به گزارش آتیهآنلاین، به عبارتی این موضوع با نهادینهسازی «فرهنگ ایمنی» در سازمانها، ایجاد و گسترش تعهد داخلی به ایمنی و نشان دادن آن در رفتار ممکن میشود و در نهایت بر اثربخشی و موفقیت بیشتر در اقدامات (در سطح فردی و سازمانی) تأثیر چشمگیری میگذارد. آتیهآنلاین در گزارش پیش رو در گفتوگوهایی تأثیر تثبیت فرهنگ ایمنی بر کاهش حوادث شغلی را مورد بررسی قرار میدهد.
افراد؛ علت بروز حوادث شغلی نیستند
مدیر (HSE) شرکت مپنا معتقد است حوادث ناشی از کار برآمده از زنجیرهای از علتهاست و نیروی کار عامل است و نباید علت تلقی شود. شهرام محمودی در گفتوگو با آتیهآنلاین عنوان کرد: «اگرچه افراد به جهت انجام رفتارهای ناایمن ممکن است علت درصد چشمگیری از وقوع حوادث و سوانح تلقی شوند، اما این موضوع یک باور غلط است. متأسفانه انسانها همیشه به عنوان علت وقوع حوادث و یا بروز رفتارهای نامناسب در جامعه صنعتی دیده میشوند، در حالی که انسان عامل است، نه علت وقوع حادثه؛ بنابراین تا وقتی که انتظار داریم علت مشکلات فرهنگی، صرفاً افراد باشند، آنگاه علت بودن افراد برای وقوع حوادث درست خواهد بود.» وی خاطرنشان کرد: «یک سلاح برای اینکه شلیک کند به قطعات زیادی نیاز دارد. زمانی که تمام آنها در کنار هم قرار گیرند تا زمانی که یک عامل وجود نداشته باشد، شلیکی صورت نمیگیرد و آن عامل نقش شلیککننده را بازی میکند و در حوادث نیز این موضوع مصداق دارد.» محمودی اضافه کرد: «تأکید دارم تا زمانی که افراد را علت بروز وقوع حوادث، رفتارهای ناایمن و خطای انسانی میدانیم، افراد از وسایل ایمنی استفاده نمیکنند، ایمنی را دور میزند، قوانین را زیرپا میگذارند و در نهایت ما شاهد رشد روزافزون آمار حوادث ناشی از کار خواهیم بود.»
ضرورت اصلاح و بررسی مسیر علتیابی
مدیر (HSE) شرکت مپنا عنوان کرد: «به عقیده من، مسیر علتیابی حوادث شغلی دارای ایراد است، بخش عمدهای از حوادث به رفتارها و خطاهای انسانی مرتبط است. این بدان معنا نیست که انسانها عامل وقوع حوادث نیستند، اما در تمامی موارد نیز در جایگاه علت قرار نمیگیرند.» محمودی افزود: «اصلاح رفتار کارکنان باید بر اساس علت رفتار تحلیل شود. با توجه به اینکه مسیر علتیابی اشکال دارد، تا وقتی که این موضوع اصلاح نشود مشکلات وجود دارد. البته باید تفکیکی بین آنچه که به آن رفتار میگوییم و آنچه که خطا نامیده میشود، قائل شویم. همچنین باید تأکید کرد که به صفر رساندن درصد خطا بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است.» وی با اشاره به اینکه مهمترین اصل در تثبیت فرهنگ ایمنی در جامعه تعیین ابزارهای فرهنگسازی، استمرار و حفظ آنهاست، افزود: «فرهنگ دارای اجزای چهارگانه ارتباطات، همکاری، کنترل و شایستگیها است. اگر این چهار ابزار در یک جامعه به درستی از آنها استفاده شود و استمرار و تثبیت داشته باشند، آنگاه ما به سوی فرهنگسازی حرکت خواهیم کرد.» وی افزود: «منظور از ارتباطات، انتقال صحیح، به موقع و دوطرفه اطلاعات از طریق ابزارهای مختلف است. همکاری نیز همان فرایند تلاش برای همراهی افراد در یک سازمان در جهت رسیدن به یک هدف مشترک است. کنترل نیز امکان قدرت تأثیر و هدایت افراد یا روند وقایع را ایجاد میکند و شایستگیها نیز ترکیبی از مهارت و دانش، آموزش و تجربه است.»
نقش کلیدی مدیران در نهادینهسازی فرهنگ
محمودی در پاسخ به نقش الگویی مدیران در سازمانها و صنایع در نهادینهسازی فرهنگ ایمنی گفت: «ایمنی از بالا آغاز میشود. قطعاً ریشه فرهنگسازی، الگو و رفتارهای مدیریت در سازمان است. اگر مدیریت در سازمان ابزارهای ایجاد و تثبیت فرهنگ را فراهم نکند و صرفاً روی رفتار افراد که نتیجه فرهنگ است تمرکز کند، قطعاً دستاوردی نخواهد داشت و منابع خود را هدر میدهد.» وی تصریح کرد: «صرف داشتن ابزارهای تشویق و تنبیه (که تنها بخش کنترلی از اجزاء فرهنگ است) برای فرهنگسازی کفایت نمیکند. رهبران از طریق ایجاد ابزارهای مناسب برای فرهنگسازی، علتیابی، تمرکز بر آنها و تدوین برنامه و استراتژی منسجم میتوانند الگو باشند.» محمودی تأکید کرد: «باید به خاطر داشته باشیم بین رفتار ناایمن، خطا و تخلف در ایمنی تفاوتهای وجود دارد و برخورد با هر یک از آنها سازوکار و الگوی منحصر به خود را میطلبد.» مدیر (HSE) شرکت مپنا افزود: «اگر ما نتوانیم در سازمان بین رفتار ناایمن که اصولاً به اشکال در عدم دانش، آگاهی و مهارت، توانایی و ندانستن قوانین و مقررات برمیگردد و خطا که یک عملکرد سهوی و تخلف به عنوان یک عملکرد عمدی تفاوت قائل شویم، طبیعی است که برنامهریزی ما هم مناسب نخواهد بود.»
تثبیت فرهنگ ایمنی در سازمانها
وی دستاوردهای فرهنگ ایمنی در سازمانها را اخلاقی و انگیزشی خواند و گفت: «در سایه تثبیت فرهنگ ایمنی، روحیه و سلامت افراد ارتقاء مییابد و با توان، رضایت شغلی و خشنودی بالاتر و بهتری فعالیت میکنند. سازمان قانونمدار میشود و مطابق قانون به وظایف خود عمل میکند؛ در این صورت تبعات قانونگریزی یا تخلف در برابر قانون کاهش مییابد و در نهایت به یک سازمان اقتصادگرای بهینه تبدیل خواهد شد.» وی ادامه داد: «البته در سطح کلان، علاوه بر کاهش حوادث و عواقب قانون بیمهای، بهبود کمی و کیفی تولید را نیز به دنبال خواهد داشت. بالا رفتن ماندگاری کارکنان و کاهش هزینههای مستقیم و غیرمستقیم حوادث نیز حاصل نهادینهسازی فرهنگ ایمنی در سازمانها است.»
تأثیر نبود فرهنگ ایمنی بر تأمیناجتماعی
محمودی در پاسخ به تأثیر عدم رعایت فرهنگ ایمنی در مشاغل مختلف بر تأمیناجتماعی تصریح کرد: «تأثیر عدم رعایت ایمنی و فرهنگسازی منفی بر تأمیناجتماعی غیرقابل انکار است؛ چراکه در چنین شرایطی افرادی با سطح سلامت پایین در جامعه تولید و پرورش مییابند که سطح رفاه جسمی، اجتماعی و روانیشان پایین است و زمانی که وارد جامعه میشوند نهتنها به افراد دیگر نیز آسیب وارد میکنند بلکه با بیمار شدن مداوم و ارتکاب مکرر رفتار نامناسب و نابهنجار سببساز ایجاد هزینههای مازاد بر جامعه خواهد بود.» وی با تأکید بر اینکه نبود فرهنگ ایمنی به افزیش ریسک در سازمان تأمیناجتماعی منجر میشود، افزود: «وقتی ریسک بالا رود، انتظار اینکه ما به ازای آن چیزی را داشته باشیم که تبعات ریسک بالا را جبران کند، افزایش مییابد؛ بنابراین تأثیر رفتارهای ناایمن افراد پرریسک بر تأمیناجتماعی به افزایش هزینههای درمانی، بیمهای، غرامت منجر میشود و فقدان فرهنگ ایمنی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به زیان تأمین اجتماعی است.»
آمار حوادث کار در ایران بالاست
حمید حاجاسماعیلی، کارشناس حوزه کار در گفتوگو با آتیهآنلاین عنوان کرد: «ایمنی و بهداشت و حفاظت فنی کار در بازار کار و بنگاههای کشور یکی از مقولههای بسیار جدی و مهم است؛ به همین دلیل در فصل چهارم و ماده (۸۵) قانون کار بر این موضوع تأکید جدی شده و به لحاظ قانون و مقررات هیچ کمبودی در کشور نیست.» وی تصریح کرد: «متأسفانه کشور ما یکی از بالاترین میزان حوادث کار را در دنیا دارد. شاید بیش از دو یا سه برابر کشورهای توسعهیافته در بنگاههای کشور حوداث شغلی رخ میدهد که باید مورد بررسی قرار گیرد.»
تبدیل آموزشهای ایمنی به فرهنگ
حاجاسماعیلی افزود: «درست است که آموزش رکن بسیار مهمی است و میتواند به ارتقاء وضعیت ایمنی نیروی کار وکارگاههای کشور کمک کند، اما برای اینکه این آموزشها نهادینه شوند و مؤثر باشند، باید فرهنگ رعایت ایمنی کار در جامعه نهادینه شود.» این فعالکارگری ادامه داد: «ممکن است بسیاری از کارگران و کارفرمایان بدانند باید در محیط کار از ابزار و امکانات حفاظتی استفاده کنند، اما چرایی عدم استفاده و سهلانگاری در این زمینه باید ریشهیابی شود.» حاجاسماعیلی با اشاره به اینکه علت بروز حوادث به تبدیل نشدن مسأله ایمنی کار به فرهنگ برمیگردد، افزود: «بین مرحله آموزش و مرحله نهادینه شدن فرهنگ ایمنی در بازار کار فاصلهای وجود دارد که نیازمند تأمل است. این شکاف باید جدی، منظم و با برنامه پر شود تا بتوان اتصال و پل محکمی بین ایجاد فرهنگ و آموزشهایی که برای نیروی انسانی و کارفرمایان در خصوص رعایت ایمنی و بهداشت ایجاد کرد.» حاجاسماعیلی گفت: «برای رسیدن به این سطح مطلوب ایمنی باید آموزشهای ایمنی و حفاظت بهداشت کار به صورت مستمر برای کارگران وکارفرمایان انجام شود.» وی یادآور شد: «تعیین وظیفه حاکمیتی و دولتی برای آموزشهای کلان ایمنی و بهداشت در سطح کارگاههای صنفی و کلان کشور ضروری به نظر میرسد. البته میتوان بخشی از این مسئولیت را بر دوش دولت و بخشی بر دوش سازمانهای مردمنهاد گذاشت و بخشی از مسئولیت نیز بر دوش کارفرمایان و یا تشکلهای کارگری به صورت کلان و صنفی واگذار شود.» حاجاسماعیلی بر تداوم آموزشهای فنی و تخصصی مستمر در این حوزه تأکید کرد و افزود: «اگر بتوانیم پیوسته این حرکت را ادامه دهیم و در عین حال با بررسی و بازخوانی آنها میزان تناسب مطالب آموزشی را با کارگاهها و سطح رعایت اصول بهداشت فنی و ایمنی توسط نیروی کار و کارفرمایان را نیز شناسایی و استخراج کنیم، درمییابیم که به چه میزان مؤثر بودهاند و در نهایت با دستیابی به شناسایی نقاط ضعف و قوت آموزشهای ارائه شده، با افزایش سطح فرهنگ ایمنی در کشور، ضریب بروز حوادث شغلی و هزینهها کاهش مییابند.»
نظر شما