به گزارش آتیهآنلاین، اواخر سال ۱۳۹۵ و در جریان تصویب برنامه ششم توسعه، طرح توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور در قالب یکی از بندهای برنامه ششم توسعه به قانون تبدیل شد تا بر اساس این طرح که بعدا طرح تنفس نامیده شد، بهرهبرداری چوب از جنگلهای شمال کشور برای مدتی محدود، متوقف شود. با اجرای این قانون قرار بود سازمان جنگلها ارائه طرح جایگزینی ارائه دهد تا با کمک این طرح، زمینه مدیریت مناسب جنگلهای شمال فراهم شود.
کمی قبل از تبدیل شدن توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال به قانون نیز محمود حجتی وزیر وقت جهاد کشاورزی، در قالب برخی دستورالعملها، توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال را برای حفظ این میراث ارزشمند به سازمان جنگلها ابلاغ کرده بود.
تقاضا برای ایجاد استثناء
با گذشت بیش از پنج سال از تصویب قانون تنفس، هنوز طرح جایگزینی برای مدیریت جنگلهای شمال ارائه نشده است اما برخی اساتید دانشگاه در تلاش هستند که بهطور کلی بند مربوط به قانون تنفس را از برنامه هفتم توسعه حذف کنند و یا اینکه دست کم جنگلهای تحت مدیریت خود را از شمول قانون تنفس خارج کنند.
در نامهای که به امضای ۲۲ تن رسیده (که البته برخی از این افراد اعضای هیات علمی دانشگاه نبوده و یا اساسا دانشگاههای آنها فاقد جنگل آموزشی است)، از مسعود منصور -رییس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور- درخواست شده است برای جنگلهای آموزشی استثنائاتی در نظر گرفته شود.
در نامهای که امضا کنندگان خطاب به رییس این سازمان نوشتهاند، آمده است: «همانطور که مستحضرید در اجرای بند ف ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه، همزمان با توقف فعالیت طرحهای جنگلداری از سال ۱۳۹۶، جنگلهای آموزشی-پژوهشی نیز بعضا با قدمت ۵۰ ساله مشمول پایان فعالیت گردیدند که با گذشت چهار سال از اجرای آن، نیازمند تدبیری نوین است. شایان یادآوری است. که در بسیاری از کشورهای دارای جنگل، تولید دانش، آموزش کارشناسان و جنگلبانان، آشنایی عموم مردم با مدیریت جنگل و همچنین فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی عمدتا در این مراکز آموزشی انجام شده و توسعه مییابد.»
اهداف امضا کنندگان نامه
در ادامه این نامه با اشاره به پیشینه تاسیس رشته جنگل در ایران، امضا کنندگان نامه با هدف به نتیجه رساندن طرحهای جنگلداری تهیه شده در مراکز دانشگاهی و جلوگیری از هدر رفت و حفظ سرمایهگذاری انجام شده، استمرار تولید دانش و تجربه ملی مدیریت جنگل و توسعه آن، فراهم بودن امکان مناسبتر فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی، تداوم آموزش دانشجویان علوم جنگل، آشنایی بیشتر جامعه با فعالیتهای علمی-اجرایی جنگلداری و چگونگی اداره علمی جنگل، پیشگیری از سرخوردگی جوانان علاقمند به منابع طبیعی و ایجاد انگیزه برای حفظ این علم برای نسلها و آینده جنگلها و امکان ایجاد اشتغال مولد همچنین ایجاد توسعه کارآفرینی در بخشهای مختلف اجرایی مدیریت جنگل با استفاده از ذهن خلاق نسل جوان در دانشگاهها، خواستار از سرگیری فعالیتهای طرحهای جنگلداری آموزشی و پژوهشی دانشگاههای شمال کشور شدهاند.
البته نگارندگان وعده دادهاند که در صورت اقدام مساعد و جلب همکاری دانشگاهیان و محققان، میتوان مشابه طرحهای آموزشی و پژوهشی برای جنگلهای خارج از شمال نیز تهیه کرد و در این رابطه برنامهریزی مناسب انجام داد.
امضا کنندگان نامه در انتها از سرگیری طرحهای جنگلداری مراکز آموزشی را عاملی برای پیگیری کنترل عوامل ناپایداری جنگل، ارزیابی عملکرد گذشته، جلب مشارکت جنگل نشینان و علاقمندان به جنگل در محدوده مورد عمل و تحت مدیریت دانشگاه، در نظر گرفتن کلیه ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی جهت حفظ و حراست از جنگلها و تنوع زیستی آن، رفع نگرانی علاقمندان به جنگل و محیط زیست از طریق تعدیل و یا ایجاد پل ارتباطی بین تفکرات موافق و مخالف و ارائه الگوی مدیریت نوین با استفاده از دانش روز و استفاده از ذخیره تجربه گذشته و اجرای روشها و شیوههای سازگار با اکوسیستمهای جنگلهای شمال دانستهاند
چند پرسش بیپاسخ
چرا اعضای هیات علمی دانشگاه تصور میکنند بدون بهرهبرداری چوبی نمیتوانند مطالعات در برخی حوزهها نظیر جلب مشارکت مردم، شناسایی عوامل ناپایداری و غیره را انجام دهند؟ چرا اساتید دانشگاه بر این باورند که طرحهای جنگلداری حتما باید مبتنی بر تولید چوب در جنگل باشد. بر اساس آموزههایی که در دانشگاههای کشور تدریس میشود، سیاستگذاری در طرحهای جنگلداری بر اساس سیاستهای کلی جامعه انجام میشود. در واقع سیاست جنگل برگرفته از سیاستهای ابلاغی از سوی سیاستگذاران در هر کشوری است. چرا با وجود تغییر سیاستهای کلی کشور و تمرکز سیاسیون بر توقف بهرهبرداری چوبی از جنگل، اساتید دانشگاه به این سیاست توجه نداشته و اصرار دارند سیاستهای قبلی یعنی بهرهبرداری چوبی در جنگل حکمفرما باشد؟ این در حالی است که به گواه آمارها، به دلایل متعدد که بهرهبرداری از جنگل هم یکی از آن عوامل است، سطح جنگلهای ایران به شدت کاهش یافته است.
یکی از مهمترین وظیفه جنگلهای آموزشی ارائه برنامهها و راهکارها متناسب با شرایط جدید در هر کشوری است. آیا در جنگلهای آموزشی موجود در ایران با گذشت پنج سال از تصویب تنفس، طرحی برای مدیریت جنگل بدون تکیه بر درآمدهای حاصل از برداشت چوب اجرا شده است؟ نتایج آن در کجا ثبت شده و آیا این نتایج به دستگاه مجری یعنی سازمان جنگلها ارائه شده است؟
هزاران پرسش دیگر در رابطه با درخواست بخشی از اعضای هیات علمی دانشگاهها برای مستثنی شدن از مشمول قانون تنفس میتوان مطرح کرد. به نظر میرسد پافشاری طراحان این نامه برای تداوم طرحهای جنگلداری قبلی، صرفا نوعی مقاومت در برابر اجرای ایدههای جدید در جنگل است. این رویکرد بیش از آنکه مایه دلگرمی دانشجویان رشته جنگل باشد، آنها را نسبت به تداوم حیات جنگلهای شمال با توجه به بهرهکشی بیش از حد در این عرصهها، نگران خواهد کرد.
نظر شما