بحران اشتغال جوانان در بریتانیا به سطحی بیسابقه رسیده است، بهطوریکه نزدیک به یک میلیون نفر از جوانان ۱۶ تا ۲۴ ساله از تحصیل، اشتغال یا آموزش خارج شدهاند. این روند نگرانکننده نشاندهندهی بحران عمیقتری است که نهتنها در بریتانیا بلکه در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد. افزایش بیکاری جوانان پس از پاندمی کووید، کمبود حمایتهای شغلی، و بالا رفتن مشکلات روانی، چالشهای بسیاری را برای آینده اقتصادی و اجتماعی نسلهای جدید ایجاد کرده است. کارشناسان و مسئولان دولتی بر این باورند که اقدامات فوری و استراتژیهای جامع در زمینه آموزش، اشتغال و حمایتهای اجتماعی ضروری است تا از پیامدهای منفی این بحران جلوگیری شود.
«درآمد پایه همگانی» شکلی از تامین اجتماعی است که بدون هیچ گونه الزامات کاری یا شرایط رفتاری، حداقل درآمد را برای همه تضمین میکند. این برنامه با سایر برنامههای رفاهی که اغلب هدفمند، مشروط و بوروکراتیک هستند متفاوت است. هدف «درآمد پایه همگانی» ارائه یک سطح اساسی از امنیت اقتصادی و استقلال برای همه افراد، صرفنظر از شرایط آنها است. بهنظر میرسد اجرای چنین برنامهای به دلیل تغییر ماهیت کار، افزایش اتوماسیون و هوش مصنوعی، تداوم فقر و نابرابری، و محدودیتهای سیاستهای اجتماعی موجود مورد نیاز است. اما آیا اجرای این طرح با چنین ویژگیهایی لزوما به بهبود وضعیت بازار کار یا اهداف مورد نظر دیگر خواهد رسید؟