محسن رفیعی در گفتوگو با آتیهآنلاین افزود: پرستاران تریاژ با گرفتن شرح حال اولیه و ارزیابی وضعیت بیماران تقسیمبندی مناسبی را برای اولویت رسیدگی به بیماران ایجاد میکنند. فعالیت در واحد تریاژ منطبق بر دستورالعملهای وزارت بهداشت است؛ بر این اساس اگر تعداد مراجعهکنندهها در سال بیش از ۵۰ هزار نفر باشد باید به طور دائم دو نفر در تریاژ حضور داشته باشند تا خدمات پویاتر و دقیقتر ارائه شود.
وی اظهار کرد: در بیمارستان فارابی در هر شیفت کاری یک پرستار در واحد تریاژ فعالیت دارد؛ اما در روزهای شلوغ و بحرانی این میزان به دو پرستار افزایش مییابد.
پرستار تریاژ بیمارستان فارابی مشهد با اشاره به مراجعه روزانه ۴۰۰ نفر به واحد اورژانس بیمارستان تأمیناجتماعی فارابی، گفت: این میزان ماهیانه ۱۱ هزار تا ۱۳ هزار مراجعه را شامل میشود و در حال حاضر بیشتر بیماران با علائم سرماخوردگی مراجعه میکنند و مشکلات قلبی و تروما نیز از دیگر علل مراجعه مردم را تشکیل میدهد.
فرهنگسازی خدمات اورژانسی
رفیعی یکی از مهمترین چالش واحد تریاژ را عدم آگاهی عمومی نسبت به اولویتبندی رسیدگی به بیماران عنوان کرد و ادامه داد: برخی از بیمارانی که از درمانگاه به اورژانس مراجعه میکنند انتظار رسیدگی فوری دارند و این مسیر بارها تکرار میشود. از سوی دیگر معمولاً افراد مرجعهکننده بیمار خود را اولویت اول فرض میکند و توقع رسیدگی سریع دارند. از اینرو فرهنگسازی در زمینه مراجعه به اورژانس و تریاژ بسیار میتواند کمککننده باشد.
وی تصریح کرد: در اوج همهگیری کرونا نیز بیشترین مشکل نبود تخت و فضای کافی برای خدمات بود و از طرفی به دلیل مراجعه زیاد بیماران، جداسازی کامل بیماران مشکوک از بدو ورود بیمارستان به دلیل کمبود نیرو و امکانات سختیهای خود را داشت.
احیای موفق
پرستار تریاژ بیمارستان فارابی مشهد با اشاره به یکی از خاطرات خود در واحد تریاژ، افزود: در یکی از شیفتهای شلوغ تریاژ بیمارستان فارابی که مملو از بیماران کرونایی و حاد تنفسی بود، در حال سطحبندی مراجعهکنندهها بودم؛ در آن زمان که همه منتظر تعیین تکلیف بودند، همکاران ۱۱۵ با دو آمبولانس وارد محوطه بیمارستان شدند و چهار بیمار تصادفی را به همراه آوردند. یکی از آنها را که ترومای بدحال بود، مستقیم به اورژانس هدایت کردم و مشغول سطحبندی سه بیمار دیگر بودم که ناگهان متوجه کودک هشت ماههای در آغوش یکی از همراهان بیماران شدم که سیانوزه (کبود) شده بود؛ از همراه که مادربزرگ کودک بود پرسیدم آیا این کودک نیز در ماشین تصادفی بوده که او تأیید کرد؛ اما ادامه داد که هیچ آسیبی ندیده و بعد گفت، اول گریه میکرد اما الان خوابیده است. فوراً نبض کودک را چک کردم و متوجه شدم فاقد نبض و علائم حیاتی است؛ سریع پسربچه را در آغوش گرفتم و به سمت اتاق احیا دویدم و همکارانم را فراخواندم؛ خدا را شکر پس از تلاش فراوان توسط همکاران و پزشک کشیک، عملیات احیا موفقآمیز بود و کودک پس از هفت روز که در بخش مراقبتهای ویژه تحت نظر بود، در سلامت کامل مرخص شد. این رخداد یکی از شادیآورترین لحظات حرفهای من به شمار میرود که با تشخیص و سطحبندی به موقع سبب شدم کودکی با احیای موفق به زندگی خود ادامه دهد و به آغوش خانواده بازگردد.
نظر شما