بیاحترامی موجب میشود اغلب زوجین در این موقعیت احساس امنیت نکنند و حتی نتوانند دلبستگی عمیق و سالمی را با همسر خود شکل دهند. این مسأله با متزلزلکردن پایههای اساسی رابطه در درازمدت، باعث ایجاد فاصله افراد با وجود زندگیکردن در کنار هم از یکدیگر میشود و روابط عاطفی زوجین تحتتأثیر این موضوع قرار میگیرد، گاه ممکن است طلاق رسمی بین زوجین رخ ندهد اما دلبستگی عاطفی از بین میرود.
طلاق عاطفی؛ پدیده واقعی اما بدون آمار رسمی
علی نوری، پژوهشگر مسایل اجتماعی و مدرس دانشگاه در گفتوگو با آتیهآنلاین با اشاره به اینکه طلاق عاطفی جدایی اعلام نشده است و طبیعتاً آمار رسمی در این زمینه وجود ندارد، میگوید: مطابق پژوهشها و بررسیها در دنیا به طور معمول حدود یک و نیم تا دو برابر آمار طلاق رسمی، طلاق عاطفی اتفاق میافتد، مثلاً اگر در ایران در سال 1392 طلاق رسمی حدود ۲۰۰ هزارنفر بوده، باید طلاق عاطفی را بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر در نظر گرفت اما میتوان آمار دقیقی در این خصوص به دست آورد.
وی میافزاید: آخرین مرحله پیش از وقوع طلاق رسمی، طلاق عاطفی است. در این شکل از طلاق زوجین هیچ لذتی از رابطه نمیبرند و حسرتخوار بهرهمندی از یک رابطه صمیمی هستند و همانند غریبهها زیر یک سقف با هم روزگار را سپری میسازند. تبعاً به دنبال شکلگیری این شکل از رابطه آزاردهنده، نه تنها فرزندان تحتتأثیر قرار میگیرند بلکه احتمال بروز عدم تمرکز و افسردگی در زوجین و فرزندان نیز افزایش می یابد.
نوری افت تحصیلی فرزندان را یکی دیگر از تبعات طلاق عاطفی میداند و تأکید میکند: در صورت تداوم این شکل از رابطه، شرایط مالی و زندگی آینده فرزندان و زوجین بغرنجتر خواهد شد، همچنین نبود شادی و نشاط احتمال ضریب بروز انواع بیماریهای روانی را دوچندان میسازد و در ادامه مسیر، به مرور بروز انواع اعتیاد و حتی خیانت زن و مرد در شرایط سردی روابط بیش از پیش میشود.
او تأکید میکند: طلاق به لحاظ فردی یک راهحل است اما از منظر اجتماعی با کاهش نرخ طلاق، شکلگیری و بروز آسیبهای اجتماعی در جامعه تقلیل مییابد.
این دکترای جامعهشناسی در ادامه در پاسخ به پرسشی در خصوص نقش حاکمیت و تصویب قوانین و مقررات در کاهش احتمال بروز نشانههای طلاق عاطفی و استحکام روابط زوجین میگوید: شرط نخست شناخت موضوع و انجام پژوهش در این حوزه است که متأسفانه تاکنون تحقیق مؤثری در این زمینه انجام نشده در صورت انجام پژوهش علمی دقیقی در این زمینه و مشخصشدن وضعیت موجود، بستر برنامهریزی و سیاستگذاری در این حوزه هموار خواهد شد.
وی ادامه میدهد: بخش خانواده سازمان امور اجتماعی زیرمجموعه وزارت کشور و نهاد حاکمیت عهدهدار انجام پژوهشهای مرتبط با همکاری متخصصان و کارشناسان است، اگر در این زمینه نیز این مهم انجام شود میتوان بر اساس نتایج پژوهشها، راهکارهای دقیق نیز ارائه کرد، البته در این میان نمیتوان از نقش نهادهای فرهنگی از جمله نظام آموزش رسمی کشور، رسانه ملی، مراکز فرهنگی و هنری، وزارت ارشاد، مساجد، فرهنگسراها و حوزههای علمیه چشمپوشی کرد چرا که در صورت عمل به تعهدات این مجموعهها میتوان به بهبود کیفی زندگی تکتک افراد امیدوارتر شد.
مسئولیتپذیری عامل مهم در پایداری رابطه زوجیت
مهدی لشگری، دکترای روانشناسی و مدرس دانشگاه برخورداری از شریک عاطفی قابلاعتماد و مهربان را از مهمترین نیازهای افراد برای ازدواج برمیشمرد و میگوید: در واقع مفهوم عشق و علاقه بین زنوشوهر بر اساس احساس مشترک محبت و توجه است، همچنین طرفین رابطه ازدواج متعهد میشوند که در خصوص انواع نیازهای طرف مقابل مسئولیتپذیر باشند.
لشگری در گفتوگو با آتیهآنلاین عدم آموزش مهارتهای زندگی و خلقیات جنس مخالف را آسیبزا میداند و تصریح میکند: تشکیل خانواده و ارتباط با همسر نیاز به آموزش دارد و اتفاقاً این آموزش باید از سالها قبل در دوران مدرسه و دانشگاه به افراد ارائه شود، تا افراد با آمادگی و شناخت کافی اقدام به انتخاب همسر و ازدواج کنند.
وی با اشاره به دیدگاه گاتمن (یکی از خانواده درمانگران مطرح) در خصوص نشانههای طلاق می افزاید: وقتی در یک رابطه زوجی میزان خردهگیری، توهین، تحقیر، احساس اجبار به دفاع از خود و یا کنارهگیری عاطفی زیاد شود، نشانههای جدی طلاق و جدایی نمایان میشوند.
لشگری ادامه میدهد: متأسفانه فقدان آموزشهای لازم به نوجوانان و جوانان در مدرسه و دانشگاه در خصوص مهارتهای زندگی و به خصوص ویژگیهای روانشناختی جنس مقابل در آینده احتمال بروز جدایی و طلاق را تشدید میکند.
این دکترای روانشناسی در بیان اقدامات روانی موثر در جهت کاهش عوامل تشدیدکننده طلاق میگوید: در گام نخست آموزش دختران و پسران در خصوص خانواده و نقش آنها در خانواده از دوران مدرسه باید مدنظر قرار بگیرد و در این صورت انتخابها آگاهانه و مشکلات کمتر خواهد شد.
وی میافزاید: در صورت بروز نشانههای اختلافات جدی قبل از آنکه به آن رابطه آسیبهای جدی وارد شود به عنوان مهمترین راهکار مراجعه زودهنگام به متخصصان خانواده و یا زوج درمانگران در دستور کار زوجین قرار بگیرد.
نظر شما