۲۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۵
کد خبر: 75904

لزوم تغییر نگاه جامعه به ازدواج معلولان

ویدا سمیع - روانشناس تربیتی
لزوم تغییر نگاه جامعه به ازدواج معلولان

ازدواج یکی از نیازهای انسانی‌ است که به‌منظور تکامل آدمی، رفع مشکلات روحی و روانی و احساس تعلق داشتن نسبت به فرد دیگری صورت می‌پذیرد. طبق روانشناسی تکاملی، تکامل بشر و انسان در طول تاریخ فقط در خصوص رفتارها و ویژگی‌هایی پایدار باقی می‌ماند که موجب بقای نسل باشد.

بر اساس دیدگاه تئوری انتخاب، انسان‌ها پنج نیاز اصلی شامل بقا، عشق و تعلق‌خاطر، قدرت، آزادی و تفریح دارند. این پنج نیاز از فاکتورهای اصلی در نهاد بشریت هستند که عدم ارضای هرکدام می‌تواند موجبات نارضایتی افراد را ایجاد کند.

ازدواج یکی از نیازهای انسانی‌ است که به‌منظور تکامل آدمی، رفع مشکلات روحی و روانی و احساس تعلق داشتن نسبت به فرد دیگری صورت می‌پذیرد. طبق روانشناسی تکاملی، تکامل بشر و انسان در طول تاریخ فقط در خصوص رفتارها و ویژگی‌هایی پایدار باقی می‌ماند که موجب بقای نسل باشد.

بر اساس سیستم خانواده‌درمانی هر رابطه مطلوب چهار زیرمجموعه دارد؛ فردیت یا ایگو، رابطه عاشقانه، فرزندپروری و رابطه اجتماعی. پس به‌طور کلی هر فردی، چه معلول و چه سالم وقتی بخواهد وارد رابطه شود باید حتماً یک ایگوی سالم و سیستم ایمنی روانی قوی داشته باشد تا بتواند رابطه عاطفی را به‌خوبی شکل دهد. یکی از ویژگی‌های فردیت این است که افراد به بلوغ عاطفی برسند یعنی افرادی که می‌خواهند زندگی مشترکی را تشکیل دهند باید بتوانند صمیمیت عاطفی و جنسی را در یک رابطه متعهدانه به‌خوبی برقرار کنند و علاوه بر بلوغ جسمانی از بلوغ عاطفی و هیجانی کامل برخوردار باشند. چه افراد سالم و چه افرادی که دارای محدودیت‌های فیزیکی هستند باید این فاکتور را در ازدواج مدنظر قرار دهند؛ زیرا اگر افراد در مثلث ارتباطی که تشکیل می‌دهند از بُعد افکار، احساسات و هیجانات مسئله داشته باشند و خودکنترل‌گری قوی نداشته باشند متأسفانه در روابط زناشویی به مشکل برمی‌خورند.

در خصوص ازدواج فرد سالم با فرد معلول بایستی نکات زیر مدنظر قرار گیرد:

- طرفین نگاه واقع‌بینانه به این موضوع داشته باشند و از روی ترحم، احساسات و طرحواره ایثار شریک زندگی‌ را انتخاب نکنند.

- بعضی از افراد معلول مستعد مشکلات روحی و روانی هستند بنابراین فرد سالم باید انتظارات خودش را در این رابطه کاهش دهد.

- ناتوانی در فرزندآوری و فرزندپروری از دیگر چالش‌های ازدواج فرد سالم با فرد معلول است، به‌طوری که ممکن است بعضی افراد معلول توانایی باروری نداشته باشند و یا اصلاً به دلیل مشکلات ژنتیکی منع بچه‌دار شدن داشته باشند. حتی در صورت فرزنددار شدن هم قطعاً نمی‌توان انتظار داشت که فرد معلول‌ به اندازه فرد سالم در فرآیند فرزندپروری کمک‌حال‌ باشد.

- متأسفانه در ازدواج فرد سالم با فرد معلول نگاه جامعه مهربانانه نیست، این‌گونه ازدواج‌ها حکم میوه ممنوعه را دارد و به‌شدت نهی شده است. این مسئله در خصوص دختران معلول بیشتر است به جهت اینکه در یک رابطه زناشویی بار فرزندآوری و فرزندپروری بر دوش جنسیت مؤنث است. از سوی دیگر در چنین ازدواج‌هایی با مخالفت خانواده‌ها مواجهیم به‌طوری که خانواده‌هایی که دارای فرزند سالم هستند دوست دارند زوج یا زوجه فرزندشان از لحاظ جسمی و روانی در سلامت کامل باشد. گویی افراد یک معیار سنجشی دارند و خط‌کش آن‌ها سلامت جسمانی است.

- مسائل اقتصادی و معیشتی در این ازدواج‌ها بسیار بااهمیت است. آمار بیکاری در افراد معلول بالاست چون برخی از این افراد توانایی شاغل بودن یا اراده و انگیزه لازم را ندارند و متأسفانه از حقوق و درآمد مکفی برخوردار نیستند.

در خصوص ازدواج دو معلول باید گفت که قطعاً هر دو از شرایط مساوی و یکسانی برخوردارند و هیچ‌کدام بر دیگری برتری ندارد. اگر نوع معلولیت‌ یکسان باشد میزان درک متقابل و همدلی بین آن‌ها بسیار بالا خواهد بود. خانواده‌ها در این ازدواج‌ها ممکن است توافق نسبی داشته باشند و این ازدواج در مقایسه با ازدواج یک فرد سالم با فرد معلول، با چالش کمتری مواجه است. از سختی‌ها و مشکلات ازدواج معلولان با یکدیگر عدم همپوشانی است؛ به‌عبارت دیگر زوج و زوجه به دلیل مشکلات جسمی و یا احتمالاً روحی و عاطفی قادر نیستند نقش مکمل را برای یکدیگر ایفا کنند. از سوی دیگر در صورتی که معلولیت ژنتیکی باشد در روند ادامه تولیدمثل و فرزندآوری دچار مشکل می‌شوند؛ چراکه احتمال داشتن فرزند معلول برای این گروه بیشتر است.

کد خبر: 75904

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 11 =