در همین مورد تاکنون دو شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس و شرکت پروژه استحصال طلای تفتان وابسته به شستا، در بازار سرمایهگذاری حرفهای بورس تهران به عنوان دو شرکت پروژه پذیرش شدهاند که معاملات اولی آغاز شده و پذیرهنویسی دومی نیز به زودی آغاز میشود.
کارشناسان بازار سرمایه معتقدند که جذابیت عرضه شرکتپروژهها در بازار سرمایه بسیار بالاست، زیرا اولین شرکتی که در این رابطه پذیرش شد، مورد استقبال اهالی بازار سهام قرار گرفت. با توجه به این تجربه موفق، بهنظر میرسد شرکتپروژههای دیگری هم در راه بازار سرمایه هستند، تا هم به این روش تأمین مالی برای اجرای پروژهها صورت بگیرد و هم سرمایهگذاران از بازدهی طرحها و پروژههای در دست اجرا منتفع شوند. نکته قوت شرکتپروژهها این است که بعد از مرحله پذیرهنویسی و عرضه در بازار سرمایه، سهام آنها متناسب با وضعیت پروژهها و ارزش داراییها مورد دادوستد قرار میگیرد و نقدشوندگی دارد. از سویی سرمایهگذاران شناخت قابلقبولی از شرکتپروژهها پیدا کردهاند و شرکتپروژههای فعال در بازار سرمایه با توجه به حضور بازارگردان و نقدشوندگی سهام به راحتی مورد معامله قرار میگیرند و مشکلی از این بابت وجود ندارد.
تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان
حمیدرضا افشار، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه حضور شرکتپروژهها در بورس از اهمیت بسزایی برخوردار است، گفت: «با توجه به اینکه در حال حاضر نرخ تأمین مالی از نظام بانکی، به دلیل نرخ بهره در اقتصاد بالاست و شرکتها نیز با مشکل تأمین نقدینگی روبهرو هستند، تأمین مالی از بورس اگر به شکل درست انجام شود، میتواند گزینه مناسبی باشد.»
او افزود: «در این باره شرکتهای در شرف تأسیس، میتوانند از طریق پذیرش در بازار سرمایهگذاری حرفهای بورس و پذیرهنویسی نسبت به تأمین مالی خود اقدام کنند. در حال حاضر دو پروژه به این شکل پذیرش شدهاند. هلدینگهای سرمایهگذاری بزرگ کشور ازجمله شستا و زیرمجموعههایش با توجه به ماهیت فعالیتشان میتوانند در این مسیر قدمهای بیشتری بردارند.»
افشار اضافه کرد: «معدن طلای تفتان اولین پروژه شستا در اینباره بود و به نظر میرسد، طرحهای دیگر زیرمجموعههای شستا نیز چنین قابلیتی دارند که بهصورت شرکتپروژه در بورس حضور پیدا کنند. بنابراین باید از این فرصتی که فراهم شده، بخصوص برای پروژههایی که در شرف شروع فعالیت هستند و نیاز به نقدینگی قابلتوجهی نیز دارند، به نحو احسن استفاده شود.»
این کارشناس بازار سهام با بیان اینکه علاوه بر شرکت تولیدی و عمرانی، شرکتهای دانشبنیان و استارپآپها نیز میتوانند در بازار سرمایهگذاری حرفهای بورس اقدام به تأمین مالی کنند، گفت: «با توجه به تحولاتی که در حوزه فناوریهای نوین طی سالهای اخیر رخ داده، شرکتهای فناور دارای بیشترین سود و بازدهی بودهاند. در چنین شرایطی عرضه سهام آنها در بورس، هم میتواند به تأمین مالی آنها کمک کند و هم برای فعالان بازار سرمایه با توجه به سودسازی عرضه سهام این شرکتها از جذابیت زیادی برخوردار است.»
افشار ادامه داد: «در چنین فضایی باید هرچه بیشتر این ابزارهای نوین مالی مانند بازار سرمایهگذاری حرفهای در بورس گسترش پیدا کند. بازار سرمایه از ظرفیت خوبی برای تأمین مالی بخش مولد اقتصادی برخوردار است که تاکنون از این ظرفیت به خوبی بهرهبرداری نشده، اما با توجه به اتفاقاتی که در این حوزه رخ داده، به نظر میرسد مسیر برای استفاده تسهیل شده است.»
راهکار اتمام طرحهای نیمهتمام
بر اساس اعتقاد کارشناسان اقتصادی، در سالهای اخیر تأمین اعتبار از طریق بودجه دولتی و درآمدهای حاصل از نفت، مهمترین منبع تأمین مالی پروژههای کلان بوده است. با این وجود به دلیل افزایش شدید هزینههای جاری، بودجه عمرانی دولت دیگر توان تأمین مالی این حجم پروژههای کلان نیمهتمام را ندارد. از سویی بخش مهمی از پروژههای نیمهتمام، صرفه اقتصادی دارند. بر این اساس، بهترین سازوکار برای اتمام این پروژهها و استفاده از نقدینگی سرگردان جامعه، عرضه این پروژهها در بازار سرمایه و استفاده از ابزار تأمین مالی شرکتپروژههاست. اجرای این روش، علاوه بر کاهش وابستگی اجرای پروژههای عمرانی به بودجه دولت، به مشارکت مردم در اقتصاد منجر میشود.
همچنین تمام عواید این پروژهها به سهامداران خُرد منتقل میشود که این مسئله از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مورد سازوکار اجرایی این مسئله میتوان گفت، شرکت سهامی عام پروژه برای انجام یک پروژه نیمهتمام تأسیس و بعد از بهرهبرداری نیز به تابلوی معاملات بازار سرمایهگذاری حرفهای بورس تهران وارد خواهد شد. در این الگو پیمانکار، صاحب سهام ممتاز مدیریتی است و با ضمانت یک بانک یا نهاد واسطهای، پروژه تضمین یا بیمه میشود و در سالهای ساخت پروژه، به سهامداران کف سود بانکی را میپردازد. این شرکتپروژه به صورت سهام عرضه خواهد شد و ارزش خود را در برابر تورم، حفظ خواهد کرد. غیر از پروژههای نیمهتمام، برای بهرهبرداری از معادن غیرفعال نیز میتوان این الگو را به کار گرفت، زیرا با توجه به ظرفیت بسیار بالای بخش معدن، با ورود معادن غیرفعال به بازار سهام و تأمین مالی، آنها نیز از حالت رکود خارج و وارد فاز تولید میشوند.
نظر شما