیز بتواند تأمین مالی لازم برای تسویه بدهی خود را انجام دهد و منابع مالی و درآمدهای نفتی به کشور بازگردد. درآمدهای بلوکه شده نیز آزاد شود و هزینههایی که بابت دور زدن تحریمها از پول نفت کم میشود، دیگر پرداخت نشود تا دست دولت برای پرداخت بدهیهایش باز شود و قوه مجریه بتواند با صندوقهای تأمیناجتماعی و بازنشستگی کشوری تسویه حساب کند.
آیا کسری منابع صندوقهای بازنشستگی باعث بالا رفتن نرخ تورم در ایران میشود؟
بله. به این دلیل که دولت تلاش میکند از طرق دیگری مانند استقراض از بانک مرکزی یا اضافهبرداشت از بانکها و یا روشهای دیگر این بدهی را جبران کند. همه این موارد پایه پولی را بالا میبرد و موجب تورم میشود. حل این مشکل صرفاً با افزایش درآمدهای نفتی امکانپذیر است، در نتیجه به نظر میرسد تنها راه برداشتن تحریمها است.
آیا برآوردی وجود دارد که ۷۵۹ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، چقدر میتواند به نرخ تورم اضافه کند؟
اظهارنظر در این رابطه، نیازمند مطالعات آماری است. اینکه سهم این عدد در تورم چقدر است، قابل محاسبه است. باید بگویم این کسری روی تورم اثر دارد، اما اینکه فرض کنید هر ۱۰۰ همت چقدر روی تورم اثر دارد، باید محاسبه انجام شود. این منابع چون در یک سیستم اقتصادی میچرخد، تبعات دیگری هم دارد که به آن اضافه میشود. بنابراین تفکیک اثر کسری صندوقهای بازنشستگی بر تورم را سختتر میکند، اما موضوعی که مسلّم است، کسری منابع صندوقها تورمزاست.
صرفاً اگر بخواهد انباشت بدهی و تسویه آن از طریقی تأمین شود که به افزایش پایه پولی منتهی شود، این سیاست مستقیماً به آتش کشیدن اقتصاد است، اما تأمین این منابع از طرق دیگر، اثرات کمتری دارد. مثلاً با کاهش هزینههای دولت در جاهای دیگر و انتقال منابع آزاد شده به سمت صندوقهای بازنشستگی و پرداخت بدهیهای دولت در ردیفهای بودجه، اثرات متعادلتری دارد.
بزرگ شدن عدد مطالبات صندوقها، زمینه فروپاشی این ساختارها را فراهم نمیکند؟
صندوقهای بازنشستگی فروپاشی ندارند بلکه فقط طلبکارانشان بیشتر میشوند. این صندوقها مانند بانکها ورشکسته نمیشوند. برای یک صندوق دولتی یا صندوقی مثل تأمیناجتماعی، بحث فروپاشی مشابه آنچه در بانک رخ میدهد، قابل تصور نیست. صندوقها منابع مالی محدود دارند. با وجود کسری منابع، داراییهایی دارند که در شرایط فعلی مولد نیست. این داراییها مثل شرکتها و کارخانجاتی که در اختیار شستا است، به صندوق تأمیناجتماعی واگذار شده است. آنها باید فکر میکردند که این شرکتها درآمدهایی ایجاد کنند تا بتوانند هزینههای آینده و پرداختهای آینده را جوابگو باشند اما به خاطر تغییرات مستمر مدیریتی و عمر کوتاهشان، عملاً سلیقهای برخورد شده است و به این فکر نبودند که یک روزی باید مطالبات اعضا را پرداخت کنند. ضمن آنکه هزینههای تورم ۳۵ تا ۴۰ درصدی هم به بار مالی صندوقها اضافه میشود. یعنی صندوق هر سال نسبت به سال قبل باید به اندازه نرخ تورم پرداخت بیشتری داشته باشد. به اضافه اینکه بار امسال هم روی آن میآید. تا تورم صفر نشود و قیمتها کاهش نیابد، دائماً این ارقام اضافه میشود.
در سایر نقاط دنیا سراغ دارید که صندوقهایشان به اندازه ایران از دولت مطالبه داشته باشند؟
معمولاً اکثر صندوقهای بازنشستگی از دولتها مطالبه دارند. وقتی در آمریکا رییسجمهوری میآید و برای رأی آوردن تبلیغات میکند، وعده افزایش مستمریها را مطرح میکند. در چنین شرایطی میگویند که این وعدهها کسری بودجه ایجاد میکند. کسری بودجه آمریکا به خاطر بحث انتخابات است. البته وقتی رشد اقتصادی رخ میدهد، ایجاد درآمد بیشتر شده و جمعآوری منابع بیشتر برای صندوقها امکانپذیر میشود. به این ترتیب، تزریق منابع به صندوقها انجام میشود، اما در کشور ما به خاطر اینکه جمعیت رو به سالمندی میرود، هزینههای پرداختی صندوقها بیشتر میشود. از سوی دیگر، نیروی جوان به کار گرفته شده با حقوق کم سر کار میرود و عملاً وجوه پرداختی او به تأمیناجتماعی کمتر میشود. ضمن آنکه افرادی که تحت پوشش بیمه نیستند هیچ حقبیمهای پرداخت نمیکنند، بنابراین هزینهها در این صندوقها بشدت افزایش مییابد. مسأله دیگر مربوط به افزایش هزینه دارو، پزشک و اقلام دیگر است که رشد هزینههای صندوقها را افزایش داده و خدماتشان را تقلیل داده است. اگر این مسائل را کنار هم قرار دهیم، متوجه میشویم صرفاً افزایش بدهی دولت به صندوقها عامل کسری نیست.
نظر شما