به گزارش آتیهآنلاین، وظیفه سیاستمداران مهمان در کاخ سفید همواره کسب منافع حداکثری و تثبیت هژمون ابرقدرتی آمریکا در جهان است. با تغییر ساکنان کاخ سفید و جابجایی نماینده جمهوریخواه با دمکرات، تنها آنچه تاثیر میپذیرد تغییر تاکتیک در تحقق اهداف مذکور بوده و آنچه همواره ثابت میماند شاخصهای اصلی یا همان سیاست کلان بعلاوه منافع است.
حالا امروز انتشار خبری در خصوص وضعیت ناتو و ادامه استقرار نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی در افغانستان برای چندمین بار متوالی در چند ماهه اخیر کابل را به مرکز توجه رسانههای جهان و مقامات بینالمللی مبدل کرد. این در حالی است که چهار مقام ارشد ناتو در گفتگو با خبرگزاری رویترز اعلام کردند، نیروهای بینالمللی در نظر دارند تا بعد از ضربالاجل ماه مه هم که جزو توافق طالبان با آمریکاست، در افغانستان باقی بمانند. این امر احتمالاً به تنشها با طالبان که خواستار خروج کامل است، دامن میزند؛ چراکه تا اواخر آوریل هیچ برنامهای از طرف متحدان برای خروج کامل وجود نخواهد داشت و شروط هم محقق نشده است.
خروجِ حساب شده
با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا هم انتظار تغییراتی در این سیاست وجود دارد. آن شتابزدگی برای خروج که حس میشد، مورد رسیدگی قرار گرفته و ما احتمالاً شاهد یک استراتژی خروج محاسبه شده خواهیم بود. انتشار این قبیل اظهارات از سوی مقامات ناتو و واکنش متقابل سران طالبان در حالی نوید افزایش بحران در مهد بنیادگرایی را میدهد که مذاکرات صلح میان دولت افغانستان و طالبان هم از سپتامبر در دوحه آغاز شده اما سطح خشونتها همچنان بالاست.
از طرفی دیگر یکی از بندهای توافق دوحه بر خروج کلیه نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان تا می ۲۰۲۱ تاکید دارد که با روی کار آمدن بایدن و پیروزی دمکراتها در واشنگتن، کاخ سفید در اظهاراتی به عدم اجرای این بند اشاره داشت. دمکراتها معتقدند که طالبان شرط توافق دوحه را که هماهنگی و همکاری نیروهای شبه نظامی با دولت مرکزی و عدم ارتباط با القاعده و سایر بنیادگراهای رادیکال در برمیگیرد اجرا نکرده است.
در همین راستا کاخ سفید به گزارش وزارت خزانهداری مبنی بر جاری بودن خط ارتباط میان القاعده و طالبان استناد میکند که این مسئله و ادامه تنش در خصوص طرفهای توافق در دوحه میتواند زمینهساز ملغی شدن این توافق باشد. اما در طرف مقابل طالبان قرار دارد که معتقد است از خود و منافع این جریان در افغانستان طبیعتاً دفاع میکند. این قبیل اظهارات از سوی طالبان تحلیلهای گوناگونی را به دنبال داشته است که در این میان «ساندی تایمز» در گزارشی خاطر نشان کرد، اتخاذ چنین مواضعی از سوی طالبان نویدِ بهاری سخت و بازگشت شرایط ملتهب قبل از توافق دوحه را میدهد. به گفته ساندی تایمز هدف از چنین اظهاراتی از سوی مقامات طالبان مخابره پیام افزای تنش و گسترش اقدامات عملیاتی علیه نیروهای آمریکایی و عناصر منتسب به ناتو در افغانستان برآورد میشود.
با نگاهی به کارنامه گروه طالبان در افغانستان به روشنی میتوان به درک نسبتاً درستی از رشد نمودار عملیاتهای طالبان در بهار و تاثیر فصول بر اقدامات این چنینی از سوی گروههای مسلح بنیادگرا در جغرافیای این کشور رسید. در واقع شش ماهه دوم سال در افغانستان به دلیل تغییر آب و هوا و تاثیر مستقیم این مسئله بر لجستیک و توان عملیاتی، نمودار اقدامات سخت از سوی طالبان و گروههای مشابه سیر نزولی پیدا میکند. اما در مقابل با فرا رسیدن بهار و هموار شدن معابر مواصلاتی در ارتفاعات و روستاهای مستقر در دامنه کوههای ولایات مختلف، امکان هرگونه اقدام از جمله عملیاتهای لکهای و یا هجوم منظم گسترده به نیروهای خارجی فراهم شده که به دنبال آن واکنش سران طالبان در صحنه سیاسی نیز سختتر و تندتر میشود. این عملیاتهایی که در شش ماهه اول از سوی طالبان اجرا میشود به «عملیاتهای بهاری» معروف هستند.
موازنه به سبک دموکراتها
برخی کارشناسان مسائل افغانستان معتقدند ایالات متحده و نیروهای همپیمان واشنگتن در اشغال افغانستان از ابتدا طراحی و استراتژی جنگ ۲۰ ساله را در اختیار نداشته و اصلا چنین پیشبینی نیز در مراکز راهبردی و استراتژیک غرب نشده است. این در حالی است که اغلب کارشناسان امنیتی در حوزه افغانستان معتقدند ایالات متحده و ناتو درگیر ۲۰ جنگ یک ساله در افغانستان بوده و این وضعیت نیز ادامه دارد. با توافق دوحه و مذاکرات میان زلمی خلیلزاد، به عنوان نماینده ایالات متحده در مذاکرات و طالبان، این نگرش در میان بسیاری از تحلیلگران به وجود آمد که ترامپ با مسیری که در این توافق در پیش گرفته بود، میتوانست ترمز جنگهای یک ساله غرب در افغانستان را بکشد و پایانی برای این همه هزینه بر غرب متصور بود.
در این رابطه یک مسئله توجه ناظران بینالمللی را برانگیخت و آن برخورد ترامپ با ناتو و حذف آنها به عنوان بازیگر موثر در تحولات افغانستان بود. دیپلماتها و کارشناسان میگویند که مواضع سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از آنجایی بسیار مهم شده است که این ائتلاف از سوی ترامپ به حاشیه رانده شده بود. در هر حال امروز ناتو و بایدن مواضعی هماهنگ خروج را به شکل توافق دوحه ملغی میدانند و هرکدام بر اساس شرایط خود به دنبال اتخاذ مواضعی در خور منافعشان هستند. با وجود اینکه واشنگتن عنوان کرده که به توافق پایبند است و هنوز در مورد تغییر ظرفیت نیروها و یا خروج کلیه نظامیان تصمیمی قطعی اتخاذ نکرده در مقابل سخنگوی ناتو نیز تاکید کرد، هیچ متحد عضو ناتو نمیخواهد بیشتر از مدت ضروری در افغانستان بماند؛ اما ما مشخص کردهایم که حضورمان مشروط است. لذا متحدان همچنان به ارزیابی شرایط کلی میپردازند و در مسیر پیش رو رایزنی انجام میشود.
در آخر باید خاطر نشان کرد که همسایه شرقی ایران از چند دهه قبل خواستگاه نیروهای بنیادگرای رادیکال بوده و امروز صحنه جدی برای حیات طالبان، داعش و القاعده است. وجود نیروهای اشغالگر غربی در افغانستان نه تنها شاخصهای امنیتی در این کشور را در وضعیت مطلوبی قرار نداده، بلکه باعث رشد تروریسم و افزایش شبکه عناصر و ساختار تشکیلاتی این قبیل گروهها هم شده است. حالا با روی کار آمدن بایدن برخی بر این باورند که ممکن است سیاستهای ترامپ و جمهوریخواهان تحت تاثیر قرار گیرد و این مسئله باعث آغاز فصل جدیدی از بحران در افغانستان شود.
گزارش: اردشیر حبیبی
نظر شما