به گزارش آتیه آنلاین، او در این یادداشت مینویسد: «در عصر جدید به یمن همگرایی ابزارهای ارتباطی و تحولات ناشی از ورود مدرنیته، جوامع شاهد تغییرات و پیچیدگیهای بسیاری شدهاند؛ به طوری که یکدستی و همانندی اجتماعی گذشته رنگ باخته و تفاوتها و تمایزات اجتماعی و فرهنگی پررنگ به نظر میرسد.
جامعه ایران نیز شاهد تحولات و پیچیدگیهای بیشماری در عرصههای مختلف بوده است؛ از جمله تغییرات ارزشی و هنجاری پرشتابی در سطح ویژگیهای جامعه ایرانی و به ویژه در زمینه ازدواج و خانواده. بیشک، ازدواج سنگ آغازین تشکیل خانواده و به تبع آن جامعه و اجتماع است و میزان درایت و کیاست در آن، تعیینکننده رشد و توسعه جامعه است. ازدواج بر حسب ماهیت، نوع و انگیزه میتواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. لذا بررسی تغییرات و آسیبشناسی آن حائز اهمیت است. کاهش نرخ ازدواج، افزایش نرخ طلاق، ازدواج سفید، ازدواجهای بدون فرزندآوری و ازدواج زودهنگام از موضوعاتی است که در ایران باید مورد مطالعه و مداقه جدی قرار گیرد. هر یک از موارد ذکر شده نیازمند کار پژوهشی جدی و آسیبشناسی است در این میان، از میان موضوعات نیازمند بررسی، اشاراتی خواهیم داشت در خصوص ازدواج زودهنگام در ایران؛ چرا که به نظر میرسد آسیبها و پیامدهای آن به مراتب تاثیرات عمیقتری برای آیندهسازان این مرز و بوم دارد. اگر چه پدیده ازدواج زودهنگام در بسیاری از کشورها رایج است و ایران حتی جز 10 کشور اول مبتلا به این پدیده نیست، اما بر اساس آمارهای یونیسف این پدیده در ایران رو به افزایش است. مرکز آمار ایران، تنها در بهار سال جاری، بالغ بر 7 هزار ازدواج دختربچه کمتر از ۱۰ تا ۱۴ ساله را به ثبت رسانده است. با اینکه ازدواج زودهنگام به هر دو جنس آسیب میرساند اما به دلیل اختلافات بیولوژیکی و اجتماعی، دو جنس با خطرات و عواقب یکسانی روبرو نیستند و دختران بیشتر مورد آسیب قرار میگیرند. و از آنجایی که سلامت خانواده و جامعه وابسته به سلامت و نشاط مادران است، تبعات آن به مراتب برای امروز و فردای جامعه سنگینتر است. به باور روانشناسان، تجربههای دوران کودکی زیربنای شخصیت و رفتار اجتماعی کودکان در دوران بزرگسالی است و برای سامان بهتر آینده جامعه نمیتوان از کنار مشکلات کودکان گذشت.ما باید برای کودکان و نوجوانان فرصت بروز استعدادهای فردی را در محیطی امن فراهم آوریم تا در آینده آنان بتوانند ببالند و در سرنوشت جامعه خود مشارکت کنند.
ازدواج زودهنگام قبل از رسیدن به بلوغ عاطفی، هیجانی، عقلی و جنسی که طرفین یا یکی از آنها که اغلب دختران هستند، باعث اختلال در مراحل رشد فرد و عارضههای جسمی و روحی میشود. به گواهی آمار، ارتباط مستقیم و معناداری میان محرومیت از تحصیل، بازتولید فقر، طلاق، خیانت، افسردگی با ازدواج زودرس وجود دارد. پس از ازدواج، دسترسی دختران به آموزش رسمی و غیررسمی به دلیل مسوولیت خانوادگی، زایمان و نگهداری کودک و... محدود میشود. محرومیت از تحصیل در اغلب کودک همسران سبب عدم ورود آنها به بازار کار شده و به بازتولید چرخه فقر و بازتولید چرخه ازدواج کودکان منتهی میشود. از آن سو، کودک - همسران به دلیل نداشتن مهارتهای ارتباطی و پختگی لازم برای زندگی زناشویی اغلب مورد خشونت قرار میگیرند که ثمره آن، افسردگی، خیانت و نهایتا طلاق میشود. حال چگونه میتوان از زنی که زندگی مشترک خود را با این اوصاف آغاز کرده، انتظار مهارتهای فرزندپروری و تربیت نسل آتی را داشت؟ مادری که خود کودکی را تمام و کمال تجربه نکرده، چگونه میتواند دوران کودکی مناسبی برای فرزندش فراهم کند؟ مادری که هنوز خود به بلوغ عقلی و اجتماعی نرسیده چگونه میتواند فرزندانی سالم تحویل اجتماع دهد؟ مادری که در اوایل جوانی تجربه بیوگی دارد چگونه باید تعادل را میان زندگی خود و فرزندش برقرار سازد؟ این موارد، زنگ خطر را برای دلسوزان نهاد خانواده و آینده ایران به صدا درمیآورد. مسوولان ما عنایت داشته باشند، در مناطقی که بیشترین آمار کودک همسری را شاهد هستیم از قبیل حاشیه شهرهای بزرگ، روستاهای کوچک و مناطق محروم، علاوه بر باورهای اجتماعی، مشکلات مادی محرک اصلی این مساله است. شرایط موجود ایجاب میکند تمهیداتی جدی در دو سطح در پیش گرفته شود. سطح اول؛ تمهیدات پیشگیرانه: از آنجا که ریشه کودکهمسری در اقتصاد و فرهنگ است، تمهیدات پیشگیرانه در این چارچوبها قابل اجرا است. در بعد فرهنگی، باید با آگاهسازی خانوادهها و کودکان از تبعات و آسیبهای این نوع ازدواج، از وقوع آن پیشگیری کرد. علاوه بر این نهادهای دولتی در کنار سازمانهای مردمنهاد مرتبط با این حوزه میتوانند شرایط تحصیل و مهارتآموزی دختران، پس از ازدواج را دنبال کنند تا از رشد مادران کمسواد و کممهارت که خود سبب بازتولید این امر است، پیشگیری شود. در بعد اقتصادی باید با اعطا نکردن وام ازدواج به ازدواجهای زیر سن قانونی، از این امر جلوگیری کرد چرا که به گواهی آمار انگیزه دریافت وام ازدواج، محرک بخشی از این نوع پیوند زناشویی است. در بعد سیاستگذاری کودکان متعلق به جامعه هستند آنها نسل آتی این سرزمین هستند باید شرایط رفاه جسمی و روحی آنان را جامعه تدارک ببیند لذا هر الزام حقوقی در جهت حفظ حقوق کودک تعهدی اجتماعی و ضروری است که در حوزه سیاستگذاری نمیتوان از آن غافل شد. سطح دوم؛ تمهیدات نظارتی و درمانی: شایسته است دادگاه صالحه هنگام صدور اجازه برای ازدواج مابین ١٥ سال تا ١٨ سال که قانون به رسمیت شناخته، شرایط ارتباطی آنان را با روانشناس فراهم کند تا کودک با کمک گرفتن از متخصص روانشناس این مرحله را پشت سر بگذارد و آسیبهای احتمالی زودتر شناسایی و درمان شوند. در عین حال گواهی روانی و جسمانی برای کودکان حتی در سن قانونی نیز ضروری است. چگونه است برای طلاق افراد را به مشاور خانواده معرفی میکنیم اما برای ازدواج از گواهی لازم دور میشویم؟ از دیگر سو، از آنجا که اعتیاد پدر خانواده در بسیاری از مواقع منجر به ازدواج زودهنگام دختران میشود، تمهیدات درمانی برای آنها ضروری به نظر میرسد. به یاد داشته باشیم که کودکی زیباترین و بهترین اتفاق ناخواسته زندگی هر فرد است که چنانچه در امنیت و سلامت بگذرد متضمن فردای روشن برای جامعه است.»
نظر شما