تصویر موجود اشتغال و مناسبات مرتبط با آن در جهان امروز نسبت به گذشته دستخوش تغییرات بسیاری شده و راههای ورود به بازار کار و همچنین ابزار لازم برای یافتن شغل متناسب با وضعیت افراد نیز تحولاتی را تجربه کرده است.
مهارت به عنوان یکی از ابزارهای اساسی و البته الزامی در دنیای امروز بازار اشتغال و کسب مهارت نیز شاید به عنوان مهمترین مسیر منتهی به اشتغال برای کارجویان شناخته شده است.
کسب تخصص و مهارت از طریق روشهای استادشاگردی در طی دههها و شاید صدهها در کشورما به عنوان تنها روش دستیابی به مهارت برای اشتغال محسوب شده و افراد معمولاً شغل خود را یا از مسیر شغل پدری و خانوادگی و یا به وسیله امکان استادشاگردی انتخاب میکردند.
اما امروز با توجه به تنوع شغلهای موجود در جامعه و راهکارهای مختلف برای یافتن شغل مانند طی کردن دورههای تحصیلات دانشگاهی در رشتههای گوناگون، سرمایهگذاری در حوزههای مختلف، ایدهپردازی در مسیر خود اشتغالی با استفاده از دانش، تجربه و تخصص در جهان بازار کار شکل گرفته است.
اما نکتهای که در طی دهههای گذشته در بازار کسب و کار و اشتغال و شرایط عرضه و تقاضا در این بازار نقشآفرینی بیبدیلی داشته و بسیاری از مناسبات حوزه اشتغال را دستخوش تحولات و تغییرات بسیار کرده، سهمپذیری بالای مسئله مهارت در مناسبات بازار کار و الزام کسب مهارتهای فنی و حرفهای برای ورود به بازار اشتغال است.
تنوع اشتغال، تخصصی شدن شغلها، نیاز بازار کار، وجود اقشار مختلف کارجو، میزان بالای دانشآموختگان دانشگاهی نیازمند شغل و بسیاری دیگر از شاخصها و مولفههای حوزه بازار کار در جهان امروز هر کدام به نوعی نقشی در حوزه اشتغال بر عهده دارند اما شرایط بازار کسب و کار اثبات کرده که مسئله مهارتهای فنی و حرفه ای سهم بسیار اثرگذارتری در بین این شاخصها در تعیین وضعیت اشتغال دارد.
بر اساس اعلام سازمان آموزش فنی و حرفهای بیش از ۴۰ درصد افرادی که برای کسب مهارت به مراکز تحت نظارت این سازمان به عنوان متولی مهارت آموزی مراجعه میکنند، دانشآموختگان رشتههای مختلف دانشگاهی ناموفق در یافتن شغل مناسب هستند.
مراجعه بالای تحصیلکردگان به مراکز مهارتآموزی نشان از ناکافی بودن تحصیلات دانشگاهی برای ورود به بازار کار است که این وضعیت ناشی از نیاز بازار کار و کارفرمایان به افراد دارای مهارت جهت رشد و ارتقاء بهرهوری است.
امروزه که بخش بسیار بزرگی از کارجویان کشور را دانشآموختگان دانشگاهی تشکیل داده و رشد علمی و همچنین ارتقاء سطح دانش در جامعه را موجب شده، شرایط ایجاد شده در حوزه مهارتآموزی تحت عنوان انقلاب مهارتی، ضرورت بهرهمندی از آموزشهای مهارتی لازم در کنار دانشآموختگی برای ورود به بازار کار را روشن کرده است.
در واقع وضعیت بازار اشتغال و مناسبات حاکم بر حوزه کسب و کار و لزوم ایجاد و استمرار تعادل در عرضه و تقاضای نیروی کار در بازار اشتغال، الزام پیوست مهارتی برای تمامی کارجویان را در هر سطح دانش و تجربه را نشان داده است.
کارجویان نیز با درک الزام این پیوست مهارتی در ضرورت یافتن شغل و با این دیدگاه که اشتغال و تأمین معیشت به هم گره خوردهاند، ضرورت کسب مهارتهای فنی و حرفهای را به عنوان نیاز مهم و دریچه ورود به بازار اشتغال پذیرفتهاند.
در این شرایط تدوین سیاستهای گسترده با قابلیت اجرا، هدفگذاری در حوزه مهارتآموزی، توسعه فرهنگ مهارتی و مراکز آموزش مهارت و بهرهمندی از جمعیت بیش از ۱۵ میلیون نفری دانشآموزان، سه میلیون و ۵۰۰ هزارنفری دانشجویان و همچنین جمعیت ۲ میلیون و ۴۰۰هزارنفری بیکاران باید به عنوان اصلیترین دیدگاه در حوزه پیوست اشتغال و مهارت مدنظر قرار گیرد.
بر اساس این شرایط تربیت نیروی کار دارای مهارتهای فنی و تخصصی و همچنین الزام نهادهای مرتبط با حوزه اشتغال و تصمیمساز معادلات کسب و کار در توجه به پیوست مهارتی طرحها و ایدهپردازیها و البته تمرکز نیروی کار بر کسب مهارت در کنار تحصیلات دانشگاهی، علاوه بر تضمین اشتغال آینده و معیشت نیروی کار، بستر ارتقاء و رشد بهرهوری تولید را موجب خواهد شد.
نظر شما