تبادل بدهی با داراییهای غیرنقدی یکی از این روشهایی است که نهاد دولت میتواند به منظور تسویه بدهیهای خود از آن استفاده کند. در این راستا، دولت میتواند درآمد حاصل از خصوصیسازی را برای تسویه بدهیهای خود به کار برد. در شرایطی طلبکاران قوه مجریه میتوانند خریداران بالقوه داراییهای دولت باشند؛ چنانچه شرکتهای واگذار شده به منظور خصوصیسازی پس از چندبار عرضه رقابتی به فروش نرسند، بر اساس قانون و مصوبه هیأت واگذاری میتوان سهام شرکتهای مذکور را به صورت مستقیم به طلبکاران بابت تسویه دیون انتقال داد. از این رو، جدا از ضرورت توجه به اولویتهای دولت از لحاظ اقتصاد سیاسی، روش تأدیه بدهیهای دولت باید با نیازمندیهای سازمان تأمیناجتماعی و اهداف و الزامات این سازمان نیز منطبق باشد و ترکیب سبد سرمایهگذاریها از حیث بازده، ریسک و نقدشوندگی است که تعیین میکند چه روش تسویه بدهی برای سازمان مناسبتر است.
میتوان گفت نقدشوندگی سرمایهگذاریها در سه حالت یا شرایط از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. نخستین شرط به حجم یا میزان اندوخته بازمیگردد. اگر میزان اندوخته کم باشد، یعنی در واقع ما یک سیستم (PAYG) با ذخیره احتیاطی در حد و اندازه دوبرابر مخارج سالانه داشته باشیم، آنگاه نقدینگی ذخایر دارای اهمیت است. این بدان دلیل است که هدف از نگهداری این ذخایر، پوشش هزینهها و مخارج در مواجهه با تغییرات ناگهانی است. در مقابل اگر سیستم اندوختهگذاری کامل - یا اندوختهگذاری جزیی با حجم بالای اندوخته - باشد، آنگاه ریسک و بازده از اهمیت بیشتری برخوردارند.
حالت دوم به عمر یا بلوغ صندوق بازمیگردد. اگر صندوق جوان باشد - یعنی تعداد زیاد بیمهشده و تعداد بسیار کم مستمریبگیر - به اندوخته خود برای یک مدت طولانی نیاز ندارد؛ بنابراین میتواند به منظور کسب بازدههای بالاتر سرمایهگذاریهای بلندمدت انجام دهد. اما با گذر زمان بر تعداد مستمریبگیران افزوده میشود که در اصطلاح به آن بلوغ صندوق گویند. بلوغ همچنین میتواند به دلیل گسترده شدن پوشش بیمهای در سطح کل کشور اتفاق افتد، یعنی حالتی که دیگر نتوان بر بیمهشدگان افزود.
در صندوقهای بالغ به دلیل افزایش مستمریبگیران از یکسو و ثابت ماندن بیمهشدگان و درآمد حق بیمه از سوی دیگر، ممکن است نیاز باشد تا مخارج از ذخایر تأمین شود. در این صورت نیز نقدینگی بیشازپیش اهمیت مییابد؛ اما حالت سومی که ممکن است نقدینگی پراهمیت شود، بسته به شرایط اقتصادی است. چشمپوشی از نقدینگی تنها در شرایط اقتصادی پایدار توجیه دارد. اگر اقتصاد متزلزل شود، ثبات بازارهای مالی و در نتیجه ارزش داراییهای مالی صندوقهای اجتماعی نیز به خطر میافتد. میتوان گفت سازمان تأمیناجتماعی ایران به دلیل افزایش تعداد مستمریبگیران و کاهش نسبت پشتیبانی تا ۲/۴، دیگر جوان نیست. همچنین این سازمان در معرض کسری قرار گرفته و باید از ذخایر اندوخته نهچندان زیاد خود برای پرداخت مخارج صرف کند. در حال حاضر سازمان تأمیناجتماعی مشکل نقدینگی دارد و فرصت پیشروی آن برای اصلاح نیز کم است، پس مطالبات این سازمان باید در نقدترین صورت ممکن وصول شود. در واقع تأدیه بدهی از دولت برای سازمان تأمیناجتماعی حکم تغییر سبد سرمایهگذاری را دارد و هنگام این سرمایهگذاری جدید، نیازها و اولویتهای سازمان باید مورد توجه قرار گیرند. این امر حکم میکند سرمایهگذاریها و ذخایر سازمان از نقدشوندگی بالایی برخوردار شوند.
نظر شما