یاسر باقری در گفتوگو با آتیهآنلاین با تصریح بر اینکه در بسیاری از دورهها مهمترین چالش پژوهش در این حوزه، فهم نادرست پژوهش نزد مدیران و متولیان حوزه تأمیناجتماعی بوده، تأکید میکند: انتخاب مدیران سازمانهای پژوهشی زیرمجموعه و مراجعه به سابقه علمی آنان بهخوبی نشان میدهد که سطح اهمیت این موضوع برای متولیان حوزه تا به کجاست.
وی ادامه میدهد: برای نمونه انتخاب مرحوم شبیرینژاد به عنوان رئیس مؤسسه عالی پژوهش، نمایانگر اهمیت والای پژوهش نزد مدیران آن دوره است، در حالیکه در بسیاری از دورهها برای این جایگاه و سایر مؤسسات پژوهشی حوزه رفاهاجتماعی، افراد بیربطی انتخاب شدهاند که جایگاه مذکور را تنزل دادهاند.
باقری اضافه میکند: گاه حتی ریاست مؤسسات پژوهشی صرفاً به عنوان جایگاهی کمارزش برای توزیع رانت در اختیار افراد پژوهشستیز قرار گرفته یا آن را به افرادی اعطا کردهاند که به جای پژوهش، به برگزاری رویدادها، کتابسازی و رزومهسازی برای خود و نزدیکان پرداختهاند.
این استاد دانشگاه میزان ارجگذاری مدیران به کتابخانههای سازمانهای متبوع را شاخص دیگر اهمیت بخشی به جایگاه پژوهش میداند و میگوید: میتوان میزان بار مراجعه مدیران ارشد و عالی از کتابخانههای سازمانهای رفاهی را استخراج کرد و به میزان اهمیت امر پژوهش و دانش نزد آنان پی برد. نتیجه احتمالاً تلختر از بدترین تصور ممکن باشد.
باقری میافزاید: اگرچه چالشهای متعدد دیگری نیز میتوان در این زمینه ذکر کرد اما موارد مذکور قابل مقایسه با دانش و پژوهشگریزی برخی مدیران مربوطه نیست؛ طبیعی است که تا زمانی که درخواستی از سوی مدیران نباشد، پژوهشهای مهمی نیز تدوین نخواهد شد؛ به ویژه آنکه محصول مدیر عالی پژوهشگریز، انتخاب مدیر رانتی مؤسسات پژوهشی نیز خواهد بود. ضمن آنکه سایر چالشها عمدتاً محصول مستقیم یا غیرمستقیم انتخابهای نادرست مدیران مذکور بوده است.
این استاد دانشگاه تهران میگوید: از طرف دیگر اگر چالشهای مدیریتی رفع نشود مرتفع کردن سایر چالشها نهتنها موثر نخواهد بود بلکه میتواند نتیجه عکس دهد. برای نمونه افزایش بودجه پژوهشی (که یکی از چالشهاست) صرفاً ممکن است که هدررفت منابع توسط مدیر نامرتبط مذکور را ارتقا بخشد.
باقری در پاسخ به پرسشی در خصوص تأثیر پژوهشهای حوزه تأمین اجتماعی در توسعه پایدار کشور توضیح میدهد: پژوهشهای این حوزه در صورتی میتوانند در توسعه پایدار کشور نقش مهمی ایفا کنند که جایگاه خود را به حوزه اداری بخش رفاه و دستگاههای رفاهی محدود نکنند. البته یکی از محورهای مهم پژوهش در این حوزه، بهبود سازماندهی دستگاههای رفاهی و تقویت توان حمایت از ذینفعان است.
وی ادامه میدهد: باید توجه داشت که این موضوع مهم به مهمترین محور پژوهشاجتماعی بدل نشود؛ در واقع اگر پژوهشهای این حوزه تمرکز بر سیاستهای فرابخشی را از دست بدهند، در بهترین حالت، نویدبخش سیاستهای منفعلانه خواهند بود که نهتنها جایگاه تأمیناجتماعی را در توسعه پایدار تضعیف میکند بلکه آن را بدل به عرصه «سیاستورزی ترمیمی» و اتخاذ «اقدامات التیامبخش پیایند سیاستهای اقتصادی» تنزل خواهد داد.
این دکترای سیاستگذاری اجتماعی در پایان تأکید میکند که به منظور برخورداری از نقش اثرگذار در توسعه پایدار، لازم است پژوهشهای حوزه تأمیناجتماعی به بررسی سیاستهای اقتصادی و پیشنهادهای تعدیلی و اصلاحی آنها بپردازد تا بتواند با مهار و بهبود آنها از نوعی توسعهای بدقواره، نامتوازن و ناپایدار پیشگیری کند.
نظر شما