به گزارش آتیه آنلاین به نقل از روابط عمومی اداره کل بهزیستی استان بوشهر به نقل از ایرنا، شاید این بیت شعر هاتف اصفهانی که گفته" چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی" گویای حال دل افراد نابینا است که از نحوه برداشتی که جامعه از توانمندی های آنها دارد، گله مند هستند.
نابینایان با چشمان به ظاهر بسته اما با چشم دل به مانند سایر افراد جامعه و شاید دقیقتر، تپیدن قلب زندگی و نبض طبیعت را خیلی خوب احساس میکنند و در زلال شعور و صفای فطرت خدایی جلال و جمال پروردگار را مینگرند.
آنان با استفاده از حواس چهارگانه خود با همه کس و همه چیز سخن میگویند و عصای سفید آنان همچون پرچمی به نشان استقلال در دستشان به حرکت در میآید تا بتوانند توانی که خداوند به آنها ارزانی داشته را به تماش، تامل و تفکر دیگران بگذارند.
اگر بخواهیم فقط یک روز را بدون باز کردن چشمهایمان شروع کنیم به طور قطع انجام سادهترین کارها برایمان سخت است اما میشود آن روز را تصور کرد؛ چنین تصوری کمک میکند تا اگر کاسبیم راه کم توان یا نابینایی را در پیاده رو سد نکنیم؛ اگر مسئولیم در نهاد زیر نظرمان به مناسب سازی دقت کنیم؛ اگر سوار بر خودرویی هستیم مواظب عصاهای سفید باشیم و هرجای دیگری که هستیم بدانیم هرکسی با هر شرایطی حق حضور و برخورداری از یک زندگی عادی را دارد و نباید با رفتارهای ناآگاهانه آنها را طرد یا حق اجتماعی و شهروندی محروم کرد.
هرچند معلولیت یک نقص است اما این طبیعت انسان است که راهی برای رهایی از این محدودیت بیابد و آن چیزی که در این مسیر سخت بیش از هر چیز به آن نیاز دارد به طور حتم نگاههای ترحم آمیزی نیست که زمینه وابستگی و ضعف را برای افراد نابینا فراهم می کند، بلکه این افراد به باور توناییها و همراهی خانواده و جامعه نیاز دارند تا بتوانند سهم خود را از این دنیا بگیرند.
پیام اصلی روز عصای سفید شنیدن صدای نابینایان و درک مطالبات به حق آنها برای دستیابی به یک زندگی سالم و پویا است، روزی است که به همه ما انسانهای سالم یادآوری میکند شهروندانی هستند که ایجاد برخی موانع از جمله نگاههای ترحم آمیز و سد معبرها از سوی جامعه، استقلال را از آنها میگیرید.
۲۳ مهر ماه مصادف با ۱۵ اکتبر از سوی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به عنوان روز جهانی عصای سفید نامگذاری شده و شورای جهانی نابینایان در سال ۱۹۵۰ میلادی قانون عصای سفید را تصویب کرد تا فرصتی باشد که صدای عدالت خواهی افراد نابینا بیش از پیش شنیده شود و فعالان امور نابینایان تلاش میکنند تا این روز را به عنوان سمبل هویت اجتماعی این افراد معرفی کنند به همین مناسبت فرصتی پیش آمده تا با تعدادی از روشندلان این استان به گفت و گو بنشینیم.
ضرورت تامین حق زندگی
امروز جامعه روشندلان از نابینایی خود رنج نمیبرند چون خداوند در کنار این معلولیت، تواناییهای زیادی به آنها داده و حضور موفق آنها در عرصههای مختلف گواهی بر این مدعا است اما آنچه این قشر را از جامعه رنجور و خسته کرده همین محدودیتهاست که منجر به گرفتن حق زندگی از این افراد شده است.
علی شاکر لیسانس مشاوره یکی از نابینایان بوشهری است که به اعتقاد او مناسب سازی نشدن و دسترس پذیر نبودن بسیاری از خدمات و امکانات بیش از معلولیت فرد توانخواه نابینا، ناشنوا و یا معلول جسمی حرکتی را رنج میدهد.
به بیان این نابینای بازنشسته سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان بوشهر در دسترس بودن خدمات به نحوی که فرد به تنهایی با هر شرایطی بتواند کار خود را انجام دهد برای آحاد جامعه که نابینایان نیز عضوی از این جامعه هستند به عنوان حق شهروندی به شمار میرود؛ مساله ای که امروز کمتر به آن توجه میشود.
به اعتقاد شاکر مناسب سازی و در دسترس بودن خدمات تنها به معنی ایجاد رمپ نیست، آن هم رمپهایی که بیشتر آنها غیراستاندارد و نبود آنها بهتر از بودنشان است، بلکه بسیاری حقوق دیگر است که در جامعه نادیده گرفته میشود و شرایط برای معلولان بویژه نابینایان به گونهای رقم خورده که زندگی را برای این قشر از جامعه سخت کرده است.
هنوز بعد از این همه مطالبه گری معلولان در زمینه اجرای صحیح قانون مناسب سازی محیط اما همچنان در بانکها گیشهای برای خدمات رسانی به معلولان از جمله نابینایان وجود ندارد و هنوز هم در کنار باجه خودپرداز باید دلهره رو زدن به افراد بینا را داشته و یا اینکه همراهی با خود داشته باشند؛ این همان وابستگی است که اگر تنها مسئولان کمی دقت میکردند و امکاناتی برای این قشر میگذاشتند، برطرف میشد.
این کاستیها در همه بخشها از خدمات اجتماعی گرفته تا آموزش و فرهنگ نمود دارد؛ هنگامی که برای گرفتن کتاب به کتابخانه میرویم همه کتابها CD ندارند و این نشان میدهد ناشر از ابتدا به فکر این مساله نبوده که ممکن است یکی از خوانندگان این کتاب فرد نابینایی باشد.
این یک حق قانونی است که هر امکاناتی به شهروندان عرضه میشود باید برای همه افراد جامعه قابل استفاده باشد اما تاکنون سهم معلولان از این امکانات بسیار ناچیز و در بعضی از موارد به طور کلی دیده نشده است به طور مثال امروز بیشتر مجتمعهای مسکونی بدون در نظر گرفتن نیاز معلولان احداث میشوند.
آنطوری که شاکر توضیح میدهد جامعه معلولان ساختمان ویژهای برای زندگی نمیخواهند چون این افراد تافته جدا بافته نیستند و باید در همین اجتماع و در کنار همین مردم زندگی کنند اما صاحبان مجتمعهای بزرگ می توانند تنها با رعایت اصول و قوانین ساختمان سازی امکان زندگی را برای این قشر از جامعه فراهم کنند.
امروز جامعه نابینایان از نابینایی خود رنج نمیبرند چون خداوند تواناییهای زیادی به این افراد داده و حضور موفق آنها در عرصههای مختلف گواهی بر مدعا است اما آنچه این قشر از جامعه را خسته کرده همین محدودیتهاست که منجر به گرفتن حق زندگی از این افراد شده است.
اصلاح دیدگاه مسئولان درخواست مهم نابینایان
به گفته ابراهیم صداقت رئیس انجمن نابینایان استان بوشهر امروز هرچند هنوز مشکلاتی در مناسب سازی فیزیکی محیط برای نابینایان وجود دارد اما آنچه این گروه از معلولان را آزرده کرده نگاه برخی از مسئولان است که هنوز درک درست و صحیحی نسبت به این قشر ندارند و نیاز به مناسب سازی فکری دارند.
صداقت ادامه میدهد: در دهه ۷۰ تعداد دانشجویان نابینا در استان بوشهر یک نفر بود اما امروز بیش از ۵۰ فارغ التحصیل نابینا در رشته های مختلف تحصیلی داریم که اگر مساله اشتغال آنها حل نشود این افراد دیگر به سمت درس و دانشگاه نمی روند و باور می کنند که جایی در این جامعه برای آنها نیست.
او معتقد است امروز اداره کل بهزیستی از توان بسیاری از فارغ التحصیلان نابینا استفاده کرده اما سوال اینجاست مگر تنها بهزیستی مسئول اشتغال توانخواهان است؟
صداقت ادامه میدهد: ۲۰ سال پیش انجمن نابینانان دغدغه باسوادی این قشر را داشت اما امروز بیشتر بچههای نابینا و کم بینا از سطح سواد بالایی برخوردار هستند و آنچه آنها را رنج میدهد در نظر نگرفتن آنها در رشتههای مختلف استخدامی است با وجود اینکه قانون سه درصد جذب معلولان وجود دارد.
ترحم بزرگترین ظلم به نابینایان
سعید سبزی یکی از نابینایان استان بوشهر که دارای لیسانس زبان و ادبیات فارسی و بازیگر تئاتر است می گوید: هرچند نابینا هستم اما همیشه برای رسیدن به هدفها تلاش کرده ام و اجازه ندادهام که این نقص، محدودیتی برای رسیدن به هدفهای بزرگ زندگی ام باشد.
او از خاطرات زندگی خود می گوید: دوچرخه سواری یکی از بازیهای دوست داشتنی عالم بچگی است که شاید برای معلول نابینا به عنوان یک آرزوی دست نیافتنی به شمار می رود اما با ظرافت و همکاری خانواده اجازه ندادم این بازی و سرگرمی دوست داشتنی به یک آرزوی دست نیافتنی برایم باقی بماند و با چشمانی بسته دوچرخه سواری کردم.
مردم تصور می کنند یک فرد معلول بویژه نابینا به ترحم آنها نیاز دارد این درحالی است که ما بیش از دلسوزی به باور داشتن جامعه به توانمندی هایمان و فراهم بودن زمینه برای رشد و زندگی نیاز داریم.
به اعتقاد سبزی هرچند به گمان ما جامعه به غیر از ترحم، دلسوزی و نگاه ترحم آمیز نسبت به فرد نابینا که بیشتر موجب ایجاد ناامیدی و شکست او می شود کار دیگری بلد نیست اما باید آنها را نادیده گرفت و به جنگ با درهای بسته رفت تا بتوان زندگی کرد.
ورزشکاران نابینای بوشهری و کسب افتخارات ملی و جهانی در سایه کمبودها
ورزشکاران نابینا و کم بینای استان بوشهر در رشتههای مختلف ورزشی مدالهای رنگارنگ و افتخارهای مختلفی از جمله مدال طلا در رشته پرش دو و میدانی، مقام دوم کشور در رشته شنا، مقام نخست جهانی در رشته شطرنج کسب کرده اند اما هنوز ضعف زیرساختهای ورزشی معلولان همچنان از مهمترین مشکلات این قشر از ورزشکاران است.
از نظر شاکر که خود رئیس هیات ورزشهای نابینایان و کم بینایان استان بوشهر است ورزش کردن نوعی مهارت زندگی و لازمه زندگی هر فرد به شمار میرود اما ضعیف بودن امکانات ورزشی، هزینه های بالا و نبود امکانات رفت وآمد از مهمترین مشکلات ورزشکاران نابینا به شمار می رود.
گلهمندی از نحوه برخوردهای جامعه
نبود درک اجتماعی از نحوه برخورد با معلول یکی دیگر از نکتههای تامل برانگیزی بود که عباس خدری به آن اشاره کرد. او کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی است که مدتی در یکی از دانشگاههای استان به تدریس درس عروض و قافیه پرداخته اما این نابینای هنرمند در نواختن ساز سنتور تبحر و امروز فراگیران متعددی دارد.
به اعتقاد این نابینا با وجود پیشرفتهای زیاد جامعه در بخشهای مختلف اما همچنان در زمینه برخورد با افراد نابینا عقب افتادگی دارد و همین امر در کنار تعریف نشدن بسیاری از زیرساختهای زندگی برای نابینایان باعث بروز مشکلاتی شده است که شاید در گام نخست باعث شود فرد دچار افسردگی و ضعف شود.
کمک وسایل آموزشی نیاز اساسی نابینایان بوشهری
آموزش امری ضروری برای همه آحاد جامعه از جمله نابینایان به شمار می رود و هرچند این آموزش برای این گروه از معلولان گران است اما باید امکانات و ابزار لازم برای این کار در مدرسه ها و دانشگاهها فراهم شود.
دستگاه به دید، چاپ کتاب به خط بریل، صوتی کردن کتابهای درسی از جمله الزامات آموزشی نابینایان است اما هزینه بر بودن این امکانات آموزش را برای یکهزار و ۴۷۶ دانش آموز و ۴۰ دانشجوی نابینا گران کرده است اینها بخشی از سخنان مسعود ابراهیمی معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان بوشهر است.
او می گوید: در زمان حاضر ۲ کتابخانه ویژه نابینایان در بوشهر و برازجان وجود دارد اما به دلیل گران بودن دستگاه چاب بریل امکان چاپ وجود ندارد و بیشتر کتابها صوتی هستند.
ابراهیمی همچنین از دانشگاهها نیز می خواهد نسبت به چاپ کتابها به خط بریل و صوتی کردن کتابهای درسی اقدام کنند تا مسیر برای آموزش دانش آموزان و دانشجویان نابینا در استان بوشهر فراهم شود.
البته ابراهیمی این را هم یادآور می شود که بهزیستی در زمینه تامین عصای نابینایان، ساعت گویا، ماشین تایپ، به دید، ذره بین بر حسب نیاز جامعه هدف اقدام و وسایل مورد نیاز آنان را تامین کرده اما در زمینه ماشین چاپ برای چاپ کتاب به خط بریل به دلیل گران بودن کمبودهایی است که باید با همکاری دانشگاه این مشکل برطرف شود.
در زمان حاضر از جمعیت ۲۳هر و ۷۷۹ معلول زیر پوشش این اداره کل ۱۲.۵درصد معادل ۲هزار و ۹۹۹ نابینا و کم بینا هستند که این افراد برای زندگی ترحم و دلسوزی نمی خواهند بلکه تنها به فراهم شدن مسیر و همراهی نیاز دارند.
نظر شما