۲۹ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۵
کد خبر: 13546

تبرت را زمین بگذار!

هادی کیادلیری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم و تحقیقات
تبرت را زمین بگذار!

تبر ابزار آموزش نیست و دانشگاه نیز جای آموزش تبر زدن نیست که با زمین گذاشتنش تولید دانش متوقف شود! قرار بود که طبیعت از خرد و علم بشر بهره‌مند شده و شکوفا شود؛ نه علمی که شکوفایی و تولیدش مدیون قطع درختان باشد.

این روزها برخی دانشگاهیان تنفس جنگل و عدم قطع درختان را مانعی برای آموزش، تولید علم و یا حتی استخدام فارغ‌التحصیلان و عدم جذب دانشجو می‌دانند! متاسفانه همان‌طوری که در مخالفت با تنفس و استراحت و عدم قطع درختان جنگل‌های هیرکانی نیز هیچگاه دلیل فنی از سوی این مخالفان بیان نشد، در درخواست برای برگشت مجدد این دانشگاهیان به از سرگیری قطع درختان هم هیچ‌گونه دلیل فنی دیده نمی‌شود!

درخصوص مراکز و یا جنگل‌های آموزشی که چندین دهه در اختیار دانشگاه‌ها بوده است، این تصور اشتباه است که برخی گمان ‌کنند واگذاری جنگل‌های آموزشی برای کسب درآمد دانشگاه‌ها بوده است! یا حال که قانون تنفس مانع قطع درختان می‌شود، دانشگاه‌ها و بخش‌های علمی در تولید علم دچار عجز و ناتوانی می‌شوند، چرا که از نظر آن‌ها تولید علم جنگل از راه قطع درختان حاصل می‌شود!

دلیل واگذاری مناطقی از جنگل به دانشکده‌های منابع طبیعی کشور، مطالعه، تحقیق، آموزش و در نهایت ارایه مدل‌های علمی -مدیریتی جنگل‌ها، حتی برای شرایطی که امکان هیچ نوع قطع و بهره‌برداری وجود ندارد، بوده است. باید این مراکز پس از چند دهه تحقیق، آزمون و خطا، قطع و بهره‌برداری از درختان، مدل‌های مدیریتی متفاوتی از بهره‌برداری چوب و پیمانکاری چوب ارایه نمایند، نه اینکه همچنان بر طبل آموزش تبر محور و بهره‌برداری و قطع درختان بکوبند، آن هم به بهانه تولید علم، هم‌صدا و هم‌آوا با مجریان و پیمانکارن چوب!

نسبت دادن تعطیلی دانشکده‌های منابع طبیعی یا عدم جذب متخصصین این حوزه در بخش‌های اجرایی و تحقیقاتی و یا تعطیلی صنایع (که به اذعان خود ۱۰ درصد چوب خود را از جنگل‌ها تامین می‌کردند) به تنفس و عدم قطع درختان جنگل، یا ساده انگارانه است یا عمدی در آن نهفته است!

همان‌طوری که می‌دانیم از سال‌های پیش از تصویب قانون تنفس جنگل، کاهش تمایل به تحصیل در رشته‌های منابع طبیعی در دانشگاه‌ها و عدم استخدام فارغ‌التحصیلان در سازمان‌های متولی وجود داشته است و همچون سایر رشته‌های دیگر در کشور به عوامل متعددی وابسته بوده است که باید دلایل را در مسایل دیگری جستجو کرد. جای تاسف است که صدور مجوز قطع در جنگل‌های آموزشی و غیر آموزشی را راهی برای جذب دانشجو و استخدام فارغ‌التحصیلان و تولید علم و دانش بدانیم!

آیا عدم جذب دانشجو و استخدام در رشته‌هایی به غیر از علوم جنگل، مانند مرتع، شیلات، محیط زیست و ... نیز به دلیل توقف بهره‌برداری درختان جنگل هیرکانی است؟

آیا این نوع درخواست‌ها و استدلال‌های غیر منطقی که در پی برگرداندن بهره‌بردای و قطع درختان جنگل است، می‌تواند انگیزه بی‌رمق افراد جامعه را برای تحصیل در رشته‌های منابع‌طبیعی برانگیخته کند و بازار تولید علم را رونق دهد؟

آیا این دانشگاهیان می‌خواهند که با علمی قلمداد کردن بهره‌برداری جنگل‌ها، همچون گذشته شاهد قطع هزاران درخت کهنسال و بی‌نظیر در این میراث طبیعی جهان باشیم؟

این چه تجربه و افتخاری است که بعد از ۶۰ سال اجرای طرح‌های بهره‌برداری حتی نتوانستیم برای ۵۰ درصد دیگر جنگل شمال برنامه دهیم و آن را به حال خود رها کردیم؟ آیا جز این بود که آنجا درختی برای قطع کردن ‌نبود تا بتوانیم‌ مدیریت خود را اعمال کنیم؟ صرفا این تجربه ۶۰ ساله، مناسب مناطقی است که در آنجا درختی برای قطع کردن داشته باشد؟ آیا همین ادعا را که با طرح بهره‌برداری توانستید مناطق تحت بهره‌برداری را حفظ کنید، پیمانکاران چوب و شرکت‌های بهره‌برداری نمی‌توانند به جای شما داشته باشند؟

آیا روز به روز شاهد نخ نماتر شدن نوار باریک سبز، افزایش فقر و وابستگی مردم و تخریب محیط زیست پس از اجرای طرح‌های بهره برداری نبوده‌ایم!؟ آن وقت این مسیر تولید دانش در مدیریت اجرا چه نقشی داشته است که حال مجددا می‌خواهیم همان مسیر را بپیماییم؟ باز باید به این امید نشست که قطع درختان به‌عنوان راه نجات، از این مراکز آموزشی برای جنگل‌های هیرکانی پیشنهاد شود درحالی‌که پیش‌تر اساتیدی که خود این روش‌ها را برای جنگل‌های کشور پیشنهاد و اجرا کردند، اذعان داشته‌اند که ۴۰ سال اشتباه کرده‌اند؟

به یاد داریم برخی از اساتید دانشگاه که اکنون از مخالفان تنفس هستند، پیشنهاد می‌کردند که در صورت مستثنی کردن دانشگاه‌ها از قانون تنفس، با تصویب آن مشکلی ندارند، حال اگر از همان ابتدا جنگل‌های تحت مدیریت دانشگاه‌ها از قانون تنفس مستثنی می‌شد، اکنون شاهد این همه مخالفت با تنفس جنگل از سوی این افراد نبودیم؟ شاید هم موانع کمتری بر سر راه قرار می‌گرفت!

آری، اگر شما توقف بهره‌برداری و تاراج جنگل را رها کردن می‌دانید، ما نیز رها کردن را بهتر از مدیریت کردن آن می‌دانیم!

کد خبر: 13546

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 6 =