از تخته سیاه تا چتبات؛ مسیر تازه آموزش برای نسل جدید
با کاهش جذابیت و کارآمدی آموزش رسمی در مدارس، بسیاری از دانشآموزان به سمت یادگیری در فضای مجازی و مهارتآموزیهای غیردرسی گرایش یافتهاند. کارشناسان هشدار میدهند در صورت ادامه این روند، مفهوم مدرسه بهتدریج کارکرد خود را از دست خواهد داد.

به گزارش آتیه آنلاین، مدرسه دیگر تنها پناهگاه یادگیری نیست؛ جایی که زمانی در آن درس زندگی میآموختند، حالا برای بسیاری از دانشآموزان به محیطی بیانگیزه و بیاثر تبدیل شده است. در حالیکه نظام آموزش رسمی هنوز بر کتاب و امتحان تکیه دارد، نسل جدید مسیر یادگیری را در فضای مجازی، هوش مصنوعی و مهارتآموزیهای کاربردی جستوجو میکند؛ جایی که دانش نه برای نمره، بلکه برای زندگی معنا پیدا میکند.
مصطفی قادری رییس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در بخشی از گفتوگوی خود به ایلنا گفت: «این روزها دانشآموزان یا والدین آنان تمایل کمتری به مدرسه پیدا کردهاند یا اینکه در زمینه نتایج امتحانات نهایی و امتحانات پایاندورهها، ضعفهایی مشاهده میشود. ملاحظه میکنید که میانگین معدل دانش آموزان سراسر کشور بین ۸ تا ۱۳ گزارش شده است. علت همهی این کاستیها و دلسردیها این است که کارکرد مدرسه زیر سؤال رفته است. در رسانهها، شبکههای اجتماعی و تلویزیون و اخیرا چتباتهای هوش مصنوعی مقدار زیادی اطلاعات و دانشهای آموزشی برای کودکان و نوحوانان وجود دارد، چنانچه نسل زد و آلفای ما روزانه شاید هفت یا هشت ساعت در این رسانهها در حال زندگی کردن هستند. من نمیگویم فقط آموزش میبینند، بلکه در آن محیط زندگی میکنند در حالی که ما این مکانها را مکان آموزش به حساب نمیآوریم.»
او ادامه داد: «باید بپذیریم که در دنیای امروز، برنامههای درسی غیررسمی و آموزش غیررسمی به سرعت در حال کنار زدن برنامههای درسی و آموزشهای غیررسمی هستند. آموزش غیررسمی تعاریف گوناگونی دارد؛ مثلا فرستادن فرزندان به کلاس موسیقی، کامپیوتر یا هوش مصنوعی توسط پدر و مادر تا پرسه زدن دانش آموزان در فضای مجازی و پرسش از هوش مصنوعی و یا کار با ابزارهای هوش مصنوعی همگی جزو آموزشهای غیررسمی محسوب میشوند. پاسخ نسل جدید و حتی والدین آنها به این پرسشها که آیا برنامه درسی مدرسه میتواند در زندگی واقعی ما نقش واقعی داشته باشد یا خیر، منفی است. شما وقتی به برنامه درسی مدرسه نگاه میکنید، همان مطالب و البته صدها مرتبه گستردهتر در چت باتها و صفحات اجتماعی وجود دارند.«
قادری عنوان کرد: «اکنون واقعاً تعداد دانشجویان پسر در بسیاری از مقاطع و رشتهها کاهش یافته است، تا جایی که ممکن است در یک کلاس، ۲۰ درصد پسر و ۸۰ درصد دختر باشند. علت این امر باز هم ناشی از نیاز است. اینکه پسران احساس وابستگی بیشتری به کار و شغل دارند و آموزش را به شکل فانتزیک میبینند. از نظر نسل جدید، دانش ذاتاً ارزشمند نیست. دانشی ارزشمند است که بتوان آن را در تجارت، صنعت و مسائل اجتماعی به کار برد. این واقعاً نشان میدهد که برنامه درسی متمرکز ما باید تغییر کند. اگر تغییر نکند، واقعاً ایده «مرگ مدرسه» حتما محقق خواهد شد و این اتفاق خیلی هم طول نمیکشد. اگر قبول ندارید، نشانههای آن را ببینید. از خود بچهها بپرسید با دیپلمی که گرفتهاند، چند درصد از این دانشی که شما میگویید به درد آنان خورده است و آیا اگر مجبور نبودید، باز هم به مدرسه میرفتید؟ پاسخها را بشنوید.»





