اعتماد ِبازگشته به کادر درمان

ازآنجاکه مقابله نظام پزشکی مدرن با کرونا، بیشتر از طریق مراقبت و داروهای تقویتی بوده و نه روش‌های درمان قطعی، به نظر می‌رسد ضدیت طب سنتی و پزشکی مدرن، به حدی تلطیف شده می‌رسد: داروهای سنتی را مصرف می‌کنند اما هم‌زمان از شیوه‌های تقویت و مراقبت کادر درمان تبعیت و قدردانی می‌کنند. باید تأکید کنیم که این مسئله در حالی بیان می‌شود که واکسن، هنوز به اینجا راه پیدا نکرده. ممکن است با ورود واکسن، معادلات تغییر کنند.

به گزارش آتیه آنلاین، ازجمله مسائل مورد علاقه رسانه‌های رسمی و فضای مجازی در دوران کرونا، طی چند ماهی که گذشت، کادر درمان بود. رسانه‌ها پیام و خبر را رسماً و به‌منظور اطلاع‌رسانی، همراه با پیام‌های ضمنی منتشر می‌کردند و فضای مجازی، با توجه به امکاناتی که از غیررسمی بودنش می‌آمد، جنبه‌های دیگری را نیز مدنظر داشته است. رقص کادر درمان، دوری مادر عضو کادر درمانی کرونا و تصاویری که در فضای مجازی منتشر می‌شد، روایت رسانه‌های رسمی تلویزیون و روزنامه را، در بستر و با ابعاد جدیدی قرار می‌داد.

و اما از مجموعه‌ی این اخبار و فضای ایجاد شده در واقعیت مجازی، یکی از مفاهیم قابل اعتنا شکل‌گیری، کشمکش و برجسته‌سازی اتوریته و قدرت دانش پزشکی است. کشمکش‌ها متوجه اعلامیه‌های سازمان بهداشت جهانی WHO، اطلاع‌رسانی‌های ستاد ملی کرونا، هشدارهای مقام‌های دولتی، کادر پزشکی و درمان و متولیان طب سنتی بود. تمرکز این یادداشت بیشتر بر کادر پزشکی و درمان است. صحبت از دیگر موارد در یک نوشتار، نیازمند اتخاذ نگرشی تخصصی‌تر است که از حوصله‌ی متن کوتاه، خارج می‌شود.

 نکته اول این‌که پاندمی، اهمیت نظام دانش پزشکی و اثیر و نفوذ آن بر قدرت و گفتمان‌های حاکم را بیش‌ازپیش هویدا کرد. حالا صحبت از بیماری و سلامت و ابتلا، در انتخابات آمریکا نقش بازی کرده، کنترل آن در سنجش میزان مشروعیت کشورها عاملی اساسی محسوب می‌شود.

 کار به‌جایی رسیده که Rylan Higgins، در مقاله‌ای با عنوان an anthropology of the  COVID-۱۹ pandemic که ژوئن ۲۰۲۰ منتشرشده، به تبعیت از نام‌گذاری دوره آنتروپوسن، نام این دوره را کروناسن نهاده است.

در تکمیل این نکته باید اضافه کرد که پژوهشگران حوزه انسان‌شناسی پزشکی و سلامت، در این مورد نوشته‌اند که قدرت و نفوذ نظام دانش پزشکی چگونه رو به افول بوده است. در روایت‌های گوناگونی که از اطرافیان می‌شنویم، بیمارستان‌ها، پزشکان و کادرهای درمان همیشه اشتباه‌ها، خطاها و سهل‌انگاری‌هایی داشته‌اند که به نتایج و مصیبت‌های انسانی بسیاری منجر شده است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت که اعتماد به تشخیص بالینی پزشک‌ها، مراقبت پرستاران و عملکرد کلی کادر درمان، از طریق این روایت‌ها متزلزل بوده و همواره خبرهای ناگواری را به صدر اخبار رسانده است. مرگ عباس کیارستمی، کارگردان مهم تاریخ سینمای ایران و حواشی مربوط به پرونده پزشکی او یکی از این اتفاق‌هایی بود که به اخبار راه پیدا کرد.

دیگر این‌که دسترسی به اطلاعات پزشکی در اینترنت، پیش‌ازاین همگان را تبدیل به بیماران حرفه‌ای کرده بود. بسیاری از طریق اینترنت و از طریق فضای مجازی به داروها و درمان‌های پزشکی و طب سنتی روی می‌آوردند. نمونه این افراد را در اطرافیان خود مشاهده می‌کنید. بخشی از نشانه‌های بالینی را مشاهده می‌کنند و از طریق سرچ در اینترنت، اطلاعاتی به دست می‌آورند. این افراد اگر هم به پزشک مراجعه کنند احتمالاً همکار و هم‌زمان با او، به معاینه بالینی خود می‌پردازند. احتمالاً دیده‌اید افرادی را که در کشوی خانه، بیشمار قرص متنوع و متفاوت دارند و برای هر نشانه‌ی ناخوشایند جسمی، قرصی و شربتی به یکدیگر تجویز می‌کنند.

در این شرایط بوده که پاندمی کرونا اتفاق افتاد و تاکنون نزدیک به ۱۰ ماه، تجربه جدیدی برای جوامع و دولت‌های مختلف ایجاد کرده است. در این شرایط، برای بار دیگر این مرجعیت عناصر نظام دانش پزشکی بود که اتوریته و قدرت خود را بازیافت. اگرچه تشخیص بالینی پزشکان به همه مردم سرایت کرده و مشاهده هر سرفه و تب و بدن‌درد و ... را نشانه خطر می‌دانند اما اهمیت مراقبت و استفاده از تجهیزات پزشکی است که اهمیت خود را بازشناخته است.

پیش‌ازاین کمتر به این مسئله توجه می‌شد که کادر درمان، پیش‌ازاین‌که بداند با کدام بیماری واگیردار یا غیرواگیردار روبرو شده، همواره در (معرض) سرایت است و می‌تواند بیماری را به اعضای خانواده‌اش منتقل کند. از رهگذر واگیرداری و سرعت عجیب سرایت کرونا، این قضیه پررنگ و برجسته شده و وارد اخبار و دغدغه مردم شده است؛ اما هم‌زمان، با هاله تقدسی که کادر درمان را در برگرفته، این‌چنین به نظر می‌رسد که اشتباه‌های تشخیص بالینی و مراقبت پزشکی، کمرنگ شده و به فراموشی سپرده‌شده‌اند.

 این تنها نمایندگان طب سنتی هستند که مرجعیت بازگشته و پررنگ شده‌ی نظام دانش پزشکی را جدی نگرفته‌اند؛ اما این جدی نگرفتن از جهاتی همسوی حرمت کادر درمان بوده و ارزش مراقبت پزشکی را موردتوجه قرار داده است. زنجبیل و کندر و گل‌گاوزبان و دم‌نوش و داروی امام کاظم و... که توسط طب سنتی برای مقابله با کرونا تجویز می‌شوند، همگی به‌عنوان داروی مقابله با بیماری کرونا معرفی می‌شوند. ازآنجاکه مقابله نظام پزشکی مدرن با کرونا، بیشتر از طریق مراقبت و داروهای تقویتی بوده و نه روش‌های درمان قطعی، به نظر می‌رسد ضدیت طب سنتی و پزشکی مدرن، به حدی تلطیف شده می‌رسد: داروهای سنتی را مصرف می‌کنند اما هم‌زمان از شیوه‌های تقویت و مراقبت کادر درمان تبعیت و قدردانی می‌کنند. باید تأکید کنیم که این مسئله در حالی بیان می‌شود که واکسن، هنوز به اینجا راه پیدا نکرده. ممکن است با ورود واکسن، معادلات تغییر کنند.

فارغ از این‌که بدانیم تمهیدات و برنامه‌ریزی که در مورد مواجهه با پاندمی کرونا اتخاذشده تا چه مقدار با توجه به کادر درمان بوده و امنیت و امتیازهای آن‌ها را مدنظر قرار داده، باید در این مورد گمانه‌زنی کرد که احتمالاً در آینده، معرفی پزشکی مدرن به‌عنوان ارائه‌دهنده شیوه‌های مراقبت و تقویت و پیشگیری، رشد بیشتری خواهد کرد. این مسئله نیازمند مطالعه انسان شناسانه است.

محسن پناهی

کد خبر: 3962

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 4 =