هنگامی که صحبت از ادبیات پارسی میشود، بیشتر قالبهای گوناگون و مختلف آن در ذهن متبادر میشود؛ مانند شعر، قصیده، مثنوی، غزل و... که در عوالم گوناگون مانند عرفان، تصوف و... سروده میشوند. در این بین، جایگاه کارگران در شعر و ادب پارسی کمتر به ذهن خطور میکند؛ یا ما کمتر شاعری را میبینیم که در مورد کارگران، شعر سروده باشد و یا رنج و مشقت آنان را دستمایه سرودههای خود قرار دهد؛ اما این قشر از جامعه که همیشه و در همه ادوار تاریخ کشورمان، جزئی از جامعه را تشکیل دادهاند نیز در ادبیات ما دارای جایگاهی خاص و منحصربهفردی هستند؛ هرچند با ورود اسلام به ایران و ارزش، احترام و جایگاهی که این دین مقدس برای کارگران قائل بود باعث شد تا این قشر از جامعه که تا قبل از ورود اسلام دارای جایگاه منحصر به خود بودند و عبور از آن برای این قشر میسر نبود، دوباره در کانون توجه نویسندگان و ادبا قرار گیرند.