به گزارش آتیه‌آنلاین، از نظر والرستین، نظریه‌پرداز فعال در این حوزه طلاق والدین نه تنها برقراری روابط عاطفی را برای کودکان دشوار می‌کند، بلکه روابط گذشته آنها را با والدین‌شان مخدوش می‌کند، به همین سبب مساله طلاق از چالش‌های عمده اجتماعی است که ضمن ایجاد پیامدهای خاص خود در حوزه خانواده و خویشاوندی، به تشدید پیامدهای اجتماعی در نهادهای دیگر نیز می‌انجامد.

تاثیر وضعیت اقتصادی، اعتیاد و خیانت در بروز طلاق

مریم شیرزادی، ۲۵ ساله  مراجعه کننده به یکی از شعب دادگاه خانواده در گفت‌وگو با آتیه‌آنلاین مضطرب می‌گوید: برای پیگیری پرونده طلاقم آمده‌ام، پس از یک سال زندگی مشترک الان فهمیدم شوهرم معتاد است و اعتیاد او به کراک، کلا فکر و ذهن او را خراب کرده است.

او بلافاصله آستین مانتوی خود را بالا می‌کشد و با اشاره به جراحت‌های مچ و ساعدش می‌گوید: همه اینها ضرباتی است که او به من وارد کرده است.

کمی آن طرف‌تر مردی ۲۷ ساله علت دادخواست طلاق خود را رنگ عوض‌کردن و پرتوقعی خانواده زنش مطرح می‌کند و می‌گوید: یک ماه پیش عقد کردیم و علی رغم تمام روراستی و صداقتی که من در بیان وضعیت موقتی شغلم و شرایط مالی خانواده‌ام داشته‌ام اما آنها پس از عقد، همین شرایط زندگی‌ام را بهانه کردند و هر روز جنگ و دعوایی داشتیم، صلاح دیدم قبل از شروع زندگی مشترک زیر یک سقف و بچه دارشدن، به این زندگی پایان دهم.

خانم ۳۸ ساله دیگری علت طلاق خود را خیانت شوهرش مطرح می‌کندو می‌گوید: شوهرم استاد دانشگاه است تقریبا دو سال برای بررسی علت این رفتار و جلوگیری از تکرار آن به مراکز مشاوره مراجعه کردیم، مدتی این رفتار کنترل می‌شد اما به صورت کامل حل نشد از این وضعیت تحمل ادامه زندگی با او برایم امکان‌پذیر نیست و می‌خواهم جدا شوم.

نگاه جامعه شناختی به واقعه طلاق

فاطمه رضایی، دکترای جامعه‌شناسی در پاسخ به توجیه علمی بررسی جامعه‌شناختی واقعه طلاق اظهار کرد: وقوع طلاق، مهم ترین نهاد و گروه اجتماعی جامعه را تهدید می‌کند، نهادی که اصلی ترین کارکرد آن، جامعه پذیری است. علی رغم گسترش مدرنیته در جهان، هنوز عمده ترین بخش شخصیت و هویت فرد، در خانواده شکل می‌گیرد.

رضایی با بیان اینکه از نگاه جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان تقدم تاریخی خانواده بر ازدواج پذیرفتنی است، تصریح کرد: این تقدم بار مسئولیت خانواده را در حوزه تربیت اجتماعی فرزندان سنگین‌تر می‌کند، با این حال نگاه جامعه‌شناختی به این پدیده، سلبی نیست؛ یعنی با وجودی که طلاق را عامل فروپاشی خانواده می‌دانند اما در مواردی وقوع آن‌ را اجتناب ناپذیر دانسته و بلکه آن را در راستای سلامت روحی و روانی اعضای خانواده می‌دانند.

این دکترای جامعه شناسی در پاسخ به اینکه چه زمانی طلاق سیر صعودی پیدا می‌کند، تصریح کرد: معمولا هرگاه جامعه در معرض یکی از دو حالت گذار و یا مدرنیته قرار گیرد آمار طلاق صعودی می‌شود و البته در این میان نیز نمی‌توان از نقش اقتصاد و میزان و سطح درآمد و تفاوت فرهنگی خانواده‌ها در بروز طلاق غفلت کرد.

وی در تبیین جوامع در حال گذار گفت: خصلت اصلی این نوع جوامع، سست شدن قدرت بازداندگی نظام ارزشی و هنجارها است و به سبب از هم گسیختگی تنظیم‌های اجتماعی و بی‌ضابطگی‌های موجود، نهاد خانواده نیز متزلزل شده و در معرض آنومی قرار می گیرد.

رضایی در معرفی  ویژگی خانواده انومیک اظهار کرد: هنجارهایی که زمانی مانع وقوع طلاق بودند، در شرایط کنونی با بی توجهی روبه رو می‌شوند و مردم به آنها توجه چندانی ندارند و به سادگی از کنار آنها می‌گذرند.

این جامعه‌شناس در بیان آسیب‌شناسی علل بروز افزایش طلاق در جوامع مدرن بر عواملی مانند محرومیت نهاد ازدواج از پشتوانه‌های شرعی و عرفی و همچنین دموکراتیزه و جهانی‌شدن مفهوم و ماهیت نهاد خانواده و رشد جنبش‌های فمینیستی تاکیدکرد.   

وی تقویت مفهوم ارزشی خانواده را در کنترل طلاق موثر دانست و افزود:به موازات ترویج تقدس و ارزشمندی نهاد خانواده، نسبت به تقویت بنیه اقتصادی و معیشتی و همچنین ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی خانواده‌ها نیز باید تدبیر جدی اندیشیده شود.