اظهارات جنجالی نیلوفر اردلان درباره تیم ملی فوتسال

سرمربی تیم فوتسال زنان پیکان معتقد است که فدراسیون فوتبال حداقل باید به سرمربی بعدی تیم ملی فوتسال زنان فرصتی 2 ساله اعطا کند.

 چهره‌ی ویژه‌ی هفته‌ی گذشته ورزش زنان ایران بدون‌تردید نیلوفر اردلان بود؛ سرمربی جوانی که توانست در دومین سال مربیگری خود در فوتسال و بعد از کسب نایب قهرمانی با سایپا، جام قهرمانی لیگ را در کسوت سرمربی پیکان بالای سر ببرد و فصلی رویایی را با فتح جام به پایان برد.

بعد از قهرمانی اردلان با پیکان، بسیاری از رسانه‌ها او را گزینه‌ی نخست سرمربیگری تیم ملی فوتسال زنان دانستند، هر چند که نیلوفر اردلان خود نیز از این موضوع در مصاحبه‌های ابراز بی‌اطلاعی کرد و آن را صرفاً در حد یک گمانه‌زنی دانست.

به بهانه‌ی قهرمانی تیم فوتسال زنان پیکان دقایقی با سرمربی این تیم همکلام شدیم که صحبت‌های نیلوفر اردلان را در ادامه می‌خوانید:

* قهرمانی پیکان محصول مشترک یک کار تیمی بود

خیلی‌ها در این قهرمانی سهم دارند، هر کسی که از ابتدای فصل کنار تیم بود و کمک کرد تا تیم‌مان که نوپا بود جان بگیرد، از مدیریت کارخانه تا عوامل زیرشاخه، از بازیکنانی که فرصت بازی بیشتری پیدا کردند تا جوانانی که از روی سکو به تیم‌مان انگیزه و انرژی دادند، از یکایک اعضای کادرفنی تیم و تدارکاتی که برای تیم‌مان سنگ‌تمام گذاشتند، واقعا همه‌شان در این قهرمانی سهیم هستند و مطمئن باشید که کمترین سهم برای من بود.

* خیلی‌ها گفتند روی آبرویت قمار نکن و شعار نده

وقتی اول فصل روی صفحه اینستاگرامی‌ام یک هشتگ ساختم و گفتم که «قهرمانی به این تیم میاد»، خیلی‌ها به من تاختند؛ در کنار آن‌هایی که این موضوع را یک ادعای بزرگ از سمت من می‌خواندند، برخی از نزدیکان هم گفتند که این کار یک قمار بزرگ روی آبرویی بوده که من در این سال‌ها جمع کردم. اما واقعیت این‌که در من رختکن از همان روز اول به بچه‌های تیمم گفتم که فقط خودمان می‌توانیم سد راه قهرمانی خودمان شویم و باید قوی‌ترین باشیم تا ابتدا مقابل غرور و تکبر خود بجنگیم و سپس رقبا را از پیش برداریم.

* به عملکرد دفاعی تیمم می‌بالم چون تهاجمی‌ترین تیم لیگ بودیم

این‌که تیم من توانسته با 17 گل خورده فصل را به پایان ببرد و بهترین خط دفاعی لیگ شود، آماری درخشان است که دست یکایک بچه‌های تیم به ویژه دروازه‌بانان‌مان و البته آقای فراشی مربی خوب گلرهایمان را می‌بوسم چون این رکورد متعلق به آن‌هاست؛ ای کاش بهترین خط حمله لیگ هم برای تیم ما می‌شد، هر چند که ما تهاجمی‌ترین نمایش‌ها را داشتیم اما ضعف در تمام‌کردن موقعیت‌ها باعث شد تا بهترین خط حمله را به دست نیاوریم که خود این هم یک نوع موهبت و تجربه برای من بود.

* منتفی‌شدن آمدن فرشته کریمی حتما خیریتی داشت

از من راجع به فرشته کریمی سوال زیاد پرسیده شده و از خود فرشته هم این سوالات را پرسیده‌اند، اما شاید من و او بی‌اطلاع‌ترین نفرات در این ماجرا باشیم چون بحث اصلی یک بروکراسی اداری بود؛ البته که برخی‌ها گفتند شیطنتی هم در این بوده، من واقعا در این زمینه نمی‌دانم اما مطمئنم که هیچ کار خدا بی‌علت نبوده و حتماً خیریتی در این ماجرا بوده است. دوست داشتم از پتانسیل بالای کریمی در تیم استفاده کنم اما حتما خواست خداوند چیز دیگری بوده که در نهایت این شکلی قضیه به پایان رسید.

* سرباز تیم ملی هستم اما یک شرط دارم

این‌که از تیم ملی پیشنهادی نداشتم، دروغ است؛ راستش را بخواهید شاید حدود 6-7 ماه پیش بحث رفتن به تیم ملی مطرح شد و حتی در ظاهر انگار همه‌چیز تمام شده بود اما بعدش نمی‌دانم چه شد و در فدراسیون چه رخ داد که دیگر کسی سراغ ما را نگرف. من عاشق وطنم هستم و سرباز تیم ملی، اما اگر فدراسیون بخواهد این لطف را در حق من کند که سرمربی تیم ملی فوتسال زنان شوم، یک شرط مهم دارم و آن‌هم اعتماد محکم و استوار از سوی فدراسیون است.

* تیم ملی یک جراحی عمیق به قدمت 2 سال لازم دارد

هنوز کسی نمی‌داند جام ملت‌ها کی برگزار می‌شود و مسابقات داخل سالن آسیا چه زمانی است، اما شاید این ندانستن برای هر تیمی بد باشد برای فوتسال ملی زنان ایران که تقریبا در دو سال گذشته به جز برهه‌ای بسیار کوتاه، تعطیل و در اغما فرصتی طلایی است؛ تیم ما نه در شعار بلکه در عمل جوانگرایی می‌خواهد، جوانگرایی هم این نیست که شب بخوابید و صبح روی نام 5 بازیکن باتجربه خط قرمز بکشید و 5 جوان 17 ساله را جایگزین کنید. پروسه جوان‌شدن تیم یک دوره‌ی انتقال دارد که باید به دقت انجام شود، به ظرافت عمل جراحی که یک پزشک مغز و اعصاب انجام می‌دهد و این پروسه در تیم حدود 2 سال زمان می‌خواهد تا با موفقیت به پایان برسد!

* به خودم قول سکوی جهانی داده‌ام و باید به آن برسم

به خدا نمی‌دانم کِی و چه زمانی قسمت من سرمربیگری در تیم ملی خواهد شد، اما یک روز به رویای دیرینه‌ام می‌رسم؛ من دوران بازیگری‌ام را با یک حسرت بزرگ تمام کردم و آن‌هم قهرمانی در آسیا بود، باید این قهرمانی را در کسوت سرمربی برای کشورم به دست بیاورم و رویایی فراتر از آن دارم، این‌که بتوانم تیم ملی فوتسال زنان را برای اولین روی سکوی جهانی ببرم و در جام جهانی بتوانیم جزو 3 تیم برتر جهان شویم. ما کشوری غنی از استعداد و نابغه‌ی فوتسالی داریم و لیگ‌مان جزو پنج لیگ برتر جهان است، پس چرا نتوانیم روی سکو برویم؟

* آقایان مدیر! لطفا به داد این تیم برسید و نجاتش بدهید

فوتسال زنان ایران دارد این روزها در عرصه‌ی ملی جان می‌دهد و انگار کسی اصلاً جان دادن این تیم را نمی‌بیند؛ واقعیت این است که فدراسیون فوتبال وضعیت مشخصی در حال حاضر ندارد و تمرکز اصلی روی آماده‌سازی تیم ملی برای جام جهانی است، اما خواسته‌ام از مسئولان فدراسیون این است که با هر بزرگواری که می‌خواهند توافق کنند، با قراردادی طولانی‌مدت نه در حد یک ماه و دو ماه امضا کنند و تیم را بسپارند و اعتماد کنند تا آن سرمربی منتخب بتواند تیم را نجات بدهد. تیم ملی فوتسال زنان دیگر با اردوی 2 هفته‌ای و رفتن به یک تورنمنت نجات پیدا نمی‌کند چون در حساس‌ترین برهه‌ی ممکن یعنی دوران تغییر نسل هستیم و باید برای این تیم زمان گذاشت.

* یک مارال ترکمان نه، ترکمان‌ها در فوتسال‌مان داریم

در کنار قهرمانی پیکان، آنچه در این فصل واقعا به تنِ من گوشت شد و از آن لذت بردم، خانم گلی مارال ترکمان بود؛ مارال در فوتبال بود و با خود من در سایپا به فوتسال آمد و در همان سال استعداد خود را به همگان نشان داد و خوشحالم که توانست پدیده‌ی فصل شود و خانم گلی را در میان باتجربه‌ها برای خود به دست آورد. به خدا که فوتسال زنان ایران نه یک مارال ترکمان، که ترکمان‌ها در دلِ خود دارد و مطمئن باشید همانطور که ترکمان شکوفا شد، در سالیان آینده از زیبا افروغ، رقیه صومعه، مهدیه محمودی‌نیا و خیلی‌های دیگر بیشتر و بیشتر می‌شنوید.

کد خبر: 50081

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 6 =