به گزارش آتیهآنلاین، گزارش پیش رو چگونگی فرایند رشد هوش اخلاقی کودکان را در گفتوگوهایی با کارشناسان علوم رفتاری و روانشناسی مورد بررسی قرار می دهد.
(تلفنکه به صدا درمیآید پسربچه جستی میزند و با اشتیاق گوشی تلفن را برمیدارد مدیر ساختمان سراغ پدر را میگیرد و پدر هم بیفوت وقت بلافاصله به پسر میگوید «بگو بابام خونه نیست.»)
سیدحسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با آتیهآنلاین در خصوص نقش والدین در رشدهوش اخلاقی کودکان گفت: بدون شک واکنش و رفتار اطرافیان در تربیت هوش اخلاقی میتواند خیلی تاثیرگذار باشد بیدلیل نیست که در دین اسلام تاکید دارد بچهها را با رفتارتان به انجام کاری دعوتکنید نه با گفتارتان. دروغگویی آشکار والدین در فضای خانواده قطعا ضریب «راستگویی» در کودکان را تنزل می دهد.
هوش اخلاقی آموختنی و اکتسابی است
موسوی چلک در بیان تاثیرهوشاخلاقی بر سطح پایبندی به اصول اخلاقی در کشور گفت: هرچه که در کودکی کاشته میشود در بزرگسالی بارور و برداشت میشود یکی از انتظاراتی که ما به عنوان والدین از فرزندان و دیگران داریم این است که رفتار درست داشته باشند به دیگران احترام بگذارند، رفتار درست را از نادرست تشخیص دهند و در مجموع بیاموزند که در مسیر جامعه پذیری خود سلسله قوانین، مقررات و ارزشها، آداب و رسوم، باورها و ... را در خود درونی سازی کنند که این همان مفهوم هوش اخلاقی در علوم رفتاری است.
کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی افزود: تنها آشنایی به قوانین و مقررات، ارزشها، هنجارها و عرف کفایت نمی کند به موازی شناخت پایبندی و انعکاس آنها در رفتار نیز بسیارمهم است اینکه بتوانیم با دیگران محترمانه رفتار کنیم و با شناخت کافی نسبت به حقوق دیگران و رعایت آنها نیز متعهد باشیم از اهمیت بالایی برخوردار است.
مسوول کمیته اخلاق در منطقه، آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی اضافه کرد: بخشی از این رشد ناشی از یادگیری است که کودکان از طریق محیط به دست می آورند و کمک می کند که هوش او از رشد بهتری برای توجه به اخلاق و مسایل اخلاقی افزایش پیدا کند. اینکه من چقدر خودم به عنوان اطرافیان این کودک در مدرسه، مراکز و محیطهای عمومی و چه فضای خانواده پای بند به مسایل اخلاقی میکنم و نظم دارم و به دیگران احترام میگذارم کلمات درست را به کار میگیرم تمام این موارد میتواند بر فرزندان و کودکانی که ما را می بینند تاثیرمستقیم بگذارد.
وی تاکید کرد: اینکه ما بچه هایمان متعهد بار بیایند چون که تعهد بخشی از هوش اخلاقی می تواند باشد اینکه من به عنوان پدر، مادر، مربی و... که به نوعی کودک ما را الگوی خودش قرار می دهند چگونه رفتار میکنیم طبیعتا روی هوش آنها تاثیر میگذارد نکته مهم دیگر این است که چقدر به آنچه که خودم میگویم و تمام ارزش، هنجارها و مولفه های اخلاقی متناسب با شرایط باور دارم سطح باور من اهرمی است که بتوانم صادقانه با فرزندانمان در خصوص این مباحث گفت و گو کنم و دیدگاههایمان را به آنها منتقل کنیم بدونشک انتقال و برخورد صادقانه این نوع موضوعات کمک میکند که بهتر بیاموزند و در عمل نیز پای بندی آنها محکم تر باشد و به هوش اخلاقی رشدیافته تری دست پیدا کنند.
«اخلاق» با رهاکردنکودکان رنگ میبازد
موسوی چلک با تاکید بر اینکه نباید کودکانمان را رها کنیم، افزود: ما از بچه هایمان باید انتظار داشته باشیم که اخلاقی رفتار کنند به امان خدا سپردن و رها کردن کودکان لطمه ای جدی به کودکان وارد می کند عکس آن، اگر انتظاراتمان را به کودکان منتقل کنیم بخشی از رفتارهای کودکان متناسب با انتظارات و خواستههای اطرافیانی که در درون خانواده و اجتماعی که با آنها در تعامل هستند شکل میگیرد.
نهادهای اثرگذار بر رشد هوش اخلاقی
وی با تاکید بر نقش آموزش در رشد هوش اخلاقی گفت: «آموزش» میتواند ماندگاری و اثربخشی بیشتری در رفتارها ایجاد کند در این مسیر ابتدا باید مولفه های اخلاقی جامعه ای که در آن زندگی می کنیم را شناسایی کنیم و به این فهم و آگاهی برسیم که مثلا با رعایت چه مواردی می توانم احترام به دیگران بگذارم، مسوولیتم را در قبال آنها انجام دهم، مخالف ارزش ها و هنجارهای جامعه رفتار نکنم و حتی محبوبیتم را به دست بیاورم.
(اصلا روی هیچ حرف و قولش نمی شه حساب کرد شنیدی که داره از فامیل نزدیک، دور، آشنا و غریبه به بهانه های غیرواقعی قرض میکنه و بعدم دیگه پس نمیده، اخیرا از منم درخواست کرد...)
مهدی لشگری دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه در گفتوگو با آتیهآنلاین در پاسخ به ویژگیهای کودکان با شخصیت متزلزل گفت: ریشه تزلزل در شخصیت بیشتر در عدم احساس کفایت است یعنی وقتیکودکانمان را در سنین اولیه رشد( ۲-۱ سالگی) بیش از اندازه محدود کنیم که نتوانند با انجام یکسری کارها وتغییر دادن محیط اطرافشان با نظارت والدین به یک حس شایستگی و کفایت برسند این باور ناتوانی مدام در آنها باقی می ماند به طوری که به خودشان و توانمندی هایشان هیچ اعتماد و اعتقادی ندارند و عملا اعتماد به نفس آنها ضعیف می شود و از طرف دیگر به افرادی تبدیل خواهند شد که نمی توان به هیچ عنوان روی قول و حرف شان حساب کرد یعنی در واقع شخصیت متزلزل بیش از آنکه بر اخلاقیات افراد مبتنی باشد بر احساس کفایت مندی و توانمندی او پایهگذاری می شود.
وی تصریح کرد: واقعیت این است که تمام رشد شخصیت در گرو رشد اخلاقیات نیست وجدان و یا اخلاقیات بخشی از ساختار شخصیتی ما را تشکیل می دهد، حتی برخی از مشکلات در زندگی های فردی و یا اجتماعی ناشی از اخلاق گرایی افراطی با مواجهه با مسایل مختلف است؛ به طور مثال افراد با اختلالات روانی از جمله وسواس های فکری و عملی کسانی هستند که به لحاظ اخلاقی در محیط های بسیار سختگیرانه بزرگ شده اند و اخلاق را به گونه ای رعایت می کنند که هیچ گونه فرصتی برای اینکه اشتباه یا خطایی از آنها سر بزند قبول ندارند.
این مدرس دانشگاه تاکید کرد: اخلاق در دوران شخصیت همه افراد لازم است چرا که اگر افراد به هیچ موضوع اخلاقی پایبند نباشند آنها به افرادی با اختلال شخصیت های ضد اجتماعی تبدیل می شوند که به راحتی سر مردم کلاه میگذارند، دروغ میگویند، منافع مردم را به یغما می برند و حتی ممکن است افراد دیگر را مورد ضرب و جرح و یا کشتار قرار دهند و هیچ گونه احساس ناراحتی هم نکنند؛ یعنی عملا وقتی یک فرد ضد اجتماعی که به فرد دیگری آسیب وارد کرده است هرچقدر او را با مساله بروزیافته مواجهه کنیم و بازخواست شود او به لحاظ اخلاقی آن را بد نمی داند و یا اصولا چون وجدانی در او شکل نگرفته است از این مساله هم ناراحت نمی شود. َ
لشگری در پاسخ به تبعات فردی و اجتماعی بی توجهی به رشد هوش اخلاقی در کودک گفت: واقعیت این است اگر اخلاقیات در یک جامعه ای رشد نکند و در نسل های رو به رشد خوب تعریف نشود اولین بلایی که سر جامعه خواهد آمد هرج و مرج و آنارشیست خواهد بود یعنی در واقع به جای اینکه قوانین، مقررات، محبت، انسانیت بین انسانها و روابط آنها حاکم شود تنها منافع شخصی، زور و یا ارتباطات بیشتر حرف اول را می زند و این مساله موجب می شود نظم و نظام یک جامعه از هم بپاشد و اثرات این مساله از خود فرد شروع می شود و بعد از مدتی به پوچی می رسد و طبیعتا خانوادهها را از هم میپاشد و در نهایت اجتماع دچار آسیب های خیلی جدی می شود.
(رییس پلیس امنیت اقتصادی ناجا خبر داد که در شش ماهه اول سال جاری به نسبت مدت مشابه سال قبل مبلغ اختلاش ها ۳۳۳ درصد افزایش داشته است.)
ماندانا حسینی مدیر و مسوول فنی یک کلینیک مددکاری در گفتوگو با آتیهآنلاین در پاسخ به عوامل موثر در کمرنگ شدن اصول اخلاقی در جامعه عنوان کرد: با توجه به اینکه پایهگذاری اخلاق در دوره کودکی آغاز میشود اما نباید این تلقی ایجاد شود که تنها خانواده عامل زوال اخلاق در جامعه است و مدیران ارشد و برنامهریزان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نیز به سهم خودشان تاثیر مستقیم و غیرمستقیم در کاهش اخلاقیات دارند به طور مثال زمانی که انتشار اخبار اختلاسها و فسادهای کلان مالی و اداری به گفتمان روز خانواده ها در جمع های خانوادگی می شود و این مساله ممکن است به طور غیرمستقیم کودک را به سمت رفتار غیراخلاقی هدایت کند و سوی دیگر گاه پایههای پای بندی به ارزش های اخلاقی در برخی خانواده ها سست است و این مساله ممکن است به شکلگیری الگوهای ذهنی و رفتاری نادرست در کودکان منجر شود.
این فعال اجتماعی در حوزه توانمندسازی خانواده کودکان کار افزود: طبیعتا همان سیری که در فرایند رشد کودک مطرح است در بحث کاهش و مصونیت هوش اخلاقی نیز موثر است بعضی از مواقع پارامترهای فاکتورهای فرهنگی جامعه اینقدر قوی هستند که اگر کودک در دورهای که باید الگوهای مناسب را باید دریافت کند موفق به کسب آنها نشود جامعه او را به سمت ارزشها و هنجارهای اخلاقی هدایت میکند و زمانی تاسفبارتر میشود که جامعه در خصوص ایفای نقش و مسوولیت خود در حوزه هوش اخلاقی برنامهریزی درستی نداشته باشد و در نقطه مقابل خانواده با یک نگاه آینده نگر در تربیت کودکانش نیز فعال نباشد.
اصول هفتگانه اثرگذار بر هوش اخلاقی کودکان
وی با اشاره به اصول هفتگانه موثر در تقویت و رشد هوش اخلاقی کودکان گفت: همدلی، وجدان، خویشتنداری، احترام، مهربانی، بردباری و ایثار اصول هفتگانه رشد اخلاقی کودکان است و در این میان سه اصل اول در پایهریزی هوش اخلاقی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند.
حسینی افزود: اطلاعرسانی از طریق رسانهها، برگزاری کارگاههای آموزشی و جلسات مستمر انجمن اولیاءو مربیان در مدارس و اجرای برنامه های تفریحی در مراکز فرهنگی می توانند اصول هفتگانه اثرگذار در هوش اخلاقی کودکان را به صورت ملموس، عینی و انتزاعی از طرق بازی و گفتمانهای مختلف پیاده سازی، اجرا و آموزش دهند.
گزارش: مهین داوری
نظر شما