عروسک من هم ضعف دارد

بار نگاه‌های سنگین همراه با تعجب (و یا ترحم) گاه سبب می‌شود تا معلولان در جامعه در عرصه عمومی حاضر نشوند. ممکن است بازی ‌کردن کودکان با عروسک‌هایی با ویژگی افراد معلول زمینه‌ساز پرورش نسلی باشد که نه‌تنها از معلول بودن خجالت نمی‌کشند بلکه جامعه در مواجه شدن با افراد دارای معلولیت نیز دچار حیرت و تعجب نشود. آتیه‌آنلاین در گزارش پیش رو در گفت‌وگوهایی با صاحبنظران در حوزه معلولیت‌ها، تأثیر آثار اجتماعی و روانی ساخت اسباب‌بازی‌هایی با نماد معلولیت را بررسی می‌کند.

به گزارش آتیه‌آنلاین، رییس هیأت مدیره انجمن کوتاه‌قامتان بلندهمت در گفت‌وگو با ما، تولید عروسک‌های معلول را دستاورد بسیار قابل تحسین عنوان کرد: «اسباب‌بازی‌ها نقش چشمگیری در شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی کودکان در دوران کودکی دارند و سال‌هاست که شاهد تولید عروسک‌هایی با تفاوت جنسیت، تفاوت رنگ پوست، تفاوت چاقی- لاغری هستیم و اخیراً نیز با توجه به نیاز جوامع عروسک‌هایی با معلولیت‌های خاص تولید می‌شود.»
محبوبه ابراهیم‌خانی افزود: «نمادسازی و شبیه‌سازی در زمینه معلولیت تأثیر بسزایی در این حوزه خواهد داشت و می‌طلبد که عزیزان کارآفرین و جوانان نخبه عرصه کسب‌وکار در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی آستین همت را در این زمینه بالا بزنند.» ابراهیم‌خانی یادآور شد: «جامعه با رسیدن به بلوغ فکری و فهم درست از فلسفه معلولیت می‌تواند در تعامل با معلولان کارکرد اثرگذاری داشته باشد، بنابراین اگر مسئولیت اجتماعی در سایه ارتقاء سطح سواد، آموزش و ایجاد انگیزه در منطق و شیوه زندگی کنشگران نهادینه شود، می‌تواند به یک سرمایه و بانک عاطفی در کشور تبدیل شود.»
رییس هیأت مدیره انجمن کوتاه‌قامتان بلندهمت در پاسخ به اقدامات ضروری در جهت تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولیت و پروژه عادی‌سازی معلولیت تصریح کرد: «در جهت عادی‌سازی واژه، موضوع و حقیقت وجودی معلولیت در گام نخست، باید نگرش جامعه در خصوص معلولیت تغییر یابد. متأسفانه عملکرد مسئولان ایران در سال‌های‌ گذشته مصداق روشنی از کمبود شناخت و آگاهی لازم نسبت به مؤلفه «مسئولیت اجتماعی» است، در حالی که این مؤلفه در سطح جهان به سرعت در حال اشاعه و اثربخشی درست است، اما متأسفانه در کشور ما بیشتر به واژه‌ای شیک و مجلسی که تنها کارکرد نمایشی دارد تبدیل شده است.»
وی در پاسخ به تأثیر فرایند درونی ‌کردن خوبی‌ها و بدی‌ها و ایده‌آل‌گرایی بر کودکان در خصوص معلولیت و افراد دارای معلولیت گفت: «کودک دارای معلولیت و با تفاوت فیزیکی برای اولین‌بار در خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی متوجه تفاوت و تبعیض خود با دیگر اعضای خانواده می‌شود. این ابتدای چالش است و پس از آن مهدهای کودک، پیش‌دبستان و مدارس شکاف را عمیق‌تر می‌کنند و در نهایت شرایط به گونه‌ای پیش می‌رود تا با حضور او در اجتماع تحمل برخی واکنش‌ها و رفتارها از سوی جامعه برای خود فرد معلول طاقت‌فرسا و آزاردهنده و بعضاً به جهت ترس از تحقیر و تمسخر، به فردی گوشه‌گیر، پرخاشگر و ناسازگار تبدیل می‌شود.»
ابراهیم‌خانی با اشاره تأثیر قدرت و ظرفیت «فرهنگ» هر جامعه در رشد و تقویت ریشه‌های احساس مسئولیت نسبت به دیگران و جامعه، افزود: «اگرچه اقدامات مربوط به عادی‌سازی تفاوتی به ‌نام «معلولیت» تا حال چندان مؤثر نبوده، به گونه‌ای ‌که بعضاً سبب‌ساز گوشه‌گیری و دوری از جامعه توسط افراد معلول شده؛ اما با اشراف بر این موضوع که معلولیت مثل رنگ پوست تنها یک تفاوت است می‌توان با فرهنگسازی و بهره‌گیری از آموزه‌های فرهنگی و اجتماعی و تکیه بر خردجمعی، غفلت در گذشته را به جبران در آینده تبدیل کرد.»
توانمندسازی صرف معلولان کافی نیست
کامران عاروان، رئیس انجمن جامعه معلولان ایران در پاسخ به پرسش ما در رابطه با اقدامات ضروری ‌همپای توانمندسازی در جهت عادی‌سازی معلولیت گفت: «تجربه کشورهای دنیا نشان می‌دهد باید از شیوه‌های متعدد در این زمینه پیروی کرد. اجرای طرح‌های توانمندسازی برای افراد دارای معلولیت یکی از راهکارها است تا آنان در عرصه‌های مختلف بتوانند با شناسایی و پرورش استعدادهای خودشان در سطوح مختلف جامعه پیشرفت داشته باشد.»
عاروان افزود: «عادی‌سازی مقوله معلولیت حتی در کشورهای پیشرفته نیز جریانی نوگراست و از دهه‌های اخیر در حال انجام است؛ در واقع تا رسیدن به مرحله ایده‌آل مسیر طولانی در پیش است.» رئیس انجمن جامعه معلولان ‌ادامه‌داد: «صرف توانمندسازی معلولان‌ کفایت نمی‌کند و در سایه مناسب‌سازی بسترهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی می‌توان امید داشت که جامعه‌آمادگی لازم برای ورود فرد معلول به جامعه را کسب کند.»
اثربخشی اسباب‌بازی‌هایی با نماد معلولیت 
عاروان در ادامه عنوان‌کرد: «رویکرد پزشکی بیش از نگاه اجتماعی بر درمان و توانمندی فرد معلول ‌تأکید دارد؛ در صورتی که اگر نگاه اجتماعی حاکمیت یابد، ایجاد بسترهای لازم در پذیرش معلول از سوی جامعه در اولویت قرار می‌گیرد.»
این دکترای تاریخ تأکیدکرد: «باید این فرهنگ در جامعه نهادینه شود که اگر یک پای شما قطع شود یا معلولیت ذهنی- حسی یا حرکتی داشته باشید استعدادهای دیگر شما قابل‌تحسین است و دیده می‌شود؛ چراکه انسانیت، عشق و عاطفه‌ هنوز پابرجاست و می‌تواند به پشتوانه‌ای محکم در برقراری ارتباط با جهان اطراف عمل کند.» وی تولید اسباب‌بازی با نماد معلولیت را حرکتی اثربخش خواند و افزود: «اهمیت بازی در ساخت و پردازش شناخت‌های ذهنی و الگوهای رفتاری بسیار مؤثر است. اعتقاد روانشناسان و علوم ‌رفتاری بر این است ‌که از طریق بازی‌ها می‌توان مبانی و اصول لازم در جهت ایجاد زیرساخت‌های ضروری در حوزه معلولیت را آموزش دهیم.»
تخریبی بودن ذهنیت‌های نادرست آموخته شده
عاروان با اشاره به اینکه بهره‌گیری از اسباب‌بازی‌ها در تغییر ذهنیت‌های نادرست آموخته شده مؤثر است، افزود: «در جامعه ما بعضاً کودکان با ذهنیت‌های غلط نسبت به مسأله معلولیت تربیت می‌شوند. ذهنیت‌های نادرست تزریق شده والدین به کودکان مانند «این بچه چون کار بدی کرده این شکلی شده یا چون حرف والدین‌ رو گوش نداده و غذا خوب نخورده چشم‌اش ضعیف شده و عینک می‌زنه و یا اینکه مامان و باباش مراقب‌اش نبودن این مشکل جسمی خاص را پیدا کرده و...» فهم و درک کودکان را در خصوص معلولیت شکل می‌دهد و این ذهنیت‌ها وقتی با تکرار آموزش داده می‌شود، تفکر نادرستی را در کودکان بنیان می‌نهد که تغییر آن بسیار زمانبر و گاه با هزینه‌های بی‌شماری همراه است.»
وی تأکید کرد: «عروسک‌سازی در مجموع به نوعی شیوه درست غمخواری، همدردی و همنوع دوستی است و باعث می‌شود تا شیوه‌های رفتاری و شناختی نسبت به افراد دارای معلولیت تغییر یابد. ساخت اسباب‌بازی‌هایی با ویژگی افراد دارای معلولیت می‌تواند فاکتورها و مختصات زندگی معلولان را برای کودکان و در سطح گسترده‌تر جامعه شبیه‌سازی و این پیام را منتقل‌کند که معلولیت نوعی تفاوت است و نمی‌توان تنها به این دلیل از دیگر زوایا و استعدادهای فرد چشم‌پوشی کرد. به نوعی می‌توان با کمک اسباب‌بازی‌ها، نحوه درست رفتار با معلولان را به کودکان می‌توان آموزش داد.»
عاروان خاطرنشان کرد: «یادآوری این مسأله ضروری است که ممکن است هر کس در طول عمر خود دچار معلولیت‌های مقطعی و یا دائمی‌ شود، عینک زدن یک معلولیت دائمی است، قطع نخاع و... بر اثر تصادف و یا سوانح دیگر ممکن است در کمین هر فردی باشد؛ بنابراین باید از دوران کودکی آمادگی پذیرش معلولیت‌ها در افراد ایجاد شود؛ چراکه نهادینه شدن این رویکرد و نگاه در بسیاری از مواقع بروز فرد دارای معلولیت و جامعه با مشکلات کمتری مواجه می شوند.»
استقبال از تجارب موفق در دنیا 
مدیرکل امور مشاوره‌ و روانشناختی ‌سازمان بهزیستی‌کشور در گفت‌وگو با آتیه‌آنلاین با اشاره به اینکه تولید اسباب‌بازی‌های ‌دارای معلولیت تجربه‌ موفق در برخی از کشورها است، گفت: «به نظر می‌رسد باید در این زمینه از یکی از الگوهای موفق در دنیا استقبال کرد. کارکرد این نوع از اسباب‌بازی‌ها در در معرفی معلولیت به فرزندان و تطبیق فرد معلول با مشکل خود در خصوص نقصی است که دارد و با مشاهده این نوع از اسباب‌بازی‌ها جنبه عمومی ‌بودن مسأله بیشتر برای فرد مطرح می‌شود.»
بهزاد وحیدنیا تأکید کرد: «اگر اسباب‌بازی در جامعه تولید می‌شود و در دسترس کودکان قرار می‌گیرد مفاهیمی ‌که والدین در خصوص این اسباب‌بازی‌ها در اختیار کودکان قرار می‌دهند باید در دسترس‌شان باشد تا تعریف درستی از افراد دارای معلولیت به فرزندان‌شان منتقل‌کنند؛ چراکه توضیحات آنها به سؤالات پایه‌ای کودکان می‌تواند بسیار یاری‌دهنده باشد.» وحیدنیا افزود: «اگر شناسنامه‌ای از ویژگی‌های متناسب با رده سنی کودکان در بسته‌بندی اسباب‌بازی‌آنها قرارگیرد می‌توان این مفهوم را به کودکان منتقل کرد که هر فردی در جایگاه خودش بی‌نظیر است و می‌تواند برای خود و جامعه‌اش مفید باشد.»
مدیرکل امور مشاوره‌ و روانشناختی‌ سازمان بهزیستی ‌کشور عنوان‌کرد: «نکته دیگری که در طراحی این عروسک‌ها باید به آن توجه شود این است که به لحاظ اثرگذاری ‌ذهنی به شیوه‌ای عمل شود که این محصولات نماد ترس، زشتی و یا تنبیه برای کودک نباشند، طراحی چهره و پوشش آنها زیبا و با رنگ‌های شاد باشد، موقعیت‌های مطلوبی برای عروسک‌ها فضاسازی شود، شعرهای آهنگین و با محتوا برای عروسک‌ها جانمایی کنند. تمام این موارد می‌تواند تصویر ذهنی مؤثر، قابل ‌پذیرش و مطلوبی را در فرزندان ایجاد کند.»
وحیدنیا در پاسخ به نقش سازمان بهزیستی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تولید عروسک‌های معلول در جهت تغییر نگرش جامعه نسبت به معلولیت‌ها گفت: «در این زمینه باید به کارکرد سازمان‌های ذی‌ربط توجه شود. سازمان بهزیستی متولی سلامت اجتماعی است و افراد دارای معلولیت وگروه‌های خاص دیگری که از این سازمان خدمات دریافت می‌کنند باید در سند سلامت اجتماعی مورد توجه ویژه قرارگیرند، به این معنا است که اگر اقدامات فرهنگی- اجتماعی و یا اقداماتی در جهت تغییر نگرش و تغییر رویکردهای رفتاری جامعه لازم است به آن پرداخته شود در سیاستگذاری‌ها به آن رویکردها توجه ویژه شود. این موضوع در تقسیم کار ملی ‌نیز در این حوزه می‌تواند تعیین‌کننده باشد و نقش‌های حاکمیتی خود را به نوعی می‌تواند ایفاء کند.»
وی با اشاره به اینکه  فعالیت‌های فرهنگی‌ منحصر به یک مجموعه خاص نیست، افزود: «ممکن است بهزیستی یک موضوع را مطرح کند یا در طرح‌های‌اش‌ در فضاهای تصمیم‌گیری ‌کشوری نیز مطرح کند، اما تا زمانی که همه سیستم‌های تأمین‌کننده خدمات و یا سیستم‌های تغییر اجتماعی به این باور نرسند و با هم بسیج نشوند و در کنار هم قرار نگیرند، این موضوع پیاده‌سازی و اجرا نخواهد شد.»
وحیدنیا، نقش صداوسیما و رسانه‌های‌جمعی را در این زمینه مؤثر خواند و تأکید کرد: «باید در تصمیم‌گیری‌ها و تقسیم‌بندی مسئولیت‌های اجتماعی، دستگاه‌های مختلف مدنظر قرار گیرند و اگر نقش‌های کلیدی و مکمل در سریال‌ها به افراد دارای معلولیت پیشنهاد شود، به یقین این رویکرد رسانه‌ای در تغییر نگرش مفهومی جامعه نسبت به معلولان مؤثر خواهد بود.»
کد خبر: 32405

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 15 =