به گزارش آتیهآنلاین، اسلامشهر از شهرهای پرجمعیت استان تهران و مانند سایر محلات و حواشی تهران پُر از کودکان کار است. رسانهها داستان این مرگ را چنین گزارش کردند؛ «یک راننده اسنپ (تاکسی اینترنتی) با خودرو پراید که در دام مسافرانش افتاده بود، برای فرار از دست آنها، خودرو خودش را به سطل زباله و دیوار یک مغازه در اسلامشهر کوبید. مسافرهای مزاحم ظاهرا متواری شدند.»
باید گفت چنین مرگ دردناکی، بیانگر نکات تامل برانگیزی است که خود به تنهایی میتواند تصویری از وضعیت اجتماعی و آسیبهای ریشهدار آن را بازگو کند. نخستین بحثی که مطرح میشود، بحث کودکان کار است.
آمار نامشخص کودکان زبالهگرد
آذرماه سال گذشته، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران گفته بود که «در دوره فعلی مدیریت شهری، آمار دقیقی درباره تعداد کودکان زبالهگرد ارائه نشده، اما بهزیستی اعلام کرده است که ۴ هزار کودک زبالهگرد در استان تهران فعال هستند. همان زمان، محمد علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی ایران نیز در یک مصاحبه تلویزیونی عنوان کرده بود که «بر اساس آمار سال ۹۶ وزارت کار ۵۰۰ هزار کودک کار در سطح کشور وجود دارد. او کودکان کار را به سه گروه، کودکان کار کارگاهی، کودکان کار در خیابان و کودکان زبالهگرد تقسیم کرد.»
از طرفی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اسفندماه سال ۱۴۰۰ در گزارشی با عنوان «تحلیلی بر چالشهای تقنینی و نظارتی ساماندهی کودکان زباله گرد در ایران» با مروری بر علل تداوم بروز و تشدید این آسیب اجتماعی، آمارهایی از تعداد زباله گردان را نیز اعلام کرد.
در گزارش مرکز پژوهش های مجلس آمده است: «اگرچه بنا به دلایلی چون حضور اتباعِ غیرقانونی، موقعیت و فعالیتِ پنهانی گاراژها و گودهای زباله گردی و غیره، آمار دقیق و بهروزی از تعداد زباله گردها در کشور، در دسترس نیست، با این حال در گزارش شهرداری تهران در سال ۱۳۹۹ تعداد افراد زباله گرد در کشور حدود ۱۴ هزار نفر اعلام شده که حدود ۴ هزار و ۷۰۰نفر از این افراد که غالباً کودکان هستند در شهر تهران فعال هستند.»
گردش مالی سالانه نزدیک ۴۵ هزارمیلیارد تومان مافیای زباله
اینکه این بازار زباله چقدر پر سود است، کافی است بدانید بر اساس گفتههای عضو سابق شورای شهر تهران این رقم تنها برای زبالههای شهر تهران که روزانه حدود ۹ هزار تن است، برابر است با ۲۰ میلیارد تومان در هر روز که رقم سالانه آن هفت هزار میلیارد تومان می شود! یعنی سالی حدود هفت هزار میلیارد تومان سود از زباله! حالا همین مورد را در تولید ۵۸ هزار تن زباله کشور محاسبه کنید چیزی حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان در سال می شود، این حجم وسیع گردش مالی لفظ طلای کثیف را برای زباله برازندهتر میکند و شاید حالا راحتتر بتوان دلیل این را که چرا نمی شود به راحتی با مافیای زباله برخورد کرد، متوجه شد.
رنج «کودک زباله گرد» با ۱۴ ساعت کار در شبانهروز
فرشید یزدانی، پژوهشگر حوزه رفاه با تاکید بر این که «زبالهگردی» یکی از بدترین اشکال کار کودکان است، پیشتر به آتیهآنلاین گفته بود: این شکل از کار کودک به جهت محیط و مدت فعالیت از جوانب مختلف بسیار زیانبار است؛ «کودک زبالهگرد» نزدیک به ۱۴ ساعت و شاید بیشتر در فجیع ترین شرایط بهداشتی و سلامت و به دور از کمترین امکانات تحصیلی و آموزشی گذران عمر میکند.
یزدانی ادامه داد: زیانبارتر اینکه این شرایط به جهت آسیبرسانی به فرایند جامعهپذیری و توانمند شدن او، مانع شکلگیری درست شخصیت کودک میشود و متاسفانه انواع خشونتهایی که در محیط کار در همنشینی با گروههای مختلفی سنی میبینند آنها را آبستن بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میکند.
وی با انتقاد از عملکرد نامناسب نظام مدیریت پسماند شهر تهران تصریح کرده بود: اگرچه سالهاست که بحث اصلاح سیستم معیوب جمعآوری و تفکیک زباله مطرح است اما به نظر میرسد به خاطر حجم درآمدی که برای بخشی از افراد ازجمله پیمانکاران شهرداری و عاملان ورود قاچاقی افغانستانیها به کشور و... ایجاد میکند تحقق این مهم را با موانع جدی مواجه ساخته است.
یزدانی افزود: رویکرد سیاستگذاری دولت باید تغییر کند، شهرداری به عنوان یک منبع قدرت میتواند به راحتی این بخش را مدیریت و به سامان برساند؛ ما به جهت اینکه پشت این موضوع سلسله مناسبات مبتنی بر روابط قدرت و پول وجود دارد بسیاری از عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی شهرداری را در این زمینه کم کارکرد نشان میدهد و البته نباید از تاثیر ورود بی رویه مهاجران به کشور که نه تنها به گسترش پدیده زبالهگردی کودکان دامن می زند و از سویی نظام فقر را نیز در کشور میگستراند غافل شد.
راهکار زیرساختی حذف کارکودک
کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی تاکید دارند که درست است دستگاههای مختلفی از جمله نیروی انتظامی، وزارت دادگستری، وزارت بهداشت، وزارت کار، شهرداری، سازمان بیمه، سازمان صدا و سیما، جمعیت هلال احمر، وزارت آموزش و پرورش و کمیته امداد، در ساماندهی کودکان کار دیده شدهاند، اما برخی از این دستگاهها نقشی در این زمینه بر عهده نمیگیرند و شرح وظایفی که برایشان در خصوص توانمندسازی این کودکان در نظر گرفته شده است را به درستی اجرا نمیکنند.
همیشه اخباری از مافیای زباله و ارتباط آن با برخی متولیان ذیربط، به گوش میرسد؛ اخباری که نه کسی بهطور جدی، آن را تایید و نه کسی رد کرده است. با این حال، مسئولان شهری در آخرین راهکاری که ارائه کردند به حذف سطلهای زباله از سطح شهر اشاره کردند؛ راهکاری که عملیاتی هم نشد.
حذف کار کودک نیازمند نگاه اجتماعی و سیاستگذاری کلان است بنابراین رویکرد سیاستگذاری دولت باید تغییر کند. شهرداری به عنوان یک منبع قدرت میتواند به راحتی این بخش را مدیریت و به سامان برساند؛ به جهت اینکه پشت این موضوع سلسله مناسبات مبتنی بر روابط قدرت و پول وجود دارد بسیاری از عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی شهرداری را در این زمینه کم کارکرد نشان میدهد و البته نباید از تاثیر ورود بی رویه مهاجران به کشور که نه تنها به گسترش پدیده زباله گردی کودکان دامن میزند و از سویی نظام فقر را نیز در کشور میگستراند غافل شد.
در حادثهای که برای کودک زبالهگرد در اسلامشهر اتفاق افتاد و جان او را گرفت، رد پای یک آسیب اجتماعی دیگر نیز دیده میشود. میگویند راننده پراید برای اینکه مسافران خفتگیر خود را فراری دهد، اتومبیلش را به سطل زباله کوبیده. خفتگیری، زورگیری یا همان جرایم خشن که این روزها مسئولان قضائی کشور نیز بیش از گذشته روی آن بحث میکنند.
تقریبا روزی نیست که یک فیلم در فضای مجازی از سرقت و زورگیری منتشر نشود. هرچند مسئولان گفتهاند که این آمار چندان نیز زیاد نیست. سخنگوی قوه قضائیه گفت، افراد زورگیر البته دستگیر میشوند و بلافاصله احکام سنگین آنها اجرا میشود.
گزارش: مهین داوری
نظر شما