آنچه بیش از هر چیزی مسئله خشونت خانگی را برجسته میسازد اثرپذیری شدید کودکان در بستر خانواده است. حال اگر موضوع خشونت خانگی دقیقاً کودکآزاری باشد، اهمیت موضوع دوچندان است.
اگرچه سازمانهای متولی بهخاطر پیامدهای اجتماعی بروز مسئله اطلاعرسانی نکرده و میزان شیوع را عمومیسازی نمیکنند، اما به وضوح میتوان گفت در هیچ سطحی از خانوارهای ایرانی نیست که کودکان شکلی از کودکآزاری را تجربه نکرده باشند. لذا معتقدم کودکآزاری به انحای مختلف در خانوادههای جامعه ایرانی موجود است و تنها شکل، شدت و نوع کودکآزاری متفاوت است.
بااینکه چنین ادعایی مستلزم تأییدیه علمی دادههای متقن میدانی است، متأسفانه به دلیل عدم درج اطلاعات دقیق رصد اجتماعی تنشهای روانی- اجتماعی خانوادههای ایرانی به نظر نمیرسد به این زودی قابل اثبات دادهای باشد. اما دادههای بصری تجربه زیسته اجتماعی مؤید بر مطلب است.
همواره برای بروز کودکآزاری والدین را مقصر دانسته و بر عدم توانمندی والدین در حل مسائل زندگی اجتماعی تأکید میشود، اما فکر میکنم قربانیکردن کودک به مثابه کیسه بوکس کردن او در اثر شدت فشار و تنشهای اجتماعی ساختار اجتماعی ایرانی میتواند بسیار مؤثر باشد. بدونشک ناکامی والدین در تأمین حداقلهای رفاه اجتماعی همسو با تغییرات سریع اقتصاد جهانی و واماندگی خانواده ایرانی در جریان تغییرات جهانی رفاه اجتماعی از یک طرف و عدم ارتباط صحیح والدین با کودکان به علت عدم وقت کافی به جهت درگیریهای اقتصادی خانواده از طرف دیگر مزید بر علت است.
مراقبت، مواظبت و تربیت فرزندان نیازمند وقت، توانمندی در اداره امور زندگی، صبر، حوصله و بالابردن آستانه تحمل مشکلات در راستای مدارای بینفردی است. گزارشهای متقن با اورژانساجتماعی در زمینه بسیاری از شکلهای متنوع کودکآزاری و خشونت خانگی نشان میدهد که اولاً این مسئله به شدت در حال افزایش است، ثانیاً مدارا و توانمندی در سطح خانواده ایرانی بسیار کم است.
از همه مهمتر اینکه مصادیق کودکآزاری بسیار زیاده بوده و شکلهای نوپدیدی از کودکآزاری روانی و اجتماعی در بستر مجازی شکل گرفته است. امروزه با گستردگی دسترسی به فضای مجازی و قربانی کردن بسیاری از کودکان در فضای مجازی در راستای منافع، شکلهای جدیدی از کودکآزاری مبتنی بر سوءاستفادههای مختلف در حال شکلگیری است. بسیاری از مدلینگهای کودکان در فضای مجازی از مصادیق جدی کودکآزاری بوده و بهشدت نیز در حال گسترش است.
واقعیت این است که کودکآزاری رتبه اول خشونت خانوادگی بوده و بیش از ۴۰ درصد از کل میزان خشونت خانوادگی را در برمیگیرد. پس از آن سالمندآزاری و همسرآزاری در رتبههای بعدی قرار میگیرد. به لحاظ عددی ثبت بیش از ۱۶هزار مورد کودکآزاری ثبت شده، ورای موارد ثبت و اعلام نشده، واقعیت تلخ جامعه ایرانی است. در شرایطی که سرمایه انسانی بزرگترین سرمایه هر جامعهای است، بدون شک سرمایه انسانی با تجربه بزهدیدگی و کودکآزادی دارای شخصیت اجتماعی توانمند در آینده نخواهد بود.
نظر شما