به گزارش آتیه آنلاین، همچنین تعیینکننده سیاستهای کلان مرتبط با بازار کار، اشتغال و تربیت نیروی کار خواهد بود.
در این مطلب با ارائه دادههای آماری حوزه اشتغال و بیکاری دانشآموختگان، به چرایی عدم تناسب تربیت نیروی کار تحصیلکرده با ظرفیت بازار کار و افزایش آمار بیکاری این بخش جمعیتی خواهیم پرداخت.
بازه جمعیتی فعال کشور بر اساس تعاریف رسمی مرکز آمار ایران، افراد ۱۵ ساله و بیشتر را شامل میشود و بسیاری از محاسبات شاخصهای بازار کار بر مبنای این بازه سنی انجام میشود. جوانان در سن کار که در چارچوب جمعیت فعال کشور قرار دارند با انگیزه اشتغال و به دنبال ورود به بازار کار در شرایط بهتر و مناسبتر، ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی را در چارچوب برنامههای خود قرار میدهند و در واقع یکی از اصلیترین انگیزههای افراد برای اضافه شدن به جمع دانشآموختگان دانشگاهی، تسهیل شرایط برای حضور در بازار کار و یافتن شغل متناسب با شرایط است.
سیاستگذاری تناسب عرضه و تقاضا در بازار کار
انتظار ایجاد تناسب بین خروجی نیروی انسانی دانشگاهها و بازار کار موضوعی است که به شرط برنامهریزی مدون و سیاستگذاری درست میتواند برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار کار را موجب شود و به نوعی تضمینکننده اشتغال افراد دانشآموخته مراکز آموزش عالی باشد که البته به طور طبیعی در رشتههای مختلف، شرایط گوناگونی را شامل میشود.
همچنین دادههای آماری مرتبط با میزان اشتغال و بیکاری دانشآموختگان و سهم این بخش از جمعیت فعال کشور در شاخصهای نرخ بیکاری و اشتغال نشان از وضعیت نهچندان مناسب این قشر در بازار کار دارد و این افراد در واقع نیازمند برنامهریزی در برقراری تناسب بین میزان فرصتهای شغلی ایجاد شده و آمار دانشآموختگان هستند و عدم اجرای سیاستهای منجر به برقراری تعادل در بازار کار در دهههای اخیر موجبات آسیب به شرایط اشتغال و تولید کشور و بیانگیزگی در بین بازه جمعیتی جوان شده است.
بیکاری ۲۳.۶ درصدی جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله
جدیدترین اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد که از مجموع ۶۲.۹ میلیون نفری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر در کشور، ۲۵.۹ میلیون نفر در قالب جمعیت فعال به شمار میروند که از این تعداد ۲۳.۴ میلیون نفر شاغل و حدود ۲.۵ میلیون نفر بیکارند و بر همین اساس جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله که بخش قابل توجهی از جمعیت دانشآموختگان آماده ورود به بازار کار را تشکیل میدهند، در پاییز سال ۱۴۰۰ نرخ بیکاری ۲۳,۶ درصدی را تجربه کردهاند که البته تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد حاکی از این است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل ۰.۱ درصد کاهش یافته است.
همچنین تازهترین بررسی نرخ بیکاری افراد ۱۵ ساله و بیشتر در کشور نیز نشان میدهد که ۸,۹ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار) در پاییز سال جاری بیکار بودهاند و این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاییز ۱۳۹۹)، ۰.۵ درصد کاهش یافته است.
فعالیت ۴۰ درصدی جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر
گفتنی است که خروجی دادههای مرکز آمار ایران در قالب طرح آمارگیری نیروی کار در پاییز سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که در در این فصل به میزان ۴۰,۹ درصد جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند و بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به پاییز سال گذشته ۰.۵ درصد کاهش یافته است.
آمار بالای جمعیت جوان و فعال کشور که میتواند ظرفیت بالایی از لحاظ اتکا به نیروی توانمند در کشور ایجاد کند، بخش قابل توجهی از این آمار را جمعیت دانشآموخته تشکیل میدهند، با عدم توجه و تمرکز لازم قابلیت ایجاد و افزایش بهرهوری را از دست دادهاند و این در حالی است که امکان قرارگیری در قالب سیاستهای کلان اشتغال را دارند.
سهم دانشآموختگان از آمار بیکاری
جدیدترین دادههای طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران در پاییز سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که در حال حاضر ۴۲.۳ درصد از جمعیت کل بیکاران کشور را دانشآموختگان دانشگاهی تشکیل میدهند و این در حالی است که در فصل مشابه سال گذشته این آمار ۴۰.۲ درصد بوده است که رشد ۲.۱ درصدی را نشان میدهد. گفتنی است که سهم بیکاری دانشآموختگان مرد در فصل پاییز سال جاری ۳۰.۲ درصد و سهم زنان در این شاخص از کل بیکاران کشور ۷۲.۹ درصد عنوان شده است.
اشتغال بیشتر زنان دانشآموخته نسبت به مردان
بر اساس آمار مرتبط با میزان اشتغال در کشور، دانشآموختگان دانشگاهی در فصل پاییز سال ۱۴۰۰ به میزان ۲۵.۸ درصد از کل جمعیت شاغلان را شامل شدهاند و این در حالی است که در فصل مشابه در سال قبل (پاییز سال ۱۳۹۹) این آمار ۲۵ درصد بوده است و در عین حال سهم مردان در این شاخص ۲۲.۲ درصد و سهم زنان دانشآموخته ۴۶.۵ درصد برآورد شده است.
اشتغال دانشآموختگان در گرو سیاستهای کلان
گفتنی است موارد بسیاری از جمله سیاستهای اشتغال، میزان اثربخشی سیاستهای کلان حوزه مهارت و نقش مهارتآموزی دانشجویان و ارتباط مراکز آموزش مهارت با دانشگاهها، سیاستهای کارآفرینی و تسهیل ورود و ماندگاری کارآفرینان در ایجاد فرصتهای شغلی، بسترسازی جهت جذب سرمایهگذاری در راستای اشتغالزایی، ایجاد شرایط رونق تولید و موارد متعدد دیگر مرتبط با اشتغال و تسهیلگری در حوزه اقتصاد و تولید در واقع تعیینکننده خروجی آماری اشتغال بخصوص در بین دانشآموختگان دانشگاهی است.
توجه و تمرکز بر بهرهمندی از دانش و مهارت نیروی کار دانشآموخته در واقع میتواند نقطه اتکاء دولت و بخش خصوصی در ساماندهی نیروی کار و افزایش بهرهوری کار و همچنین زمینهساز توسعه تولید و اشتغال در کشور باشد که البته نیازمند تدوین سیاستهای کلان در راستای برقراری توازن عرضه و تقاضای نیروی کار در بازار کار است.
مهارتآموزی؛ نیاز امروز دانشآموختگان
آمارهای سازمان سازمان آموزش فنیوحرفهای نشان میدهد که بخش قابل توجهی از مهارتآموزانی که سالانه برای کسب دانش مهارتی به مراکز دولتی و خصوصی تحت نظر این نهاد آموزش مهارت مراجعه میکنند، دانشآموختگان دانشگاهی هستند که امکان ورود به بازار کار برای آنها یا وجود نداشته و یا اینکه این افراد موفق به یافتن شغل متناسب با شرایط تحصیلی خود نبودهاند.
همچنین آمارهای مرتبط با شاخصهای بازار کار نشان میدهد که بخش مهمی از بیکاران را افراد دانشآموختهای تشکیل میدهند که یا مهارت مرتبط با تحصیلات دانشگاهی خود ندارند و یا اینکه مهارت آنها در شرایط امروز بازار کار و اشتغال کاربردی نیست و کارایی لازم را ندارد و به عبارتی همخوانی بین تحصیلات، نیاز مهارتی روز بازار کار و مهارت این افراد برقرار نشده است.
شرایط امروز بازار اشتغال در جهان و متعاقب آن در کشور ما نشان میدهد که کسب و بهروزرسانی مهارت در کنار دیگر نیازمندیهای بازار کار، از شروط اساسی برای ورود و ماندگاری نیروی کار در بازار اشتغال محسوب میشود و این مورد باید نقطه اتکاء برنامهریزیهای و سیاستهای کلان در حوزه تربیت نیروی کار و بازار اشتغال و تولید باشد.
شرایط جذب در بازار کار چیست؟
«ناصر چمنی» کارشناس و فعال حوزه بازار کار در گفتوگو با آتیه آنلاین در خصوص ابزار لازم دانشآموختگان در خصوص جذب راحت در بازار کار گفت: «افراد دانشآموخته دارای مهارت به مراتب شرایط بهتری در راستای جذب در بازار کار نسبت به دانشآموختگانی دارند که مهارتآموزی را به داشتههای تحصیلات دانشگاهی خود اضافه نکردهاند.»
وی همچنین تصریح کرد: «باید به این موضوع اشاره داشت که قطعاً با نگاه پشت میزنشینی و تحصیلات آکادمیک دانشگاهی بدون دخالت عملگرایی و تجربیات آموزش عملی در کارگاهها نمیشود به شرایط ایدهآل در حوزه اشتغال و مهارت دست یافت و با ادامه این روند و عدم تغییر نگاه سیاستگذاران و تصمیمسازان این حوزه، کماکان روند افزایش نرخ بیکاری به طور خاص در بین دانشآموختگان دانشگاهی را شاهد خواهیم بود.»
چمنی همچنین در خصوص متناسبسازی رشتههای دانشگاهی بر مبنای آمایش سرزمینی، گفت: «دانشی که تجربه کاری را در کنار خود نداشته نباشد، اثرگذاری لازم را در اقتصاد و رشد اقتصادی نخواهد داشت. اگرچه باید سالها پیش به سمت متناسبسازی رشتههای دانشگاهی حرکت میکردیم اما باز هم اگر این کار را در قالب سیاستهای بازار کار قرار دهیم به سود بازار کار خواهد بود.»
وی ادامه داد: «قبل از هر چیز ابتدا باید بازبینی و بازنگری در خصوص رشته شهرها صورت گیرد و نیازهای بازار کار هر شهر و استان شناسایی شود، سپس نسبت به استعداد و پتانسیل مناطق، رشتههای دانشگاهی را تعریف کنیم.»
این کارشناس حوزه کار با اشاره به آمار بالای بیکاری دانشآموختگان، اظهار کرد: «صرفنظر از داشتن مهارت، گرفتن مدرک چه سودی دارد وقتی بازار کاری برای فرد مهیا نیست؟ امروز وقتی جوانان مملکت برای یک مدرک دانشگاهی هزینه میکنند بدون آنکه مؤلفههای اصلی به لحاظ داشتن تجربه و شناخت بازار کار را داشته باشند، طبیعی است که نتوانند وارد بازار کار شوند.»
وی با بیان اینکه باید نسبت به عرضه و تقاضای بازار در دانشگاهها دانشجو بپذیریم، گفت: «متأسفانه نگاه برخی از دانشگاهها به این موضوع اقتصادی شده است. اینکه دانشجو بیاید، پول بدهد، مدرک بگیرد، توانست کار پیدا کند چه بهتر، نتوانست ایرادی ندارد.»
اشتغال دانشآموختگان با ورود بخش خصوصی
«حمید حاجاسماعیلی» کارشناس حوزه اشتغال در خصوص دلایل اصلی بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی به آتیه آنلاین گفت: «علت اصلی این مشکل که بخش بزرگی از جمعیت بیکاران کشور را دانشآموختگان دانشگاهی تشکیل میدهند این است که بازار کار در کشور کوچک است.»
وی افزود: «مادامی که بخش خصوصی واقعی در کشور شکل نگیرد و بازار کار را بر مبنا و محوریت بخش خصوصی توسعه ندهیم، همواره با نرخ بیکاری بالا مواجه خواهیم بود و در همه بخشهای اشتغال بخصوص در جذب دانشآموختگان دانشگاهی مشکل خواهیم داشت.»
این فعال حوزه کار اضافه کرد: «برخلاف برخی از صاحبنظران حوزه کار که فارغالتحصیلان را فاقد مهارت کافی میدانند، اعتقاد من بر این است که صرفاً این عامل نمیتواند مشکل اساسی این مهم باشد و همانگونه که گفته شد، نبود زمینهسازی و ظرفیتسازی کافی در حوزه اشتغال، مشکلات عدم جذب نیروی کار را فراهم آورده است.»
سیاست آموزش عالی و تربیت نیروی دانشآموخته
سیاست آموزش عالی به شرطی میتواند منجر به خروجی کارآمد نیروی کار دانشآموخته برای ورود مؤثر به بازار کار باشد که علاوه بر اجرای سیاستهای اثرگذار حوزه تحصیلات آکادمیک که وظیفه ذاتی مراکز دانشگاهی است، با برقراری ارتباط مؤثر با مراکز آموزش مهارت مانند سازمان آموزش فنیوحرفهای و ایجاد زمینه در ارتباط با صنایع و درهمآمیختگی علم و صنعت، زمینه تربیت نیروی دانشآموخته دارای مهارت را برای ورود راحتتر به بازار کار، اشتغال و تولید را فراهم کند.
در مجموع میتوان گفت که موضوعاتی مانند کسب و به روزرسانی دانشهای مهارتی، تطبیق مهارت با تحصیلات دانشگاهی، تدوین سیاستهای کلان مرتبط با بسترسازی جهت جذب دانشآموختگان در بازار کار، زمینهسازی در جذب بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در حوزه اشتغال و تولید و تمرکز مراکز آموزش عالی بر ارتباطگیری با صنعت و مراکز مهارتآموزی و تربیت نیروی کار دانشآموخته دارای مهارت به شرط ورود همزمان بخش خصوصی در قالب سرمایهگذاری و کارآفرینی و دولت در قالب سیاستگذاری کلان و نظارت امکان تحقق زمینه مناسب برای اشتغال و برقراری تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار را خواهند داشت.
نظر شما