رویا ساسانی در گفتوگو با آتیهآنلاین گفت: تمام افراد یک هسته اصلی هیجانی دارند که دائم در طول زندگی خود آن را تکرار میکنند که البته عمدتاٌ به شکل ناسازگار تجربه میشود که در علم روانشناسی به نام « درد هستهای» خوانده میشود.
او افزود: مادر کامل احساس ترس، تنهایی و شرم را همواره تجربه میکند. به همین دلیل او همواره تلاش دارد که فرزند خود را به نقطهای برساند که همگان او را تحسین کنند. این مادر ناخودآگاه احساسات لایههای عمیق درون خود را به کودک منتقل میکند در حالیکه دوست دارد فرزند او در جامعه این احساسات را تجربه نکند. به عبارت دیگر؛ به لحاظ هیجانی مادر کامل با ایجاد و پروراندن چنین لایههایی درون خود، ناخودآگاه حس اضطراب را در فرزند خود رشد میدهد.
ساسانی تأکیدکرد: همین که مادر اجازه نمیدهد فرزند از تواناییهایش استفاده کند و مدام او را کنترل میکند باعث میشود با ورود کودک به جامعه و مواجهه او با همکلاسیها و دوستان از انجام برخی فعالیتهایی که آنها به راحتی انجام میدهند، اما او از انجام آنها ناتوان باشد دچار احساس شرم میشود. البته باید تأکید کرد که کودک این احساس شرم را از گذشته تا امروز در درون خود رشد داده است.
این روانشناس در خصوص ویژگیهای مادر کافی گفت: این مادر مطمئن است که تلاش خود را برای فرزند خود انجام میدهد و به تأثیر جنبههای زیستی و ژنتیکی در رشد کودک خود باور دارد و او را با دیگر کودکان مقایسه نمیکند، همچنین به صورت منطقی به نیازهای فرزند خود پاسخ میدهد و با در نظر گرفتن تواناییهای او زمینه مستقل شدن فرزند را فراهم میسازد. کمکم که کودک بزرگتر میشود اجازه میدهد که کودک نیز اشتباهات خود را انجام و مادر بیشتر به او یاد دهد که اشتباه قابل جبران است نه اینکه مادر خود بخواهد اشتباه را برای فرزند جبران کند.
او در ادامه با اشاره به اشکال دلبستگی گفت: دلبستگی شامل ایمن، ناایمن، ناایمن اجتنابی، ناایمن اضطرابی و دوسوگرا است. دلبستگی ایمن، بهترین نوع دلبستگی است و مادر کافی دلبستگی ایمن را به شکل سازگار در درون خود پرورش میدهد و فرزند خود را به قدر کفایت مراقبت میکند، این حالی است که همزمان به فعالیتهای شغلی و شخصی خود در نهایت آرامش میپردازد.
ساسانی با یادآوری تعریف مادر رضایتبخش یا نسبتاًخوب گفت: وینیکات میگوید مادر نسبتاً خوب مادری است که به قدر نیازمندیهای کودک به او توجه میکند. او معتقد است همانطور که کودک در حال رشد و بزرگ شدن است مادر نسبتاً خوب، همانطور که یکسری از نیازهای کودک را با دلسوزی فراهم میکند اما گاهی مدت زمان کوتاهی ناکامی یا کامروایی را تجربه کند. مثلاً غذا میخواهد و گریه میکند شتابان به او غذا نمیرساند بلکه تعلل کوتاهی انجام می دهد که کودک ناکامی را متوجه شود و آرام آرام مدت زمان را طولانی میکند. وینیکات میگوید مادر کاملاً خوب وجود ندارد بلکه مادر نسبتاً خوب همانطور که نیازهای کودک را برآورده میکند به همان میزان ناکامیهای محدودی را در کنار رفع حاجات برای او ایجاد میکند.
این روانشناس تأکید کرد: بنابراین مادر به جای اینکه فرزند را به خود وابسته سازد باید دلبستگی ایمن به وجود آورد. چرا که در این شکل از دلبستگی فرزند میداند که مادر حضور و توجه دارد و او میتواند با آرامشخاطر مشغول کنجکاویها و کسبتجارب خود شود. به نظر میرسد در ایفای نقش مادر ی، بهترین رویکرد نظری و عملی رویکرد هیجان مدار است، چون به مادران میآموزد که چگونه با احساسات و هیجانات خود آشنا شوند و به شکل سازگار آنها را تجربه کنند، همین امر سبب میشود تا بتوانند به فرزندان خود نیز این مسأله را به درستی آموزش دهند.
نظر شما