در چنین برهه زمانی نوجوانان گاه ممکن است والدین را سختگیرتر و کنترلکنندهتر از پیش تصورکنند و پدران و مادران نیز نوجوانها را طغیانگر و یا بیمسئولیت بدانند. این عدم شناختها وتفاوتها نوجوانان و خانوادهها را با چالشهایی روبهرو میکند که چگونه مجدداً به مسئولیتهای خود سازمان داده و روابط خانوادگی را تنظیم کنند. والدین در آغاز نمیتوانند درک کنند که چرا فرزند نوجوانشان دوست دارد از فعالیتهای خانواده فرار کند تا با دوستانش باشد و از این رفتار نوجوان بسیار مضطرب میشوند. آنها میان خود و نوجوانشان شکاف عمیقی میبینند و احساس خطر میکنند. این تعارضات اگر بیش از حد باشد برای بهزیستی و انطباق یابی روانی- اجتماعی نوجوانان خطر محسوب میشود، چون نوجوان تصور میکند والدین درکی از او و نیازهایش ندارند و این موجب کاهش نزدیکی بین او و والدینش خواهد شد.
برآوردن نیازهای پایه و اولیه جسمی، روانی، فیزیولوژیکی و... نخستین اصل ارتباط با نوجوانان است. این نیازها باید به موقع و به میزان صحیح ارضا شوند. نوجوانان در این دوره از زندگی تمایل شدیدی به استقلالطلبی دارند و به شدت تحتتأثیر گروه همسالان قرار میگیرند. بنابراین در صورت تأمین امنیت روانی آنها، زمینه برقراری ارتباط صحیح فراهم میشود. یکی از مهمترین اصول ارتباطی در برقراری تعامل با نوجوان، «محبت و مهرورزی» به اوست. بعضاً با رشد کودک و رسیدن به مرحله نوجوانی نوازش کردن و در آغوش کشیدن از طرف پدر و مادر کاهش پیدا میکند، در حالی که این اصل یکی از نیازهای اساسی روانی و عاطفی و تقویتکننده برای نوجوان است.
اصل پذیرش و احترام به نوجوان یکی از اصول مهم است. باید به تفکرات، اعتقادات، باورها و استقلالطلبی او احترام گذاشته شود. عدم استفاده از واژههای تهدیدآمیز، تخریبکننده و تحقیرآمیز بخصوص در جمعهای خانوادگی و دوستانه حتی در صورت رفتار و عملکرد اشتباه آنها باید مورد توجه قرار گیرد. بهرهگیری از فرصتهای متعدد به منظور برقراری ارتباطات کلامی و عاطفی نیز مسئله قابلتأملی است. تفاوتهای فردی کودکان و نوجوانان باید توسط والدین و آموزگاران پذیرفته شود. پرهیز از مقایسه و تحمیل خواستها و توجه به هویتیابی نوجوانان باید مورد توجه باشد. واگذاری عواقب اقدامات شخصی، مشورت کردن و برقراری ارتباط با نوجوانان در زمینه مسائل خانوادگی و محولکردن مسئولیت به آنها مسئلهای حائز اهمیت است.
والدین در برقراری ارتباط عاطفی باید اصل جدیت را به خاطر داشته باشند. در هر صورت ارتباط رسمی و خشن و یا ارتباطدوستانه فاقد جدیت به شخصیت نوجوان لطمه وارد میکند. اساسیترین اصل تربیت پاسخ درست به تمایلات روانی نوجوان است. یکی دیگر از جنبههای اثرگذار تربیت حضور همیشگی والدین در خانواده است. در مقابل خونسردی، سکوت و بیتفاوتی مداوم پدر و مادر به بروز آثار مخرب بر روحیات و خُلقوخوی نوجوان منجر میشود.
اگر رابطه پدر و مادر با هم و نوجوانشان خوب باشد، بستر شکلگیری گفتوگو در زمینه مسائل و مشکلات شخصی، اعتماد و همچنین راهنمایی و مشورتطلبی در نوجوانان افزایش پیدا میکند. در مجموع با توجه به اینکه خانواده نهاد اصلی پرورش نوجوان است، اگر اخلاق و رفتار و تأمین زندگی بدون تنش و چالش در اولویت پدر و مادر قرار گیرد، فرزندان نوجوان اغلب اوقات به سمت درستکاری سوق داده میشوند و در مقابل اهمال و بیتوجهی در تربیت و پرورش آنها، کمبود عشق و محبت، دلسوزی و نبود مشاوره و راهنمایی اولیا احتمال بروز ناامیدی و انواع آسیبها را در نوجوانان افزایش میدهد.
نظر شما