مهدی لشگری در گفتوگو با آتیهآنلاین در پاسخ به تعریف آموزشهای نامناسب و مضر زودهنگام به کودکان اظهار کرد: اصولا هر نوع آموزشی که محدودیتهای سنی و فردی کودک را در نظر نگیرد، میتواند به کودک آسیب برساند.
وی یکی از چالشهای والدین را پرورش کودکی خلاق و باهوش دانست و افزود: تقریبا از پنج سالگی سن مناسب آموزش خلاقیت آغاز میشود کودکان در این سنین از قوه تخیل خوبی برخوردار هستند و اگرچه گاهی والدین در این زمینه مبهم و گنگ است اما بهترین زمان که به تخیلات کودک خود گوش دهیم و او را ترغیب کنیم همین سن و سال است.
این استاد دانشگاه و روانشناس بالینی ادامه داد: بررسیها نشان میدهد سن پنج سالگی به عنوان زمان مناسب برای آموزش زبان دوم انتخاب شده است زیرا کودک از لحاظ رشد حنجره به درجه مناسبی رسیده است تا هم زبان دوم را به خوبی صحبت کند و هم در ادای زبان مادری به درجهای از تسلط رسیده است البته در آموزش زبان دوم کودک نباید تحت فشار باشد و میزان یادگیری او اهمیتی ندارد بلکه شروع و ایجاد اشتیاق و علاقه در کودک برای یادگیری زبان دوم بسیار مهم است.
لشگری گفت: سالهای اول یادگیری در مدرسه برای کودکان با مقداری اضطراب همراه است که اصطلاحا اضطراب جدایی گفته میشود. این اضطراب بر کارکرد ذهن و حافظه کودک تاثیر منفی میگذارد.
این مشاور بالینی در بیان نقش نظام حاکمیتی و آموزشی کشور در جهت کاهش اثرات تخریبی آموزش های پیش از دبستان تصریح کرد: بیشک مهمترین نقش نظام حاکمیتی سیاستگذاری واقع بینانه و مبتنی بر دستاوردهای علمی و نیز الگوبرداری از برنامههای کشورهای موفق جهان در زمینه آموزش و پرورش است.
وی ادامه داد: اصول آموزشی میتواند برای آینده یک کشور کارآمد باشد که منجر به شناسایی و رشد و پرورش استعدادها بشود. مبنای آموزشها باید علاوه بر ارتقای دانایی بر افزایش مهارتهای فنی و اجتماعی افراد باشد.
لشگری اعلام کرد: محتوای کتب آموزشی باید کودک و نوجوان را گام به گام به احساس خودکفایی، استقلال و شکل دادن هویت منسجم و مستقل نزدیک کند؛ بنابراین طراحی سیاستهای درست آموزشی و سپس نظارت بر اجرای صحیح آنها از طریق مهدکودکها و مدارس از وظایف نظام کلان آموزشی است.
نظر شما