«علیرضا حیدری»، کارشناس حوزه کار و تأمیناجتماعی در راستای تشریح مشکلات ناشی از فرار بیمهای برای تأمیناجتماعی و بازار کار و اشتغال، به پرسشهایی در ارتباط با چرایی شکلگیری فرار بیمهای، آسیبهای رواج آن برای فضای کار و تولید، راهکارهای کاهش و مزایای پیشگیری از این عمل غیرقانونی برای سازمان تأمیناجتماعی و شاغلان غیررسمی پاسخ گفته است.
***
پدیده فرار بیمهای عمدتاً به چه دلایلی و در چه شرایطی شکل میگیرد؟
به هر میزان در حوزه فعالیتهای کسبوکار وضعیت نامناسبتری داشته باشیم، به همان اندازه مسئله فرار بیمهای در این فضا شکل گرفته و گسترش مییابد. بیشترین تعداد کارگران در بخشهای مرتبط با اصناف گوناگون و سهم کمتری در کارگاههای متوسط و بزرگ از بازار کار کشور مشغول به کار هستند. با توجه به این شرایط، بخش قابلتوجهی از نیروی کار شاغل در حوزه کارگاههای کوچکمقیاس نسبت به درآمد این کارگاهها، از حقوق و مزایای کمتری نسبت به شاغلان کارگاههای بزرگ برخوردارند. این وضعیت هماهنگی کارفرما و کارگر را جهت شکلگیری فرار بیمهای، اعلام دستمزدهای غیرواقعی به سازمان تأمیناجتماعی و موضوعات مرتبط دیگر را به دنبال خواهد داشت. همچنین اوضاع اینگونه مشاغل در راستای پرداخت سهم حقبیمه و فرارهای بیمهای ناشی از اقتصاد بازار، رونق تولید و درآمدهای کارفرمایان است. به این معنا شرایط نامناسب دستمزدی و تهدید غیرمستقیم نیروی کار در اثر این اتفاق، به موضوع فرار بیمهای صاحبان کسبوکارها دامن خواهد زد.
چرا برخی کارفرمایان دستمزدهای غیرواقعی به سازمان تأمیناجتماعی اعلام میکنند؟
براساس بند «۵» ماده (۲) قانون تأمیناجتماعی و دیگر قوانین و مقررات مرتبط، درآمد مشمول کسر حقبیمه تعریف شده و جزئیات مشمولان آن بهصورت کامل مشخص است. با توجه به عدم پرداخت حداقل دستمزد توسط کافرمایان فعال در بازار کار، نمیتوان برای لیست سهم حقبیمه آنان امکان محاسبه واحد درنظر گرفت. مسئله این است که مبالغی که بابت درآمد مشمول حقبیمه از کارفرمایان توسط این سازمان دریافت میشود بهطور معمول نباید کمتر از حداقل دستمزد نیروی کار باشد. در این وضعیت به دلیل عدم اعلام دستمزد واقعی برخی کارفرمایان متخلف به سازمان تأمیناجتماعی فرار بیمهای شکل میگیرد. همینطور برای بسیاری از کارگران دارای مهارت بهویژه در شرایطی که با مبالغی بیش از حداقل مزد در حال فعالیت هستند، کارفرما با اعلام دستمزدشان، بدون منع قانونی فرار بیمهای رقم میزند. در این موقعیت پیگیری مبتنی بر قوانین و مقررات دشوار است. به این دلیل که کارگر و کارفرما با بهرهمندی از شرایط توافق شده بین خود، پرداخت حداقلی حقبیمه را اجرا میکنند، تأمیناجتماعی عملاً شرایط سختی برای مقابله با این نوع از فرار بیمهای دارد. با احتساب سهم هفت درصدی کارگر در مجموع ۳۰درصد درآمد مشمول حقبیمه فراتر از حداقل دستمزد توسط این گروه از کارفرمایان کاهش مییابد.
فرار بیمهای در بلندمدت چه آثاری بر منابع سازمان تأمیناجتماعی دارد؟
اقدام برخی کارفرمایان در راستای فرار بیمهای در بلندمدت اثرات بسیار معناداری جهت تأمین منابع سازمان تأمیناجتماعی خواهد داشت. بخش دیگری از فرار بیمهای مربوط به پرداخت حقبیمه به تأمیناجتماعی در قالب عدم ارائه لیست حقبیمه است؛ چراکه نیروی کار اساساً توسط کارفرما تحتپوشش بیمه قرار نمیگیرد. این مهم بیشتر در مشاغل غیررسمی نمود پیدا میکند. زمانی که حداقل دستمزد در سطوحی تعریف میشود که سهم حقبیمه کارفرما افزایش پیدا میکند، کارفرما با سعی در کاهش هزینهها، سعی دارد بخشی از درآمد مشمول حقبیمه را در لیست پرداخت حقبیمه وارد نکند. در مجموع به علت وابستگی تأمین منابع سازمان تأمیناجتماعی به حقبیمه، طبیعتاً فرار بیمهای برای این نهاد بزرگ بیمهگر در درازمدت منجر به کاهش منابع مالی و ایجاد ناترازی خواهد شد.
بهطور کلی موضوع فرار بیمهای در مشاغل مختلف، چه تفاوتی دارد؟
با توجه به متغیر بودن سهم دستمزد نیروی کار و پرداخت حقبیمه از هزینههای کارفرما در صنوف مختلف، فرار بیمهای در فعالیتها و مشاغل مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. به عنوان مثال هزینه تمامشده بالای دستمزد و حقبیمه در گروههای فعال حوزه خدمات، طبیعتاً فرار بیمهای بیشتر اینگونه مشاغل را به همراه دارد. همچنین سهم مزد و حقبیمه در حوزه صنعت در فعالیتهای صنعتی سرمایهبر متفاوت است. در مجموع اینکه به هر اندازه سهم مزد در قیمت تمامشده و نوسانات سهم حقبیمه کارگر در کارگاه بالاتر باشد، فرار بیمهای بیشتر و سهم مزد پایینتر در قیمت نهایی محصول، موجب فرار بیمهای کمتری میشود. البته در کارگاههای مشمول و اجراکننده طبقهبندی مشاغل، عملاً امکان فرار بیمهای برای کارفرمایان وجود ندارد.
آیا فرار بیمهای در کارگاههای بزرگ هم اتفاق میافتد؟
با توجه به محدودیتهای ایجاد شده در قالب قوانین و مقررات، فرار بیمهای در کارگاههای بزرگ اتفاق نمیافتد، اما هزینهها به شکل دیگری کاهش مییابد. بسیاری از فرارهای بیمهای در چهارچوب بازرسیهای سازمان تأمیناجتماعی مشخص شده و شامل جرائم میشود. این پدیده در بخشی از کارگاههای زیر ۱۰ نفر به علت نداشتن دفاتر و پیروی نکردن از بسیاری مقررات حوزه کار و تأمیناجتماعی مشاهده میشود، اما این موضوع در کارگاههای بزرگ شکل نمیگیرد.
پیشگیری از فرار بیمهای با استفاده از چه سازوکاری باید دنبال شود؟
جلوگیری از فرار بیمهای دارای راهکارهای فرهنگی است. در این راستا تفهیم اعلام دستمزد واقعی حقبیمه کارگران به سازمان تأمیناجتماعی و امکان بهرهمندی آنان از مزایای تعهدات کوتاه و بلندمدت سازمان نظیر خدمات بیمهای، درمانی و بازنشستگی باید مدنظر باشد. به عبارتی توسعه فرهنگ بیمهای برای کارگران و کارفرمایان و آگاهیرسانی از خدمات این بخش در تأمیناجتماعی، گسترش چتر بیمهای و توسعه خدمات را به دنبال خواهد داشت.
آیا مبنای محاسبات حوزه پرداخت حقوق بازنشستگی را در اقدام برای کاهش فرار بیمهای مؤثر میدانید؟
در حال حاضر روش محاسبه پرداخت مستمری بازنشستگی، برقراری این مستمری بهصورت میانگین دو ساله پایانی دوره بیمهپردازی است. شاید مبنا قرار دادن سالهای طولانیتر بیمهپردازی برای برقراری بازنشستگی، راهکاری برای پیشگیری از شرایط شکل گرفته درباره فرارهای بیمهای باشد.
خدمات الکترونیک و دسترسی بیمهشدگان به اطلاعات واریز حقبیمه چه تأثیری در کاهش این معضل دارد؟
امروز به دنبال توسعه خدمات الکترونیک و غیرحضوری تأمیناجتماعی و امکان دسترسی افراد بیمهشده به میزان دقیق بیمهپردازی و آگاهی از پرداخت بهروز حقبیمه توسط کارفرما زمینه کاهش فرارهای بیمهای را فراهم کرده است. البته این سیستم ارتباطی در بلندمدت برای کارفرمایان بهعنوان یک سیستم هشداردهنده هوشمند عمل میکند. شاید کارفرما با این اقدام دیگر دنبال فرار بیمهای نباشد. تأمیناجتماعی با استفاده از راهکارهای اشاره شده امکان ارتباط مستقیم با بیمهشدگان و کارفرمایان را دارد. این سازمان با ارائه دقیق و هوشمند اطلاعات به شرکای اجتماعی، امکان دسترسی آنان به درآمد واقعی و کاهش فرار بیمهای را ایجاد کرده است.
گفتگو از: مهری بهاروند
نظر شما