به گزارش آتیه آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، شاید برای شما هم این پرسش مطرح باشد که نبض اقتصاد ایران در آینده چگونه خواهد زد؟ مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش آیندهنگرانه در پاسخ به این پرسش چشماندازی پرنوسان را ترسیم کرده است. بازوی تحقیقاتی مجلس از یکسو میگوید: آینده متعلق به اقتصاد پلتفرمی و اشتراکی است اما از سوی دیگر تأکید دارد خطر افزایش شکاف دیجیتال جامعه ایران را تهدید میکند. هرچند در این گزارش پژوهشی از احتمال توسعه شهرهای کوچک سخن گفته شده، اما در مقابل چالش پیشرو افزایش زاغهنشینی و حاشیهنشینی برآورد شده است. مرکز پژوهشهای مجلس با این توصیف از چشمانداز پیش روی اقتصاد ایران این سؤال را مطرح میکند که آیا برنامههای توسعه میتواند چالشهای پیش روی اقتصاد ایران را رفع کند؟
عینک بدبینی
به گزارش همشهری، اقتصاد ایران در دهه آینده همچنان با چالش رشد نقدینگی، رشد پرنوسان اقتصاد، کسری بودجه، بحران اشتغال، کاهش قدرت خرید مواجه است. بازوی تحقیقاتی وابسته به مجلس با این برایند از روندهای آینده پیشروی اقتصاد ایران، تأکید میکند: با پیر شدن جمعیت و گسترش شهرنشینی، شاهد افزایش شهرهای کوچک و متوسط و البته رشد حاشیهنشینی و حتی زاغهنشینی خواهیم بود و در حوزه انرژی هم ناترازی بین منابع و مصارف تشدید میشود.
این نهاد تحقیقاتی با ارزیابی روندها و اولویتهای آینده ایران میگوید: ایران در حوزه جمعیتشناختی با روندهای مهمی شامل افزایش امید به زندگی، کاهش میزان باروری و مرگومیر، افزایش مهاجرتهای منطقهای و بینالمللی، تغییرات ساختار سنی جمعیت و پنجره جمعیتی و میانسالی و ورود غالب افراد به دوره سنی ۴۰ تا ۵۰ سال، گسترش شهرنشینی، افزایش شهرهای کوچک و متوسط و البته چالش افزایش حاشیهنشینی و زاغهنشینی روبهرو میشود.
محققان مرکز پژوهشهای مجلس تأکید دارند: ایران در حوزه اقتصادی در آینده با روندها و چالشهایی چون رشد نقدینگی، رشد نوسانی اقتصاد با متوسط پایین، تنگنای مالی و بودجهای دولت، تداوم بحران اشتغال، کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی و چرخش به اقتصاد منطقهای، سیاست همسایگی و توسعه اقتصاد فراسرزمینی و البته ۲ پدیده جدید اقتصاد اشتراکی و اقتصاد پلتفرمی مواجه میشود. این گزارش میافزاید: در حوزه انرژی کشور با چالشهایی چون وابستگی فناوری، خامفروشی و آسیبپذیری بخش انرژی به تحریم، امنیت پایین انرژی، مدیریت ناصحیح مصرف، بهرهوری پایین انرژی، و ناترازی عرضه و تقاضای انرژی بهویژه در بخش گاز دست و پنجه نرم خواهد کرد و از حیث تغییرات اقتصادی هم کشور بحران فرسایش خاک و گسترش بیابان، آلودگی هوا به ریزگردها، جنگلزدایی، تشدید غلظت گازهای گلخانهای، افزایش دفعات و شدت رویدادهای آب وهوایی شدید نظیر سیل، کمبود آب، مهاجرتهای زیستمحیطی در انتظار نسل آینده خواهد بود.
غولهای اقتصاد آینده
براساس یافتههای این نهاد تحقیقاتی، انتظار میرود اقتصاد چین تا سال ۲۰۵۰ میلادی به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شود و تولید ناخالص داخلی این کشور به دلار در سال ۲۰۲۶ از تولید ناخالص اسمی آمریکا سبقت خواهد گرفت. افزون بر اینکه در ۲۰۵۰ اقتصاد هند با متوسط رشد سالانه ۵ درصد سومین جایگاه را در فهرست ۱۰ اقتصاد برتر دنیا بهخود اختصاص میدهد.
این گزارش نشان میدهد با تغییر قدرتهای اقتصادی، تا سال ۲۰۳۰ میلادی، آسیا بر شمال آمریکا و اروپا پیشی میگیرد و این قدرتیابی مبتنی بر پیش افتادن در شاخصهای اقتصادی ازجمله سرعت رشد تولید ناخالص داخلی است که از اکنون، در کشورهای صنعتی درحال نزول و در کشورهای آسیایی درحال افزایش شدید است. افزون بر اینکه کشورهای با قدرت نوظهور با جمعیت بزرگتر و تولید ناخالص داخلی بالاتر، نقش قویتری در تسهیم قدرت جهان در سال ۲۰۲۵ میلادی بازی خواهند کرد و با تغییر در قدرتهای اقتصادی جهانی، قدرت از سازمانهای جهانی که توسط غرب هدایت میشوند بهسوی بازیگران محلی انتقال مییابد و جهان را بیشتر بهسوی حالت چند قطبی میبرد.
جهان تشنهتر میشود
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود به ارزیابی روندهای آینده اقتصاد جهان میپردازد و هشدار میدهد: در طول سالهای پیش رو تا سال ۲۰۵۰، با تغییرات اقلیمی، افزایش دما، افزایش تولید و نشر گازهای گلخانهای، افزایش بارش در مناطق مرطوب و کاهش آن در مناطق و فصول گرم، سرعت گرفتن ذوب یخ در مناطق قطبی و افزایش خسارتهای رویدادهای ناگوار ناشی از تغییرات آب وهوایی را میتوان مشاهده کرد. افزون بر اینکه افزایش جمعیت، نیاز بیشتر به آب در بخش صنعت و کشاورزی و همچنین تأمین آب از منابع نامطمئن آب سبب خواهد شد که افراد زیادی برای تأمین آب با مشکل مواجه شوند و تا سال ۲۰۴۵ میلادی مصرف آب در بخش کشاورزی ۱۹ درصد و درحالت کلی تقاضای آب ۵۵ درصد افزایش خواهد یافت.
به این ترتیب تا سال ۲۰۴۵ میلادی ۳.۹ میلیارد نفر یعنی حدود ۴۰ درصد جمعیت جهان با بحران آب روبهرو خواهند بود که در مقایسه با ۲.۶ میلیارد نفر در سال ۲۰۰۰ میلادی رشد بالایی را نشان میدهد، بهگونهای که در دهههای پیشرو با تغییر آب وهوا شدت خشکی بیشتر خواهد شد و با تبدیل شدن مناطق خشک به بیابان حدود ۱۳۵ میلیون نفر با خطر مواجه خواهند بود و دلیل این خطر نیز کمبود آب و کاهش تولید در بخش کشاورزی است.
جنگ آب تا ۱۰ سال دیگر
بازوی تحقیقاتی مجلس اذعان میکند: در افق بلندمدت تغییرات اقلیمی، درحالت بدبینانه، تا یک دهه آینده، میتوان شاهد جنگ بر سر آب در بین کشورها بود و این تغییرات باعث جابه جایی تودهای جمعیت، تأثیر مضاعف بر جوامع کشاورزی، حاشیهنشینی مهار نشده و تنازع درون کشورها خواهد شد و این وضعیت بهویژه برای کشورهایی با قابلیت کمتر انطباق، مؤثرتر خواهد بود. نتیجه اینکه با توجه به تغییر الگوهای غذا، انرژی و آب؛ افزایش منازعه و تنش سیاسی بر سر منابع میتواند رخ دهد و با بحران کمبود آب در آینده، برخی کشورها یا بخشهایی از کشورها منابع آب خود را از دیگران دریغ خواهند کرد و بالا رفتن قیمت غذا در آینده میتواند بر تعداد افراد گرسنه و قربانی بیفزاید.
نظر شما