صندوقهای بازنشستگی ۱۸گانه که به بازنشستگان خدمات ارائه میدهند، عمدتاً دولتی هستند. دولت میتواند صندوقهای خود را به وسیله ادغام یکدست کند؛ اما در یک صندوق غیردولتی مثل تأمیناجتماعی، قوه مجریه باید نقش خود را کمرنگتر کند و اجازه دهد این صندوق به طور مستقل حرکت کند. مشکل اساسی صندوقها مربوط به ادغام نیست بلکه ما با بحران منابع روبهرو هستیم. متأسفانه به ریشه مشکلات دقت کافی نمیشود. ادغام صندوقها اقدام درستی نیست و تجربه نشان داده است که وجود یک صندوق برای ارائه خدمات به بازنشستگان، زمینه پایین آمدن کیفیت کار را هم فراهم میکند. به نظر من حتی بهتر است به موازارت صندوق تأمیناجتماعی، یک صندوق قوی دیگر ایجاد شود تا این صندوقها با یکدیگر رقابت کنند و کارکرد بهتری ارائه دهند. خدمات خود را افزایش دهند و راندمانشان بهبود یابد. روشهایی که ما برای مدیریت صندوقهای بازنشستگی در پیش گرفتهایم، جلوی ارائه خدمات بهتر را گرفته است. وقتی صندوق تأمیناجتماعی را بیشتر به سمت دولتی شدن پیش میبریم و به این مسأله دامن میزنیم، مشکلات موجود افزایش مییابد.
تفاوتهای بین صندوقهای دولتی و غیردولتی سبب میشود که موضوع ادغام کمی دشوار شود. دولت حقوق بازنشستگی اعضای صندوقهای خود را از محل بودجهاش تأمین میکند و عموماً رقمهای پرداختی کمتر از مبالغی است که مستمریبگیران تأمیناجتماعی دریافت میکنند. ضمن آنکه محل تأمین اعتبارات مستمری صندوق تأمیناجتماعی، پولهایی است که اعضای این مجموعه پرداخت کردهاند و از جیب یکسری کارگر تأمین شده است. طبیعتاً این دو صندوق را نمیتوان با هم تلفیق کرد.
از آنجا که صندوقهای بازنشستگی دولتی وضعیت مناسبی ندارند، در فرایند ادغام، بارشان روی دوش تأمیناجتماعی تحمیل میشود. به نظر من، بحث ادغام صندوقهای دیگر با تأمیناجتماعی ناشی از عدم نگاه عمیق به این صندوق است. افرادی در این رابطه تصمیم میگیرند، در این صندوقها دخالتی نداشته و روی آنها اثری ندارند. باید برای تصمیمگیری در این رابطه از شرکای اجتماعی استفاه شود. شرکای اجتماعی شامل کسانی است که در بخش کارفرمایی و کارگری هستند. باید حتماً از نظر آنها که صاحبان اصلی صندوق تأمیناجتماعی هستند، بهره برده شود. متأسفانه در حال حاضر میزان مطالبات تأمیناجتماعی از دولت رو به افزایش است. دولت باید با برنامهریزی مناسب در بودجهریزی، این مطالبات را به صفر برساند. مطمئنم اگر دیون دولت پرداخت شود، این صندوق میتواند رشد خوبی داشته باشد.
قوه مجریه باید بدهیهای جاری خود به صندوق تأمیناجتماعی را مثل کارفرمایان هر ماه پرداخت کند و خدمات در ازای پولی باشد که از سوی نهاد دولت پرداخت میشود. دولتها اگر بدهیشان را تسویه نکنند، سازمان تأمیناجتماعی با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد و مثل صندوقهای دیگر خراب میشود. معتقدم، بار کردن خدمات حمایتی به صندوق تأمیناجتماعی اقدام اشتباهی بود. دولت باید اقدامات حمایتی از اقشار مختلف را به صندوقهای دیگر و نه صندوق تأمیناجتماعی محول کند؛ زیرا به این ترتیب علاوه بر اینکه زمینه انباشت بدهی دولت فراهم میشود از پول همه مردم برای ارائه این خدمات برداشته میشود. صندوق تأمیناجتماعی هم به دلیل کسری منابع ناگزیر میشود خدمات کمتری به اعضای خود ارائه کرده و برای بازنشستگان مشکلات دیگری ایجاد میشود.
نظر شما