به گزارش آتیه آنلاین، هر ساله با ارائه لایحه بودجه پیشنهادی دولت به مجلس، رقم اختصاص یافته به سازمانی مانند صداوسیما در مرکز توجه قرار گرفته و با واکنش ها و حاشیه هایی هم همراه می شود. امسال با برآورد هزینه های احتمالی صداوسیما در سال ۱۴۰۰، این بودجه معادل ۲۶۱۹ میلیارد تومان پیش بینی شده که با رشد قابل توجهی نسبت به سال های گذشته همراه است.
نگاهی به بودجه صداوسیما در سال ۹۹ حاکی از آن است که رقم حدودی برای بودجه این سازمان، با کاهش نسبت به سال قبل خود، در بدو امر ۱۷۴۵ میلیارد تومان برآورد شده بود که گویا در نهایت این رقم به ۱۹۱۵ میلیارد تومان در سال جاری رسیده است. ضمن اینکه برآورد هزینه های صداوسیما در سال ۹۸ هم مبلغ ۱۸۴۲ میلیارد تومان بوده است. آمارها از سال های گذشته نشان از این دارد که بودجه صداوسیما در سال ۹۷، رقمی، ۱۶۴۶ میلیارد تومانی بوده است. در سال ۹۶، بودجه رسانه ملی ۱۵۹۸ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان برآورده شده بود که در مقایسه با سال قبل آن ـ سال ۹۵ ـ حدود ۲۶۳ میلیارد تومان رشد داشت. گفته میشود قرار است تسهیلات ارزی هم برای توسعه کمّی و کیفی برنامههای تولیدی، پویانمایی، مستند، فیلم و سریال در اختیار صداوسیما قرار بگیرد. ضمن اینکه در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۰ هم مقرر شده است که در صورت لزوم تا سقف ۱۵۰ میلیون یورو از منابع ورودی صندوق توسعه ملی در اختیار صداوسیما قرار گیرد.
از سویی دیگر بودجه مصوب نهایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در سال 1400، هزار و دویست و پنجاه و پنج میلیارد تومان اعلام شده است. این در حالیست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارای زیر مجموعههای بسیار گستردهای چون معاونتهای فرهنگی، هنری، مطبوعات و ...، سازمان سینمایی، ادارههای کل ارشاد استانها، ادارههای فرهنگ و ارشاد شهرستانها، صنوف فرهنگی و هنری (خانه کتاب، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه سینما) و ... است و بیش از صدهزار هنرمند را زیر پوشش دارد و مقدار قابل توجهی از بودجههایی که سال گذشته برای سازمانها و بخشهای مختلف هنری در نظر گرفته بود هنوز پرداخت نکرده است.
بعد از شنیدن اینکه بودجه صدا و سیما برای تولید آثار صوتی و تصویری در سال 1400 رقم 2619 میلیارد تومان است، مردم و کارشناسان به فکر میزان کارآمدی این رقم برای کشور افتادند و هرکس به سهم خود سعی دارد این موضوع را تحلیل کند که صدا و سیمای با صرف چنین ارقامی تا چه حد توانسته به اهداف فرهنگی خود و همچنین جذب مخاطب موفق عمل کند. همچنین طرح پرسش هایی درباره ضرورت کوچک سازی صداوسیما، رویکردی که در دوره کوتاه مدت ریاست محمد سرافراز در دستور کار قرار گرفته بود و بعدها به فراموشی سپرده شد پرسشی است که بار دیگر جای خود را باز کرده است.
عمر کوتاه «کوچک سازی» در صدا و سیما
در زمان ریاست محمد سرافراز کوچکسازی تلویزیون از اولویتهای او محسوب میشد، به نظر میرسید در شرایط اقتصادی نامناسب این راهکار قطعا تأثیری بر روند بهبودی شرایط خواهد داشت.
محمد سرافراز معتقد بود ادغام شبکهها در هم باعث کیفیسازی برنامههای شبکههای مختلف میشود و البته شبکههایی که مخاطبان کمی دارند یا به نوعی موازی محسوب میشوند؛ یا باید در هم ادغام شوند و یا از گردونه پخش حذف شوند. مدت زیادی نگذشت که سرافراز صندلی ریاست سازمان صداوسیما را ترک کرد و علیعسگری دوران مدیریتش را با تغییراتی گسترده آغاز کرد.
او در صحبتهایش به عجولانهبودن تصمیم سرافراز در کوچکسازی رسانه ملی اشاره کرد و گفت: «برخی از شبکههایی که در آن زمان حذف یا ادغام شدند، مخاطبان خاص خودش را داشت و شتابی که بابت این تغییرات لحاظ شد، کمی عجیب بود».
او جدا از اعمال تغییرات مدیریتی در بخشهای مختلف با برگرداندن شبکههایی که در دوران گذشته ادغام شده بودند توجه بسیاری را به خود جلب کرد و اینگونه شد که عمر کوچک سازی این سازمان با گذر تنها چند ماه به پایان رسید.
این سازمان در سال های اخیر با وجود صرف بودجه های سنگین همواره با افت کیفی برنامهها و انتقادهای مخاطبان روبه رو بوده است به طوری که این روزها میبینیم شبکه نمایش خانگی گوی رقابت را از تلویزیون ربوده و گرایش مردم به این سریال ها بخاطر نبود مشکلاتی مانند ممیزی روز به روز در حال افزایش است و نتیجه تلاش مدیران صدا و سیما آنطور که باید، نتیجهبخش نبوده است.
نظر شما