به گزارش آتیه آنلاین، دنیای دگرگون شده امروز با شکل جدیدی از کسبوکارها مواجه شده است؛ کسبوکارهایی که آنها را با نام استارتآپها میشناسیم، در حوزههای مختلف مشغول به فعالیت هستند. فعالان این حوزه بر این باورند نبض اقتصاد دنیا در آیندهای نهچندان دور در اختیار اکوسیستمهای استارتآپی قرار خواهد گرفت. بسیاری از کشورها برای توسعه کسبوکارهای نو، برنامههای منسجمی دارند؛ اما آنطور که رییس مرکز اصناف و بازرگانان وزارت صمت میگوید، این شکل از کسبوکارها در ایران، سوددهی لازم از نظر اقتصادی را ندارند. او دلیل این مسأله را کامل نبودن زنجیره کسبوکار معرفی میکند. به گفته محمدحسین قمری، یک زنجیره استارتآپی از مدرسه آغاز میشود، در دانشگاهها ادامه مییابد و سپس با ورود یک شتابدهنده، ایده گروههای دانشجویی در اختیار حلقههای بعدی زنجیره یک کسبوکار نو قرار میگیرد تا در نهایت استارتآپ ایجاد شده جذب بازار بورس شود. اما در ایران فقط دو شرکت استارتآپی توانستهاند در بازار سرمایه حضور یابند و به دلیل اینکه زنجیره این قبیل کسبوکارها در کشور کامل نیست، فعالیتها در این حوزه صرفه اقتصادی ندارد، در حالی که باید صنایع بزرگ ایران به مقوله استارتآپها ورود کرده و زنجیرههای مرتبط با اکوسیستمهای استارتآپی را شکل دهند. ضمن آنکه دولت در قالب اصلاح لوایح و قوانین از استارتآپها حمایت کند.
خبرهای رسیده حاکی از آن است که شتابدهندههای اکوسیستمهای استارتآپی در ایران، یکی پس از دیگری در حال ادغام شدن با یکدیگر هستند. برخی اعتقاد دارند که شتابدهندهها در ایران شکست خورده و انتظارات را برآورده نکردهاند. این روزها شتابدهندهها آنطور که باید مشتاق سرمایهگذاری در کسبوکارهای نوین کشور نیستند. دلایل مختلفی برای عدم تمایل شتابدهندهها به حضور قویتر در حوزههای استارتآپی مطرح میشود. اما در واقع چه مشکلاتی در این حوزه وجود دارد؟ محمدحسین قمری، رییس مرکز اصناف و بازرگانان وزارت صمت که بنیانگذار استارتآپ فنآورد و کارآفرین برتر سال ۹۸ نیز هست، در گفتوگو با آتیهنو به تشریح خلاءهای موجود در حوزه استارتآپی کشور میپردازد. به گفته او، زنجیره توسعه کسبوکارهای استارتآپی در ایران کامل نیست. شتابدهنده هم بخشی از زنجیره این کسبوکار است که باید لایههای بعد از خود را کامل کند، اما متأسفانه این زنجیره کامل نیست.
قمری به تشریح زنجیره یک استارتآپ پرداخته و آغاز این زنجیره را آموزش و پروش معرفی میکند؛ زیرا در این سیستم آموزشی باید به کودکان حل مسأله آموخته شود و رویکرد توجه به مسائل مردم و حل مسائل جامعه در این ساختار به دانشآموز منتقل شود. بعد در دانشگاه کار تیمی و حل مسائل کار تیمی به دانشجویان آموزش داده شود. در دانشگاه باید مراکز نوآوری شکل گیرد تا از تیمهای تشکیل شده در هر حوزه حمایت شود و گروههای ایجاد شده، به محصول اولیه برسند.
او یادآور میشود: «وقتی این چرخه درست کار نمیکند، یک استارتآپ در ورود به مرحله بعدی یعنی شتابدهنده، قدرت لازم را ندارد. به همین خاطر آنطور که در دنیا انتظار میرود و باید مثلاً ۱۰ درصد کسبوکارهای وارد شده به مرحله شتابدهنده به سرانجام برسند، در کشور این رقم به دست نمیآید و درصد موفقیت کاهش مییابد.»
استارتآپهای تنها
به گفته رییس مرکز اصناف و بازرگانان وزارت صمت، در ایران یک استارتآپ ناگزیر است تمام مراحل را به تنهایی انجام دهد، خودش شتابدهنده باشد، کار مرکز هنری و آموزش و حل مسأله را نیز به تنهایی انجام دهد، تیمسازی کند و وارد فضاهای دیگر شود. در نتیجه ورودی کار ضعیف خواهد شد و درصد موفقیت نیز کاهش مییابد. او شتابدهنده را حلقهای از زنجیره نوآوری یک اکوسیستم استارتآپی معرفی میکند که باید در گام بعدی، کسبوکار آغاز شده را تحویل سرمایهگذار خطرپذیر بدهد تا کار ادامه یابد. وقتی سرمایهگذار خطرپذیر و خیلی قوی و دقیق به اندازه کافی نداشته باشیم، شتابدهنده یا مجبور است کسبوکارها را رها کند یا خودش به تنهایی کار را به زنجیرههای بعدی یعنی بازار مالی برساند تا کسبوکار ایجاد شده وارد فضای سهامی عام و بورس شود.
استارتآپ در بورس
قمری میگوید: «در حال حاضر فقط یک یا دو شرکت استارتآپی در ایران بورسی شدهاند. دلیل آن نیز این است که زنجیره استارتآپها در ایران کامل نیست. به همین دلیل برای هر یک از اجزا نمیصرفد که به این فعالیت ورود و کل زنجیره را مدیریت کنند. طبیعتاً در چنین شرایطی، کسبوکار مثبتی هم شکل نخواهد گرفت.» او دومین عامل مؤثر در عملکرد پایین یک شتابدهنده استارتآپی در ایران را بحث بیمه و مالیات معرفی میکند. به گفته رییس مرکز اصناف و بازرگانان وزارت صمت، شرکتهای شتابدهنده برای اینکه به سازمان امور مالیاتی بفهمانند که گردش مالی آنها گردش سرمایه است و مربوط به سود محصول فروخته شده یا پول حقوق نیست، خوندلهای زیادی خوردهاند.
او ادامه میدهد: «برخی شرکتهای استارتآپی با چند شرکت قرارداد بسته و از مدلهای مختلف قراردادی برای دور زدن قوانین مرتبط با مالیات استفاده کردهاند، اما شاید یکی دو سال دیگر سازمان امور مالیاتی آنها را اذیت کند.» به گفته قمری، پیش آمده که افراد مستقر شده در شتابدهندهها را کارمند فرض کردهاند و تأکید شده که این افراد باید بیمه شوند. بحث آدرس برای ثبت شرکت همواره برای استارتآپها مشکلآفرین است. برخی قوانین، استارتآپها را به رسمیت نمیشناسند و به این ترتیب شتابدهندهای که این کسبوکارها را میزبانی کرده و سعی میکند از آنها حمایت کند، با چالش مواجه میشود. او ورود دولت به مسأله استارتآپها را ضروری میداند و بر این باور است که باید تا جای ممکن قوانین و آییننامهها اصلاح شده و برای استارتها تسهیل شوند.
جای خالی صنایع بزرگ
قمری میگوید: «معمولاً در کشورهای توسعهیافته زنجیرههای اکوسیستم استارتآپی به صنایع بزرگ گره میخورند. این کسبوکارها خیلی روی هوا نیستند. یک صنعت بزرگ مثل مایکروسافت، گوگل و غیره از ابتدای زنجیره استارتآپها در داخل دانشگاه تا بورس را حمایت میکند تا این کسبوکارها رشد کنند و مکمل صنعت بزرگ باشند.»
او اضافه میکند: «ما در ایران خیلی کم شاهد این موضوع بودهایم. کسبوکارهای بزرگ مثل فولاد، پتروشیمی، حملونقل و لجستیک چون دولتی هستند، گزینههای مناسبی برای حمایت از استارتآپها هستند. اولویت اول این است که این شرکتهای بزرگ بیایند و در حوزه کاری خود کسبوکاری مرتبط با زنجیره تولیدشان را ایجاد کنند. آنها باید از مرکز رشد تا شتابدهنده و غیره را تکمیل کنند که زنجیره استارتآپ ایجاد شود و این اکوسیستم یک نفس تازهای بگیرد. به این ترتیب زنجیرههای دیگر هم کامل میشود».
قمری میگوید: «شرکتهای استارتآپی ایران وارد حوزه خودروسازی میشوند، اما صنعت خودروی ما آنها را رقیب خود میبیند و به صورت رسمی و غیررسمی سعی میکند با آنها مخالفت کند. مثلاً صنعت خودروسازی تلاش میکند که ماشین یا موتور برقی پلاک نشود. در صورتی که باید برعکس باشد و خودروساز از فعالیت استارتآپی منتفع شود. استارتآپی که خودروی برقی تولید میکند باید توسط صنعت خودرو حمایت شود و این صنعت در قالب شتابدهنده ویسی یا میکرو ویسی (سهامی عام) از آن حمایت کند تا بازار آن صنعت بزرگ شود و توسعه یابد.»
نظر شما