اوتیستیک، فراموش‌شدگان در اقلیت

کودک دارای اختلال اوتیسم هیچگاه کودک نمی‌ماند و با بزرگ شدن او با چالش‌های بسیار سختی دست به گریبان می‌شود. یکی از مهم‌ترین آنها اشتغال‌ورزی است که متأسفانه جامعه هیچگونه تمهیداتی در این خصوص در نظر نگرفته است و پس از اتمام تحصیلات و فارغ التحصیلی باید خانه‌نشین شوند.

فرهاد سلیمانی، مربی کودکان استثنایی در گفت‌وگو با آتیه‌آنلاین با اشاره به ارائه تسهیلات ویژه به افراد دارای اختلال اوتیسم در کشورهای توسعه‌یافته گفت: کشورهای غربی توجه به اقلیت معلولان در جامعه و به ویژه کودکان دارای اوتیسم را جز ضروریات می‌دانند و به همین دلیل به یقین رسیدند و امکانات بسیاری را به افراد معلول به ویژه کودکان دارای اوتیسم اختصاص می‌دهند. آنها فهمیدند که باید تأمین‌اجتماعی به صورت اورژانسی نیازهای این گروه را برآورده کند و به همین سبب در راستای پاسخگویی به تمام نیازهای آنها از جمله اشتغال از کودکی برنامه‌ریزی می‌شود.

این مربی ورزش کودکان استثنایی یادآور شد: با توجه به اینکه این کودکان با هم متفاوت هستند نمی‌توانیم بگوییم تمام آنها را نجار، کارمند، یا نقاش شوند. باید برای هر یک از آنها برنامه خاص طراحی و تدوین شود و مطمئناً با این نگاه و رویکرد دستاوردهای بسیاری کسب خواهد شد.

سلیمانی گفت: به طور معمول زمانی فردی مشغول نقاشی است براساس نقاشی او می توان به درون ذهن او پی برد. فردی که در طول روز کار می‌کند با نگاه کردن به رفتار و حرکات او متوجه می‌شویم در ذهن او چه می‌گذرد. زمانی که با دیگر افراد جامعه هم صحبت می شویم تا حدودی روحیات، احساسات و ادراکات درونی افراد را می‌فهمیم، اما زمانی که در مورد ذهن بزرگسال اوتیسم صحبت به میان می‌آید نخستین موضوعی که به ذهن ما متبادر می‌شود این است که درون ذهن او چه شکلی است؟

وی افزود: بزرگسالان اوتیسم شاید در طول روز چند کلمه با خانواده صحبت نکنند و به همین دلیل از احساسات درونی آنها و آنچه که دوست دارند و یا آنها را می‌آزارد چیزی به زبان نمی‌آورند بنابراین پرسش ایجاست که چطور می‌توان فهمید که در ذهن این افراد چه می‌گذرد؟

این مربی کودکان استثنایی ایجاد فضا و محیط مناسب به منظور برون‌ریزی احساسات راهکار موثر در فهم درونیات افراد اوتیسم خواند و گفت: این فضا کمک می‌کند که افراد خودشان را پیدا کنند. گام بعدی این است بپذیریم که این افراد ممکن است به انجام یکسری فعالیت‌های بی‌معنا و حوصله سر بر مبادرت بورزند که برای آنها بسیار ارزشمند و آیین وار است.

وی تأکید کرد: نباید خدای ناکرده افرادی که با این اختلاف رشد کردند و بزرگ شدند را بابت رفتار و کارهایی که از آنها سر زده مورد تمسخر قرار دهیم. در صورت بی توجهی به این اصل مهم، فرد دارای اختلال دوباره از اجتماع دورتر می‌شود و در نهایت نمی‌توان از هوش و زمینه‌های استعدادی او در مسیر کار و توسعه استفاده کرد.

سلیمانی افزود: این فرایند به صورت پاندولی از یک طرف توپ به زمین اجتماع و از سوی دیگر در زمین خانواده و فرد دارای اختلال فرود می‌آید بنابراین به صورت مداوم در طول زندگی یک فرد دارای اختلال این موقعیت وجود دارد و به همین سبب آموزش مداوم دو طرف از ضروریات است که شناخت درست و کافی نسبت به شرایط فرد دارای اختلال حاصل شود.

او با اشاره به سابقه فعالیت 18 ساله خود با کودکان دارای اختلال اوتیسم گفت: از 18 سال پیش تصمیم گرفتم این کودکان را به مکان‌های عمومی برای انجام فعالیت‌های ورزشی و جمعی همراهی کنم. اوایل بروز رفتارهای احساسی و هیجانی حتی اشک و خشم و عصبانیت کودکان بسیار بالا بود اما به مرور فهم مشترک کودکان و آموزشگران ارتقاء پیدا کردو به نوعی آموزشگران اصلاً رفتار واکنشی ندارند.

سلیمانی ادامه داد: این موضوع نشان‌دهنده این است که اجتماع توانسته یاد بگیرد که از رنگ‌های مختلف موجود در اجتماع به چه شکل و شیوه‌ای بهره‌مند شود و قطعاً تأثیر بالایی در آرامش افراد دارد.

این مربی کودکان استثنایی گفت: همین که متوجه شدند این افراد متفاوت هستند برخی از آنها از نظر تعاملاتی بسیار قوی و دسته‌ای از آنها اصلاً تمایلی به برقراری تعامل ندارنددستاورد ارزشمندی است. بنابراین اینکه به چه نحو می‌شود از طریق اتباطات خود همه به یک لذت عمومی برسیم قطعاً بستگی به شیوه ارتباط‌گیری تک‌تک افراد دارد.

وی ادامه داد: فکر می‌کنم سیستم آموزشی ( بهزیستی و آموزش استثنایی) باید این مهم را مدنظر قرار دهد که شاید هر 5 کودک نیاز به یک راهنما دارد و این راهنما باید فردی فعال باشد و به نسبت به ورزش، هنر، نقاشی و موسیقی شناخت داشته باشد.

سلیمانی تأکید کرد: آموزش افرادی که با این کودکان در ارتباط هستند از ضروریات غیرقابل انکار است تا بتوانند در کنار خانواده‌ها باشند و افراد دارای اختلال را به جامعه و محیط کار اتصال دهند.

وی افزود: این مهم دور از ذهن نیست و نیاز به برنامه دارد. وقتی در خصوص کار و اشتغال کودک صحبت به میان می‌آید باید حتما به یک شرایطی ببازدهی از آموزش ها دست بابیم که کار و کسب درآمد برای فرد دارای اختلال معنا شود که فرد حتماً از دستمزدی که کسب می‌کند احساس رضایت و لذت داشته باشد.

این مربی کودکان استثنایی ادامه داد: این مهم دارای پیچیدگی‌های خاص است چرا که این افراد حتی کارکرد پول را نیز درک نکرده‌اند. مثلاً می‌فهمد بستنی خوب و خوشمزه است اما اینکه پرداخت پول زمینه تجربه لذت خوردن بستنی فراهم کرده، نمی‌فهمد. بنابراین پله پله باید این مهم را به او آموزش دهیم.

سلیمانی گفت: باید مثلاً به او بگوییم که باید یک ماه کار کنی و بعد از آن رستوران و یا سفر ( فعالیت مورد علاقه فرد) می‌رویم. به روز موعود که می رسیم باید بگوییم حالا دستمزد کار یک ماهه را باید از بانک برداشت کنیم که برای سفر موردنیاز است.

او تأکیدکرد: در مجموع باید عشق و مهر درونی آنها فهم و درک شود شاید این دسته از کودکان نتوانند درونیات خود را بروز دهند اما آنقدر نورانی، پاک و خالص است که محرومیت اجتماع از آنها حیف و مایه خسران است.

سلیمانی تأکید کرد: با این وصف، باید انگیزه‌های این کودکان سازماندهی شود و تلاش و همت همگی در راستای اتصال توانمندی‌های آنها به قسمت هایی از اجتماع باشد تلقی عدم امنیت در ذهن آنها را کمرنگ کنیم.

گفت‌وگو: مهین داوری

کد خبر: 76396

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 3 =