به گزارش آتیه آنلاین، در دو سال کرونایی، اجرای زنده کنسرتهای موسیقی بیش از دیگر مشاغل تحت تأثیر این ویروس قرار گرفت. همزمان با همهگیری در کل کشور، طبق دستورالعمل ستاد ملی مبارزه با کرونا، برگزاری کنسرتهای موسیقی به علت شیوع ویروس و درصد انتقال بالای آن، در سطح کشور تعطیل اعلام شد. در این میان، برخی از برگزارکنندگان و هنرمندان نیز بیکار ننشسته و روی به اجرا و برگزاری کنسرتهای خود در فضای مجازی و از طریق اجرای زنده و پخش به صورت آنلاین آوردند که اگرچه در نگاه اول، امیدها را زنده کرد، اما در ادامه، برخی نارضایتیهایی را برای مخاطبان آن و همچنین گلایهمندی آنان از این شیوه پخش به دنبال داشت. به رغم همه این موانع و مشکلات، حال که با همت دولت جدید، روند طرح واکسیناسیون ملی آغاز شده، همه نگاهها و امیدها به دوران پساکرونا دوخته شده و میرود تا اوضاع به مانند سابق بازگردد. در این شماره از آتیهنو با محسن یگانه، خواننده مطرح موسیقی پاپ کشورمان، گفتوگویی ترتیب دادهایم تا نظر او را در مورد اوضاع موسیقی بعد از کرونا و روند برگزاری اجراهای زنده و کنسرتها بدانیم. گفتوگوی ما را در ادامه بخوانید.
از اوضاع موسیقی و روند برگزاری کنسرتها در کشور چه خبر؟ آیا میتوان با پایان روند واکسیناسیون سراسری در کشور، شاهد برگزاری دوباره کنسرتها به صورت زنده در کشور بود؟
خب همانطور که اطلاع دارید، هنرمندان موسیقی نیز مانند سایر هنرمندان در شاخههای مختلف هنری در کشور در این مدت نسبتاً طولانی، طعم تلخ کرونا را چشیدند؛ هرچند به نظر من، تأثیری که این ویروس مخرب بر موسیقی از خود برجای گذاشت، بسیار بیش از سایر رشتههای هنری بود. گواه این ادعا، لغو و عدم برگزاری کنسرتهای مختلف و بیشمار هنرمندانی بود که از قبل اجراهایی را آماده کرده بودند و برای بر روی صحنه بردن آنها هزینههای گزافی را نیز پرداخت کرده بودند که به یکباره این میهمان ناخوانده آمد و همه برنامهها را به هم ریخت. اگر شما دقت کنید، برخی هنرها جنبه و ماهیتی خصوصی دارند و هنرمند آن رشته و شاخه هنری میتواند به صورت انفرادی به کار، آموزش و همچنین برگزاری نمایشگاههای آثار خود به فعالیت هنری اش همچنان ادامه دهد. اما در مورد موسیقی، این قضیه کاملاً نسبت به دیگر هنرها متفاوت است. اساس کار، تعلیم و آموزش و همچنین اجرای موسیقی بر پایه کار گروهی و تمرین و از همه مهمتر، اجرای آن که در تالارها برای قشر عظیمی از علاقهمندان که برای شنیدن و تماشای موسیقی و کنسرتهای زنده پای در آنجا میگذارند، استوار است؛ بنابراین با توجه به موارد ذکر شده، شما متوجه تأثیر بسیار مخربی که این ویروس طی این مدت نسبتاَ طولانی بر موسیقی نسبت به سایر هنرها برجای گذاشت را بیشتر درک خواهید کرد. چه بسیار کنسرتها و اجراهایی که آماده روی سن رفتن بودند و تا جایی که من اطلاع دارم حتی بلیتهای برخی از اجراها نیز از قبل پیشفروش شده بود که با دستورالعمل ستاد ملی مبارزه با کرونا از برگزاری آنها ممانعت به عمل آمد که البته در آن زمان، به دلیل خطر و ریسک بالای انتقال و از همه مهمتر کشنده بودن این ویروس، تصمیم درست و به جایی نیز بود. به هر حال، حفظ جان و سلامتی مردم نسبت به همه چیز مقدم است و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، اما از تبعاتی که این تصمیمات بر اصناف مختلف برجای میگذارد نیز نباید غافل شد. توجه داشته باشید یک اجرا تا زمانی که آماده شود، مراحل بسیار مختلفی را پشت سر میگذارد. جدای گرفتن مجوز از وزارت ارشاد، عوامل مختلفی در پشت پرده برای برگزاری آن زحمت میکشند تا یک اثر، به صورت زنده آماده اجرا و تبدیل به آلبومی شود و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
اما طی این مدت نیز برخی هنرمندان به اجراهای زنده و پخش آن از طریق برخی شبکههای آنلاین روی آوردند و کموبیش به فعالیت هنری خود ادامه دادند. نظر شما در مورد برگزاری و پخش کنسرتها به این صورت چیست؟
ببینید هنر موسیقی نسبت به دیگر هنرها که در برخی موزهها و یا نمایشگاهها از پشت شیشه و یا زنجیر به علاقهمندان آن عرضه میشود، بسیار متفاوت است. بیشترین تأثیر موسیقی بر مخاطب در اجرای زنده آن نهفته است؛ درست مانند تماشای یک مسابقه ورزشی مانند فوتبال به صورت زنده در استادیوم ورزشی که علاقهمندان را برای تماشای آن به ورزشگاه میکشاند. شاید تماشای همان مسابقه در تلویزیون، آن حس و حالی را که بر طرفداران در ورزشگاه میگذارد را به وجود نیاورد. موسیقی نیز به دلیل اینکه هنری است که با حس فراوانی همراه است، بنابراین اجرای آن از نزدیک و به صورت زنده، ارتباط و تأثیر بسیار فراوانی را هم بر هنرمند و هم مخاطبان خود برجای میگذارد. این در حالی است که هنرمندان موسیقی در اجرای زنده نسبت به ضبط استودیویی حس و حال متفاوتی را تجربه میکنند. ارتباط مستقیم و اجرای زنده هنرمند و تشویق هواداران از نزدیک حس و حال متفاوتی برای هر دو، یعنی هم هنرمند و هم هوادار به دنبال دارد که هیچ چیز دیگری نمیتواند جای آن را پر کند و از هیچ راهی مانند پخش در فضای مجازی نمیتوان به آن دست یافت. البته طی این مدتی که کرونا، مانع از فعالیت و برگزاری کنسرتها در سطح کشور بود، برخی هنرمندان به ناچار روی به اجرا و پخش آثار جدید خود در برخی شبکهها و برگزاری کنسرتهای خود به صورت آنلاین کردن اما تا جایی که من اطلاع دارم این روش نیز چندان موفق نبوده است؛ هم برای هنرمندان و هم برای علاقهمندان و طرفداران موسیقی؛ به این دلیل که آن حس و ارتباطی که در پخش زنده و ارتباط مستقیم وجود دارد، در این شیوه پخش از بین میرود و نه هنرمند و نه بیننده آن ارتباط را با هم برقرار نمیسازند. البته عدم استقبال آنچنانی تماشاگران و طرفداران نیز حاکی از همین موضوع است.
طی این مدت، عدم برگزاری کنسرتها و همچنین برگزار نشدن کلاسها در آموزشگاههای موسیقی به نوعی میتوان گفت باعث بیکار شدن تعداد زیادی از جمله عوامل پشت پرده که در این مراکز مشغول به فعالیت هستند، شد. نظر شما در مورد این افراد و کسانی که به هر حال به نوعی، تنها منبع درآمد زندگی شان، خدمات و همچنین کارهای پشت صحنه است و طی این مدت بیکار شدهاند، چیست؟
به نکته خوبی اشاره کردید. هرچند این افراد در نگاه نخست در اجراها و کنسرتها دیده نمیشوند و شاید بتوان گفت در اجراهای زنده به نوعی «گم» هستند، اما تعداد آنها کم نیست و هرکدام وظایف زیادی را از جمله حملونقل، طراح دکور، نورپرداز، صدابردار، نیروهای خدمات، تکنسین برق و... برعهده دارند. توجه داشته باشید که برگزاری یک کنسرت به صورت زنده، عوامل پشت پرده زیادی را میطلبد که از چشم تماشاگران و علاقهمندان دور هستند، اما به جرأت میتوان گفت این افراد، زحمات فراوانی را قبل از اجرا متحمل میشوند و نقش مهمیدر برگزاری کنسرتها برعهده دارند. از طرفی، برخی از این افراد، خطرات زیادی را به جان میخرند و کار آنها با مخاطرات فراوانی همراه است. کارگران و عوامل مشغول به کار در بخش دکور که بالای داربست میروند و یا افرادی که بخش نورپردازی کنسرت یا محل اجرا را برعهده دارند که خطر برقگرفتگی و مرگ همواره جان آنها را تهدید میکند و... طی این مدت که ما کنسرتی را به صورت زنده در کشور نداشتیم، این افراد نیز شغل و تنها محل درآمد زندگی خود را از دست دادند. دقت داشته باشید این افراد تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند که در زمانهای بیکاری و یا زمانی مانند اکنون که ما اجرای زندهای را در سطح کشور به صورت زنده نداریم، از طریق آن بتوانند امورات زندگی خود را بگذرانند. تنها محل درآمد این افراد، برگزاری کنسرت یا اجراهای زنده است تا به نوعی از محل فروش بلیتها و درصدی که به آنان تعلق میگیرد، بتوانند چرخ زندگی خود را آن هم در این شرایط بد اقتصادی بگردانند. دقت داشته باشید که دستاندرکاران برگزاری یک کنسرت مانند حلقههای یک زنجیر به یکدیگر متصل هستند که قطع تنها یک حلقه، اقتصاد کل کار را از بین میبرد. در مورد تالارها و محل برگزاری کنسرتها نیز همین موضوع صادق است. با توجه به اینکه تالارهای بزرگ و وسیعی در سطح شهر برای برگزاری کنسرت و اجرای زنده انتخاب میشوند تا ظرفیت و گنجایش لازم را از هر نظر داشته باشند، بنابراین در این اماکن نیز تعداد زیادی افراد در پشت صحنه مشغول به کار و فعالیت هستند و به نوعی تنها منبع درآمدشان محسوب میشود که عدم برگزاری کنسرتها نیز به نوعی بر منبع درآمد و زندگی این افراد که اکثراً از قشر کارگر و خدمات هستند، تأثیر منفی برجای میگذارد. در مورد آموزشگاههای موسیقی نیز همینطور. تا جایی که من اطلاع دارم، وضعیت آموزشگاههای موسیقی طی این مدت که کرونا بر کشور سایه انداخته این آموزشگاهها از نظر هنرجو با افت فراوانی همراه بوده و برخی از این آموزشگاهها به دلیل هزینههای فراوان در اجاره و... به ناچار روی به تعطیلی آوردهاند یا در آستانه تعطیلی قرار دارند که امیدواریم این وضعیت با پایان طرح ملی واکسیناسیون سراسری ملی و بازگشت رونق دوباره کسبوکارها از حالت کنونی خارج شده و به روال سابق بازگردد و همه هنرمندان، هنرجویان و کارگران و عواملی که به نوعی درآمد زندگی شان از این طریق است به روال سابق بازگردند. به هر حال هنرمندان با برگزاری کلاسهای آنلاین و یا فروش آلبومهای خود به طریقی میتوانند این موانع را پشت سر بگذارند، اما افرادی که تنها منبع درآمد زندگیشان خدمات است به هر حال در این شرایط نسبت به دیگران آسیب بیشتری را میبینند.
حال که با همت دولت جدید و اهتمامی که در طرح واکسیناسیون ملی از خود نشان داده، میرود تا کشور ما نیز از کرونا خلاصی یابد و اوضاع به مانند سابق بازگردد، چشمانداز موسیقی و همچنین روند برگزاری کنسرتها به صورت زنده را در دوران پساکرونا چگونه میبینید؟
نهتنها هنرمندان موسیقی بلکه همه نگاهها معطوف به دوران پساکرونا و خارج شدن از این انجماد کاری ناشی از این ویروس معطوف شده است. تقریباً دو سال است که زندگی، کار و امورات مردم در همه اصناف مختلف، تحت تأثیر مخرب کرونا قرار گرفته و اکنون که طرح ملی واکسیناسیون توسط دولت جدید آغاز شده، همه مردم چشم امید به روزهایی بهتر دوختهاند تا هرچه زودتر این شرایط سخت پشت سر گذاشته شود و کار و زندگی مردم به روال سابق و عادی خود بازگردد. البته به نظر من، کرونا با همه سختیها، تلخیها و مشکلاتی که برای ما به همراه داشت به نوعی تجربه خوبی برای همه ما بود به این دلیل که ما به نقاط قوت و ضعف خود پی بردیم. در مورد هنرمندان موسیقی و همچنین اشخاصی که به نوعی تنها منبع درآمد زندگیشان به برگزاری کنسرتها و آموزشگاههای موسیقی گره خورده است نیز امیدوارم عبور از کرونا برای همه هنرمندان و دستاندرکاران عرصه هنر در کشور باب تازهای باشد تا همه روال کاری سابق خود را دوباره به دست آورند و دوباره به کار سابق خود بازگردند و دیگر خللی در روند کار و همچنین معیشت آنان به وجود نیاید.
نویسنده: اعظم زنگی روزنامهنگار
نظر شما