به گزارش آتیه آنلاین به نقل از خبرگزاری ایرنا، سالمندی فقط دورهای از زندگی نیست که نیازمند توجه سایر اقشار جامعه باشد، بلکه سالمندی دوره استفاده از تجربه و حرکت رو به جلو با تکرارنکردن اشتباههای گذشته است. اگر نگاه جامعه به سالمندی فقط این باشد که سالمندان نیازمند توجه بیشتر هستند و در واقع نوعی سربار بودن از جامعه سالمندی به جوانترها القا شود، مسیر به غلط پیموده خواهد شد.
هرچقدر به موضوع سالمندی از ابعاد گوناگون پرداخته شود، کافی نیست و نباید این موضوع را به تریبونهای یک ساعت در سال و آن هم محدود به روز جهانی سالمندی دانست. مسئولان مربوطه گمان میکنند با چند دقیقه حرف زدن پای تریبونها و اقداماتی سطحی در زمینه سالمندی، برنامه ریزی کلانی در این زمینه انجام دادهاند و بار آن را از روی دوش خود پایین گذاشتهاند.
رتبه ۷۵ ایران در کیفیت سالمندی
پیش از این در گزارشی با عنوان «ایران در رتبه ۷۵ کیفیت سالمندی در جهان؛ چه باید کرد؟» در گروه پژوهش ایرنا به موضوع سالمندی پرداختیم و گفتیم که سیاستگذاران در راستای جوان سازی جمعیت، در مورد ازدواج و فرزندآوری تمرکز کردهاند، در حالی که حمایت از سالمندان در همه حوزهها منجر به این میشود که سالمند سالم، فعال و در واقع جوان داشته باشیم.
در حالی که کشورهای توسعه یافته به دنبال حمایت از جمعیت سالمند خود هستند تا از تجربه نسلی استفاده کرده و بهره وری را افزایش بدهند، در کشور ما این حمایتها اگر وجود داشته باشد، حداقلی است.
در این گزارش گفته شده بود که اگر چه در حال حاضر توسعه یافتهترین کشورها، سالخوردهترین نمودار جمعیت را دارند، ولی سریعترین سالخوردگی جمعیت در کشورهای کمتر توسعهیافته اتفاق میافتد.
همچنین سازمان جهانی بهداشت پیشبینی کرده که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۵۰ تعداد افراد سالخورده در کشورهای کمتر توسعهیافته در مقایسه با ۷۱ درصد افزایش در کشورهای توسعه یافته، ۲۵۰ درصد افزایش پیدا کند.
نکته قابل توجه دیگر در این زمینه، آهنگ متفاوت رشد جمعیت سالمندی در کشورهای توسعهیافته و سایر کشورها است. افزایش جمعیت سالمندی در کشورهای پیشرفته در طول ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال اتفاق افتاده است، در حالی که در کشورهایی مانند ایران، این مسیر در طول ۳۰ تا ۴۰ سال رخ میدهد.
این موضوع میتواند مشکلات زیادی را به ویژه در زمینه تامین مخارج بهداشتی و درمانی سالمندان به همراه داشته باشد. سالمندان در برابر بیماریها بیشتر از بقیه جامعه آسیبپذیرند و در واقع زمانی که افراد سالمند میشوند، خطر بسیاری از بیماریهای مزمن در آنها افزایش پیدا میکند. این افزایش با بسیاری از تئوریهای سالمندی مطابقت دارد.
براساس پژوهشهای انجام شده در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۹۵، بیشترین سهم سالمندی در کشور مربوط به استان گیلان و کمترین سهم سالمندی مربوط به استان سیستان و بلوچستان است. رشد جمعیت به سمت سالمندی در استانهای البرز و مازندران بالا است. یعنی رشد سالمند شدن جمعیت این استانها زیاد است و در استان گیلان این رشد به نسبت دیگر استانها بالاتر است.
موضوعی که بتازگی توسط «سعید کریمی» معاون درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز مطرح شد. او گفت: استان گیلان به عنوان سالمندترین استان در کشور باید مد نظر مسئولان استانی و دانشگاهی قرار گیرد تا بتواند با ارایه راهکارهای مناسب به سمت جوانی جمعیت پیش رود. جالب اینکه بدانیم براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، استان گیلان با ۱۳.۲ درصد و استان سیستان و بلوچستان با ۴.۹ درصد از جمعیت ۶۰ ساله و بیشتر، بالاترین و پایینترین درصد سالمندی را در میان استانهای کشور به خود اختصاص دادهاند.
بر اساس پژوهشهای انجام شده در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، رشد جمعیت به سمت سالمندی در استانهای البرز و مازندران بالاست. یعنی رشد سالمند شدن جمعیت این استانها زیاد بوده و در استان گیلان این رشد به نسبت دیگر استانها بالاتر است.
سند ملی سالمندی روی هواست
در حالی که بارها درباره اهمیت حمایتهای دولتی از سالمندی گفته و نوشته شده است، همچنان سند ملی سالمندی روی هوا مانده و حمایتهای حداقلی از سالمندان به صورت مشروط و قطره چکانی انجام میشود. تازه اگر سالمند مربوطه بازنشسته دولت باشد و در غیر این صورت، نمیتوان انتظار حمایت چندانی داشت.
«محسن شتی» رییس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره سند ملی سالمندی به پژوهشگر ایرنا گفت: سند ملی سالمندان فقط مربوط به وزارت بهداشت نیست و دستگاههای مرتبط با سالمندی در نوشتن آن نقش داشتند. این سند در مهر ماه ۱۳۹۹ ابلاغ شد که شامل اهداف مختلف است. این سند تا سیاستهای اجرایی پیش رفته است که اکنون باید برای آن برنامه عملیاتی نوشته شود و این برنامهها را باید دستگاههای اجرایی اجرا کنند. بخشی از اهداف آن به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مربوط میشود و بخشهای دیگر به طور مثال به توانبخشی و موارد دیگر مرتبط است. وظیفه پیگیری اجرای آن بر عهده شورای ملی سالمندان است.
شتی درباره میزان پیشرفت بخشی از سند ملی سالمندان که بر عهده وزارت بهداشت است، گفته بود: نزدیک به ۵۰ عنوان و برنامه در راستای اهداف سند ملی سالمندان را در جداولی نوشتیم و هرکدام از این موارد مشخص است که کدام سیاست در سند ملی سالمندان پیگیری میشود و تا چه مرحلهای پیش رفتهاند. در طول این سالها در معاونت بهداشت وزارت بهداشت در راستای سالمندی تلاشهای زیادی انجام شده است. متاسفانه به جز وزارت بهداشت و وزارت رفاه و سازمان بهزیستی، در بسیاری از دستگاههای اجرایی دیگر، حتی یک کارشناس مرتبط با سالمندان وجود ندارد.
تحلیل بدنه اجتماع از بیتوجهی به سالمندان
آنچه در نتیجه بیتوجهی به سالمندان در جامعه به وضوح مشاهده میشود، تحلیل بدنه اجتماعی است. دولتها در طول سالها توجه چندانی به سالمندان نداشتهاند و با وجود سالمندتر شدن جامعه، عمده توجهها و صحبتها به سمت جوانان و فرزندآوری است. هرچند درباره حمایت از جوانان نیز در مرحله عمل، سنگ اندازیها و مشکلات زیادی وجود دارد.
نکته اینکه حتی به روابط اجتماعی سالمندان نیز توجهی نمیشود. موضوعی که فرا دستگاهی و بین بخشی است و به طور مثال شهرداریها باید با برنامههای فرهنگی و اجتماعی در این زمینه فعالیت کنند، اما عمده این فعالیتها در قالب مستندسازی محدود میشود و نتیجه عینی وجود ندارد. وقتی به روابط اجتماعی سالمندان توجه نمیشود، سلامت روان آنها نیز به خطر میافتد و وقتی سلامت روان سالمند به خطر میافتد، او مستعد افسردگی و بیماریهایی مانند زوال عقل و آلزایمر میشود و در نتیجه هزینههای درمان به جامعه تحمیل میشود.
پیش از این در گزارشی با عنوان «توجه به سالمندان حلقه مفقوده مباحث جمعیتی» در گروه پژوهش ایرنا به این موضوع نیز پرداخت شده است.
«نازنین آهنگری» دکترای روانشناس بالینی در این زمینه به پژوهشگر ایرنا گفت: نیازهای پزشکی سالمندان با توجه به پیر شدن جمعیت به شدت افزایش یافته و پزشکان، روانشناسان و روانپزشکان نقش مهمی برای درمان این گروه مهم جامعه برعهده دارند. سالمندان سالم، سطح فعالیتها و ارتباط اجتماعی خود را تا حد مشخصی حفظ میکنند اما این حفظ رابطه اندکی با سالهای پیش از سالمندی متفاوت است. البته این احتمال نیز وجود دارد که به دلیل بیماریهای جسمی یا مرگ دوستان و خانواده یا بازنشستگی یا دلایل دیگر، سالمند در تعامل اجتماعی خود دچار مشکلاتی شده و احساس انزوا در او بیشتر شود و در نتیجه نسبت به افسردگی آسیبپذیر باشد. وی ادامه داد: در این زمینه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد حفظ فعالیت اجتماعی و تعامل با سایر افراد برای سلامت جسمی سالمند اهمیت دارد. همچنین تماس سالمندان و ارتباط اجتماعی با افراد جوان جامعه نیز مهم است و به این ترتیب میتوانند تجربه خود را به نسل جوان منتقل کرده و حتی با مراقبت و راهنمایی جوانان، احساس سودمندی بیشتری داشته باشند. آهنگری بیان کرد: البته باید به این توجه کرد که سلامتی تنها عامل تعیینکننده کیفیت مطلوب زندگی سالمند نیست و بر اساس مطالعات انجام شده روی سالمندان، تماسها و ارتباطات اجتماعی نیز به اندازه سلامتی ارزشمند هستند. یعنی عوامل موثر بر کیفیت خوب سالمندی، ابعاد مختلفی دارد. بر اساس تعاریف، اینگونه باید گفت که سالم پیرشدن، به مشغولیتهای سازنده، وضعیت عاطفی، وضعیت کارکرد و وضعیت شناختی بستگی دارد.
جالب است بدانیم در مطالعات سالمندانی که از سالمترین وضعیت برخوردار بودند نسبت به سالمندانی که سلامتی کمتری داشتند، تماسها و ارتباطات اجتماعی بیشتر، سلامتی و بینایی بهتر و حوادث کمتر در طول ۳ سال قبل گزارش شده است. هرچند با افزایش سن، تندرستی به صورت خطی کم میشود، اما تندرستی را در پیرترین افراد نیز میتوان مشاهده کرد.
تاثیر مشارکت اجتماعی بر سلامت روان سالمند
البته مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تا حدی بالاخره به اهمیت مشارکت اجتماعی سالمندان پی بردهاند و در صحبتهای خود به این موضوع نیز میپردازند.
«کمال حیدری» معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در همایش روز جهانی سالمند در صحبتهایی به اهمیت مشارکت اجتماعی سالمندان پرداخت و گفت: بهرهمندی از ظرفیت محله محوری که با محوریت خود سالمند و خانواده او ارتباط دارد، باید جدی قلمداد شود و در کنار خدماتی که شهرداری به شهروند میدهد، سایر خدمات نیز به شکل پازل کنار آن دیده شود، زیرا اگر نهادینه شود، خروجی بهتری خواهیم داشت.
معاون بهداشت وزارت بهداشت در بحث حمایتی محله محوری افزود: با توجه به وجود سالمندان پرخطر و خانمهای سالمند بی سرپرست با محله محوری و بهره مندی از مشارکت خود خانوادهها در حل مشکلات، اقدامات فرهنگی و اجتماعی برای سالمند داشته باشیم. در بحث شیوه زندگی، بستههای خدمتی با محور سلامتی میان سالی تا سالمندی سالم تدوین شده است که بر حوزه پیشگیری، توانمندسازی و ارتقای سطح سواد سلامت خدماتی را پیش بینی کرده تا خانواده در بحث سالمند سالم مشارکت کند و امیدواریم با این اقدامات، شاهد نتایج خوبی در حوزه سالمندی باشیم. مسئولان چه میگویند؟
صحبتهای مسئولان پای تریبونها حکایت از آگاهی از اهمیت سالمندی و پیرتر شدن جمعیت دارد، ولی اینکه چقدر در عرصه عمل حمایتها از سالمندان اجرایی شده را باید از خود جامعه سالمندی پرسید.
«امیرحسین قاضی زاده هاشمی» معاون رییس جمهوری و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در همایش روز جهانی سالمند گفت: متولیان باید ظرفیت و زیر ساختهای کشور را برای سالمندی مهیا کنند، چرا که در غیر این صورت کشور غافلگیر میشود و نمیتواند خودش را اداره کند.
وی افزود: کشور باید خود را برای درک سالمندی آماده کند، همان طور که دنیا سیر صد ساله برای سالمندی طی کرد ما ظرف ۲۰ تا ۳۰ سال طی خواهیم کرد.
قاضی زاده گفت: تلاش دوستان در تعریف رشته و دانشگاه ستودنی است و سالهاست که عزیزان برای انتقال این نگرانی به درستی به جامعه تلاش میکنند، از جمعیت سالمندی سال ۱۴۲۰ تا ۲۰۵۰ صحبت میشود که جمعیت عظیم دهه شصتیها که در زمان تولد اصطلاحا بمب کودکی بودند، سبب شدند که در حال حاضر این بمب کودکی به بمب سالمندی تبدیل شود.
«محمدعلی محسنی بندپی» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی نیز در صحبتهایی در همین زمینه گفت: با توجه به موج سالمندی در کشور و سیمای سالمندی ایران، وزارت بهداشت باید نسبت به تخصیص منابع و آموزش نیروهای تخصصی حوزه سالمندی رویکرد خود را تغییر بدهد. مطالعات بینالمللی به تفکیک قاره ها نشان میدهد که موج سالمندی در آسیا نسبت به سایر قاره ها تهدید آمیزتر است،
در سال ۱۹۵۰ جمعیت قابل قبولی نسبت به دنیا داشتیم، در سال ۲۰۲۰ تنه نمودار سنگین تر شده و پایه سست تر شده و بار سنگینی خواهیم داشت که کار سختی خواهد بود. در سال ۲۰۵۰، جمعیت بالای ۸۰ سال بیشتر میشود، در ایران در سال ۲۰۱۵ جمعیت سالمندی زیر ۱۰ درصد و در ۲۰۵۰ بالای ۳۰ درصد کل جمعیت است و تا ۳۰ تا ۳۵ سال دیگر جمعیت سالمندی افزایش پیدا میکند و با توجه به افزایش امید به زندگی به عنوان یک موهبت و کاهش زاد و ولد، یکی از تهدیدات محسوب میشود. این نماینده مجلس ادامه داد: در سال ۱۳۴۵ جمعیت ما ۲۵ میلیون نفر بود، در شهر ۹ میلیون و نیم و در روستاها ۱۵ و نیم میلیون نفر زندگی میکردند، یعنی ۷۰ درصد جمعیت در روستاها ساکن بودند و بعدها دیده شد که این جمعیت ۳۰ درصد به روستا و ۷۰ درصد به شهرها رسیده و در این میان، گروهی به سالمندی رسیدهاند که موجب نگرانی است، زیرا جمع و جور کردن سالمندان در روستاها وضعیت بهتر و راحتتری نسبت به شهرها دارد.
محسنی بندپی افزود: گیلان و مازندران پیشروترین شهرهای حامی سالمندی را دارند، در بحث تاب آوری و مشارکت زنان سالمند، زنان بیش از مردان به تنهایی زندگی میکنند و آمار زنان سالمند طی این سالها رو به رشد بوده است.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت:مشکلات متعددی در حوزه سالمندی داریم، تنها برای ۳ برابر شدن جمعیت سالمندی ۳۰ سال فرصت داریم، در حالی که برای کشورهای اروپایی این بازه و فرصت ۸۰ تا ۱۴۰ سال بوده، پس همان طور که با سرعت زیاد افزایش جمعیت داشتیم، باید با شتاب و برنامهریزی بیشتری حرکت کنیم و بدون شتاب کار جلو نخواهد رفت، مگر اینکه مجلس حمایت کند، مجلس میتواند الزامات قانونی فراهم کند.
وی ادامه داد: سازمانهایی که در سالمندی نقش آفرینی میکنند نظیر ریاست جمهوری، سازمان برنامه بودجه، وزارت بهداشت، وزارت کشور، کمیسیون بهداشت و کمیسیون اجتماعی مجلس هستند و در کشورهای مختلف دنیا بخشهای خصوصی به طور جدی در کنار دولتها هستند.
این نماینده مجلس گفت: هنوز با وجود درگیری سازمانهای گوناگون، اطلاعات پایه از جمعیت سالمندی کشور نداریم که لازم است دانشگاهها، وزارت بهداشت و انجمنهای علمی اطلاعات معتبر را جمع آوری کنند. بحث پوشش بیمهها یکی از موضوعات مهم سالمندی است، زیرا سالمندی همراه خود مشکلات جسمی، روحی و روانی دارد و هر چه زودتر سازمانهای بیمه گر ورود کنند، هزینه اقتصاد سلامت پایینتر میآید.
افزایش خطر خودکشی در افراد مبتلا به زوال عقل زودرس
پیش از این در گزارشی با عنوان «این درد بیدرمان را جدی بگیریم؛ هر ۳ ثانیه یک نفر به آلزایمر مبتلا میشود» در گروه پژوهش ایرنا به موضوع دمانس یا زوال عقل و بیماری آلزایمر پرداختیم و ابعاد آن را بررسی کردیم.
جالب است بدانید که بر اساس یک مطالعه جدید مشاهده شده که افکار خودکشی اغلب اولین واکنش به تشخیص زوال عقل قبل از سن ۶۵ سالگی است و خطر خودکشی برای این افراد تقریبا ۷ برابر بیشتر از بیماران بدون زوال عقل است. برای افراد کمتر از ۶۵ سال، خطر خودکشی تقریباً ۷ برابر بیشتر از بیماران بدون زوال عقل است.
در گزارشی که سوم اکتبر امسال در مجله «جاما نورولوژی» منتشر شده، با نگاهی به نزدیک به ۵۹۵ هزار نفر در بریتانیا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹، محققان دریافتند که ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده اند. در میان کسانی که جان خود را از دست دادند، حدود ۲ درصد مبتلا به زوال عقل تشخیص داده شده بودند. محققان دریافتند که در مقایسه با گروه کنترل، خطر خودکشی برای افرادی که قبل از ۶۵ سالگی مبتلا به زوال عقل تشخیص داده شده بودند، سه برابر بیشتر بود و در سه ماه اول پس از تشخیص بیش از دو برابر بیشتر بود. این میزان در افراد مبتلا به بیماری روانی تقریباً دو برابر شد. «تیموتی اشموت» استادیار روان پزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه ییل در نیوهون هم دمانس و هم پیشگیری از خودکشی را مورد مطالعه قرار داده و میگوید: وقتی تشخیص داده شد که شما مبتلا به زوال عقل هستید، مانند یک قطار با حرکت آهسته است. شما میدانید که هیچ درمان اصلاح کننده بیماری وجود ندارد. میدانید که بهتر نمیشوید و فقط بدتر میشوید. احساس ناامیدی و ترس از دست دادن کنترل ایجاد میشود و ممکن است فکر خودکشی رخ دهد. با افزایش جمعیت، از آنجا که افراد بیشتری مبتلا به زوال عقل تشخیص داده میشوند، مشکل بدتر میشود. زوال عقل ممکن است سالها طول بکشد تا ناتوان کننده شود، بنابراین در این مدت بهترین زندگی را که میتوانید داشته باشید و کارهایی انجام دهید که شما را خوشحال میکند. از نظر اجتماعی فعال باقی بمانید، درگیر دنیا، با افراد دیگر و در فعالیتها.
سوال اینجاست که آیا برنامه ریزی ما برای سالمندان بالای ۶۰ سال به این شکل است که بتوانند از نظر اجتماعی فعال باشند و اگر به واسطه سبک زندگی یا سایر مسائل و عوامل خطر، دچار زوال عقل و آلزایمر شدند، زندگی ایده آل و شرایط مناسبی داشته باشند؟ آیا توانستیم در مسیر سالمندی، حمایتهایی مانند بیمه سالمندی را که در گزارشی با عنوان «چرا بیمه سالمندی اهمیت دارد؟» در گروه پژوهش ایرنا به آن اشاره شده بود، ایجاد کنیم و در نتیجه انتظار جامعه سالمتری داشته باشیم؟
جمعیت کشور به سرعت به سمت پیرتر شدن میرود و صحبتهای مسئولان پای تریبونها درباره سالمندی به قدر کفایت زیباست. آنچه در عرصه عمل مشاهده میشود، حرکت کند و گاهی سکون است و پیشرفتی در این زمینه مشاهده نمیشود. هرچند مسئولان چه در عرصه قانونگذاری و چه در عرصه اجرا به اهمیت موضوع سالمندی پی بردهاند، اما باید این حرکت را پرشتاب ادامه بدهند تا در سالهای آتی غافلگیر نشوند.
نظر شما