پسماند و مدیریت درست آن نقش بسیار مهمی در سلامت انسان دارد. در صورت مدیریت نامناسب زبالهها، مشکلات عدیدهای برای جامعه بوجود خواهد آمد که یکی از این مشکلات، تولید شیرابه و آلوده شدن آب و خاک است. در حال حاضر سه استان شمالی ایران مهمترین کانونهای بحران مدیریت پسماند هستند. مدیریت نامناسب پسماند بر سلامت انسانهای ساکن در منطقه تاثیر داشته است و بارها کارشناسان نسبت به این مهم هشدار دادهاند.
در ارتباط با شیوههای مدیریت پسماند و تاثیر شیرابه تولید شده از زبالهها بر سلامت انسان با سید رمضان موسوی عضو هیات علمی دانشگاه مازندران گفتوگو کردیم.
وی به آتیه آنلاین بیان کرد: در کشور انواع پسماند را داریم. آنچه اکنون بهعنوان چالش، بحران یا معضل جامعه در بعضی از کشورها در رابطه با زباله مطرح میشود، مدیریت پسماند خانگی و روزمره است.
موسوی افزود: هرچند که پسماند ویژه مثل پزشکی، صنعتی، کشاورزی و کارخانهها مسایل مختلف ایجاد میکنند، ولی برای بعضی از نقاط دنیا بالاخص ایران و استانهای شمالی کشور، از لحاظ محدودیتهای زیست محیطی یا مدیریتی و بالا بودن قیمت زمینها، مسایل متفاوتی در زمینه مدیریت پسماند وجود دارد.
وی گفت: تمام عرصههای شمال کشور دارای ارزش کاربری بالایی هستند. به همین دلیل انجام مدیریت نهایی پسماند در سه استان شمالی با ظرافت، پیچیدگی و محدودیتهایی مواجه است. یعنی اینکه ما نمیتوانیم گزینههای مختلف مدیریت پسماند را در این سه استان یا بعضی از استانهای مشابه تثبیت کنیم.
این عضو هیات علمی دانشگاه مازندران ادامه داد: در یزد، اصفهان، کرمان، سیستان و بلوچستان، مشهد و بسیاری از جاهای دیگر به جهت گستردگی عرصه زمینها و بیابانها مشکلی در زمینه دفن زباله نداریم. در ایران بالای ۴۵ تا ۵۰ درصد عرصههای ما بیابان و کویر است اما در مازندران ما یک وجب کویر و بیابان نداریم.
وی بیان کرد: از نوک یال کوههای مازندران تا کنار ساحل، همه مناطق دارای ارزش و کاربری است. در سه استان شمالی محدودیتهای طبیعی، انسانی و روحی و روانی در تعیین محل دفن زباله داریم.
به گفته موسوی، دفن زباله در مدلهای مدیریت پسماند گزینه آخر به حساب میآید. به این جهت که دفن یکسری مسایل و داستانهای خاص خود را دارد.
وی افزود: ایجاد شیرابهها و آلودگی خاک و آب در بحث دفن زباله مطرح است. گزینه دفن در خیلی از جاهای دیگر دنیا نمره پایین دارد اما در استانهای شمالی، به دلیل شرایط جوی خاص نمره بسیار بسیار پایین دارد. زیرا انتخاب محل دفن در شمال با مشکل مواجه است.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران عنوان کرد: در دشت امکان ایجاد محل دفن نداریم زیرا سطح سفره آب زیرزمینی بالاست و وجب به وجب دشت، دارای ارزش اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی، گردشگری و ارزشهای مختلف دیگر است. عملا امکان دفن یک گرم زباله را در دشت نداریم.
وی اضافه کرد: در ارتفاعات چون شیب دارند و وضعیت زمین شناسی ویژهای برقرار است، عمده سازندها نظیر شمشک و زغال حساس هستند. هرچیزی را در ارتفاعات دفن کنید، شیرابهاش به داخل رودخانه راه مییابد.
این عضو هیات علمی دانشگاه مازندران دفن روی یال را هم به خاطر فاصله ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتری یال از محل تولید زباله فاقد صرفه اقتصادی معرفی کرد.
وی افزود: تفکیک از مبدا و بازیافت، استقرار زباله سوز، کمپوست و در نهایت دفن مهمترین گزینههای مدیریت پسماند در مازندران هستند.
به گفته موسوی با وجود محدودیتهای بالا در دفن زباله در استان مازندران، بیش از ۹۵ درصد زبالههای خانگی که زبالههای دیگری را هم با خود مخلوط دارند، در این استان با گزینه لندفیل مدیریت میشوند اما دفن هم به درستی انجام نمیشود و زبالهها روی هم دپو میشوند.
وی اضافه کرد: لندفیل یک سیستم خیلی فنی دارد و اگر رعایت شود، هرچند نمره پایینی در مدیریت پسماند به این سیستم اختصاص مییابد اما مسایل زیست محیطی آن قابل اغماض است.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران عنوان کرد: در مازندران ۹۵ درصد زبالههای استان به صورت دپو دفع میشود. لذا پسماندها دفن بهداشتی نمیشوند. از آنجایی که در این استان بالای ۱۵۰ تا ۲۰۰ روز بارندگی داریم، این بارندگی بر روی این زبالههای خانگی ریخته و شیرابه ایجاد میکند.
وی افزود: هم شیرابه داخل زباله، هم شیرابه موجود در پسماند و هم آب بارانی که با این زبالهها مخلوط میشود، آب را عفونی کرده و دچار فساد میکند. عمده لندفیلهای ما تولیدکننده شیرابه هستند. یک سی سی شیرابه بسته به غلظت و شرایطش میتواند یک استخر ۱۰ هکتاری را آلوده کند و در رودخانهها جاری میشود.
موسوی ادامه داد: ۹۰ درصد لندفیلهای ما در جنگلهای هیرکانی واقع هستند. این جنگلها محل زندگی وحوش است و همه این حیوانات به شکلی به این لندفیلها سر میزنند. حیوانات زبالهها را شخم میزنند و از آن تغذیه میکنند.
وی اضافه کرد: گاوها در جنگلها فراوان هستند و از محل دپوی زبالهها تغذیه میکنند. این مسئله در شیر، گوشت و غیره تاثیر میگذارد. حیوانات، پرندگان و وحوش از زبالهها استفاده میکنند و مشکلات مختلفی را به انسان منتقل میکنند. شیرابه زباله در خاک حرکت میکند و به سمت رودخانه میرود و خاکها را آلوده میکند.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران گفت: من اولین طرح مدیریت جامع پسماند را برای ساری نوشتم. من پیشنهاد اولین نیروگاه زباله سوز کشور را برای این شهر، به جامعه دادم. به نظرم زبالهسوز در شمال میتواند یکی از گزینههای مهم مدیریت پسماند باشد.
وی با اشاره به اینکه قبل از استفاده از زباله سوز باید تفکیک از مبدا زباله و بازیافت آن در دستور کار باشد، بر اصلاح ساختار مدیریت پسماند در استانهای شمالی تاکید کرد.
موسوی افزود: با تفکیک زباله از مبدا میتوان کمپوست تولید کرد. باید بخشی از زباله که قابل تبدیل به کود است و همان بخشی است که شیرابه تولید میکند، با استفاده از سیستم مناسب به کود تبدیل شود.
به گفته وی، بیش از ۵۰ درصد از زبالههای مازندران قابلیت تبدیل به کمپوست دارد. بر اساس آمارها در روز سه هزار تن زباله در مازندران تولید میشود که ۱۵۰۰ تن آن قابلیت تبدیل به کود دارد اما این کود باید با کمک تکنولوژی و در دستگاهی به نام کمپوست دایجستری تولید شود تا زمان تولید کمپوست از ۶۰ روز به یک ششم کاهش یابد.
این عضو هیات علمی دانشگاه مازندران گفت: از ۳۰ درصد زباله باقیمانده که صرف زباله سوز و تولید کمپوست نشده است، ۲۰ درصدش شامل پلاستیک، پت، چوب، آهن و غیره قابل بازیافت است. میتوان با کارخانههای مختلف این مواد را تبدیل به ارزش افزوده کرد و دوباره به چرخه صنعت و طبیعت باز گرداند.
وی ادامه داد: ما باید اراده جدی، فنی و تخصصی در مدیریت پسماند کشور داشته باشیم. این اراده در ۴۰ سال گذشته وجود نداشته است. میلیاردها تومان هزینه میشود اما در مدیریت پسماند به نتیجه نمیرسیم زیرا کار تخصصی است اما به مسئله به صورت سیاسی توجه می شود.
نظر شما