به گزارش آتیهآنلاین، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در زمستان سال گذشته آماری با استفاده از دادههای فوتیهای ناشی از آمار رسمی وزارت بهداشت منتشر کرد. براساس این آمار، ۱۴ هزار و ۶۱۳ کودک زیر ۱۸ سال، سرپرست خود را بهواسطه ابتلا به کرونا از دستدادهاند و ۶۸ هزار و ۳۶۰ زن به دلیل فوت سرپرست خانوار ناشی از ابتلا به کرونا، سرپرست خانوار شدهاند. طبق بررسیهای وزارت کار و تعاون ۳۲ درصد خانوارهای زن سرپرست جدید، در سه دهک پایین درآمدی قرار دارند، این جمعیت که ۱۱ هزار و ۳۰۶ خانوار هستند هیچ پوشش حمایتی و بیمهای (مستمری بازنشستگی) ندارند.
کرونا زندگیمان را زیر و رو کرد
خدیجه مرادی یکی از زنانی است که در پاییز سال ۱۳۹۹ همسرش را بر اثر کرونا از دست داد. او در گفتوگو با آتیهآنلاین گفت: همسرم خبرنگاری بود که به صورت حق تحریر با رسانهها همکاری داشت و بیمه خبرنگاری داشت بعد فوت او مستمریبگیر تامین اجتماعی شدیم.
وی در مورد تاثیر مرگ ناگهانی همسرش بر اثر کرونا بر زندگی خود و فرزندانش گفـت: باور مرگ او برای ما سخت است. هنوز خودم باور نکردهام که همسرم را بر اثر یک بیماری ناگهانی از دست دادهام. فرزندانم اوایل خیلی بیتابی میکردند و الان با وجود گذشت بیش از یکسال و نیم، تاثیر این غم بزرگ گاهی در رفتار و صحبتهای آنها آشکار میشود.
این زن سرپرست خانوار ادامه داد: برای ساختن زندگی مشترک ۲۰ ساله از پستی وبلندی های زیادی عبور کردیم و برای آینده خود و فرزندانمان برنامه چیده بودیم. افسوس و صدحیف در عرض یک هفته زندگی ما زیر و رو شد. ۹۰ درصد ریه او درگیر شد و سه روز کما رفت و به هفته نکشید از میان ما رفت. او رفت و ما ماندیم و غمی که هنوز جانسوز است.
مرادی تاکید کرد: حالا خدا را شکر که به جهت شاغل بودن و بیمه پردازی او، الان آب باریکه مستمری هست. متاسفانه در این مدت هیچ کمک و حمایت خاصی از طرف دولت دریافت نکردهایم و با یارانه و مستمری زندگی ما به سختی میچرخد.
وی تخریب روانی مرگهای ناگهانی ناشی از کرونا بر فرزندان را ویرانگر خواند و گفت: پدری که در نهایت سلامت به ناگاه بر اثر کرونا در مدت کوتاهی فوت میکند برای فرزندان او پذیرش این واقعیت تلخ بسیار سخت و باورناپذیر است. فرزندانم نزدیک یک سال بدخواب و خواب زده شدند. بعضی وقتها بیاشتها میشدند. پسر بزرگم افت تحصیلی شدید پیدا کرد و گاهی نگرانی خود را در خصوص احتمال ابتلای ما به کرونا به زبان میآورد و گریه میکرد.
این زن سرپرست خانوار بر لزوم توجه و حمایت ویژه مسئولان به زنانی که همسرشان را بر اثر کرونا از دست دادهاند تاکید کرد و افزود: زنانی که بر اثر کرونا به صورت ناگهانی همسرشان را از دست داده اند بیش از دیگر زنان بدون همسر باید حمایت و مورد توجه قرار گیرند. بعضا برخی از این زنان همسرشان کارگران بدون بیمه و حقوق ثابت هستند که در نبود همسر، زندگیشان در تنگای غیرقابل وصفی قرار گرفته است.
وی گفت: همسر و فرزندی که بر اثر کرونا ستون خانواده خود را از دست دادهاند اگر به حال خود رها شوند قطعا این کودکان و زنان بیپناهِ افسرده و مضطرب، در شرایط سخت اقتصادی کنونی بعضا گرفتار آسیبهای بیشتر اجتماعی و اخلاقی میشوند و همین مساله برای کشور مشکلات عدیدهای در آینده ایجاد میکند.
بی سرپرست شدن خانوادهها تهدید جدی برای نظام اجتماعی کشور
محمد سلگی عضو هیاتعملی جهاد دانشگاهی بیسرپرست شدن تعدادی از کودکان و نوجوانان را یکی از چالشهای جدی پیشرو خواند و تاکیدکرد: کودکان و نوجوانانیکه پدر یا مادرشان را از دست دادهاند و نتوانستند سوگواری کنند تبعات ناشی از این غم و رنج فروخورده بر آنها و برای نظام اجتماعی بسیار جدی است و به همین جهت برای حل مصایب پیشروی آنها باید راهکارهای ویژهای مدنظر قرار گیرد.
سلگی وحشت از مرگ عزیزان را یکی دیگر از آثار کرونا دانست و افزود: ترس از مرگ عزیزان افراد را دچار وحشت میکرد؛ در عینحال به جهت مرگهای بدون سوگواری خانوادهها ناگزیر از تحمل بدترین، تلخترین و دردناکترین شرایط بودند.
این دکترای روانشناسی پیشتر در گفت و گو با آتیه آنلاین با بیان اینکه ترس مرضی آمیخته با وسواس یکی از اختلالات ناشی از کرونا است، گفت: در این ایام اختلال خوابوخوردن در بعضی از افراد فوبیا بروز پیدا کرد؛ این اختلال زمانی که با وسواس آمیختهمیشود افراد را به اضطراب شدیدتر دچار میکند.
سلگی با اشاره به اینکه برخی آثار روانی ناشی از کرونا طولانی مدت و درمان آنها زمانبر است، افزود: وسواس یکی از آثار روانشناختی کرونا است که در بعضی از افراد شدت گرفته است؛ فوبیا و ترس از میکروب، ویروس و بیماری هنوز در برخی افراد دیده میشود، مبتلایان به فوبیای ناشی از کرونا از جامعهگریزان هستند، مدام دستکش میپوشند و از مواد ضدعفونی استفاده میکنند و کلا زندگیشان مختل شده است، بنابراین بازگرداندن این افراد به زندگی عادی نیازمند زمان است.
وی عارضه ptsd یا اختلال روانی ناشی از عواقب یک ضایعه یا حادثه تروماتیک را یکی دیگر از آثار بلندمدت کرونا خواند و گفت: افراد مبتلا به این عارضه همچنان مضطرب هستند و ترس در درون آنها ماندگار شده است و درمان آنها نیازمند مداخلات روانشناختی منظم و طولانی است.
سلگی بااشاره به ضرورت حمایت سیستماتیک و نظامند از کودکان بیسرپرست گفت: نه تنها کودکان و نوجوانان بسیاری زخمخورده کرونا هستند و والدینشان را از دست دادهاند بلکه چه بسیار پدران و مادرانی که در عزای فرزندانشان هنوز اشک میریزند و به جهت اینکه مجال سوگواری نداشتهاند کرونا برای آنها کابوسی مداوم است؛ بنابراین دولت به صورت ساختارمند تسکین رنج و درد این آسیبدیدگان را باید به صورت جدی مدنظر داشته باشد و در این مسیر حمایت و کمکهای نظام درمان کشور چه در ابعاد پزشکی و چه روانشناختی جهت ارایه خدمات متناسب و به موقع ضرورتی انکارناپذیر است و البته کاهش هزینههای مشاوره و روان درمانی؛ همچنین و فعال ماندن نظام واکسیناسیون در کشور(جهت تزریق دزهای تکمیلی واکسنکرونا) نیز باید موردتوجه برنامهریزان باشد.
نهادهای مسئول چه کرده اند
مجید ابهری، رفتارشناس و آسیبشناسی اجتماعی اخیرا در گفتوگو با روزنامه آرمانملی در خصوص تبعات فوت همسر بر اثر کرونا بر زندگی زن و فرزندان گفت: «درصورتی که زن شاغل نباشد وهمسرش را که در زمان حیات دارای شغل مناسبی نبوده را از دست بدهد شرایط خیلی سخت میشود و وقایع تلخی اتفاق میافتد. متاسفانه هنوز نهادهای دولتی و سازمانهای مسئول کاری در این زمینه انجام ندادهاند. این در حالیست که پدر خانواده به عنوان تکیهگاه عاطفی و کفیل مخارج زندگی از دست رفته و متاسفانه جایگزینی برای او وجود ندارد. اگر پدر شغل دولتی داشته باشد بخشی از حقوق وی پرداخت میشود. در غیراین صورت معلوم نیست تکلیف بازماندگان چه خواهد شد. مادر خانواده مجبور است بار سنگین مسئولیت عاطفی و اقتصادی را به دوش بگیرد. از طرف دیگر بسیاری از فرزندان بعد از مرگ پدر یا مادر بر اثر کرونا دچار سرنوشتی تلخ شده اند، به تحصیلات خود ادامه ندادهاند و برای کمک به خانواده به دنبال کار و کسب درآمد رفتهاند.» مشکل اینجاست که هنوز با گذشت دو سال و اندی از شیوع کرونا و از دست دادن تعداد زیادی از شهروندان، وزارت رفاه، سازمان بهزیستی و نهادهای مسئول نتوانستهاند این کاستیها را شناسایی کرده و حتی بخش کوچکی از آن را جبران کنند.»
این آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: «بر اثراین بیماری مخوف نه تنها ضایعات عاطفی به مردم وارد شد، بلکه سرنوشت و زندگی تعداد زیادی ازبازماندگان به دلیل مشکلات جامعه شناسان تاکید دارند که بیشتر مشکلات زنان سرپرست خانوار از نوع اقتصادی است که به تبع آن فشار روحی و روانی بر آنها وارد میکند و بر توانایی و عملکرد آنها نیز تأثیر میگذارد. به علاوه بیشتر انحرافات، مشکلات و آسیبهایی که در حوزه زنان مشاهده میشود نیز ناشی از همین فشار اقتصادی است. به عنوان مثال مستاجران مجبورشدند خانه خود را پس داده و به خانههای کوچکتر درمناطق حاشیه ای و ارزانتر نقل مکان کنند. همچنین تغییر سبک زندگی آنها موجب آسیبهای متعدد روحی و روانی بر بازماندگان شده در حالیکه نقش سازمانهای خیریه و نهادهای دولتی و خصوصی هنوز تعریف و بازتعریف نشده است.»
ابهری بااشاره به اینکه ضربات عاطفی و اثرات ناشی از شیوع کرونا، آثار بسیار سوء و تلخی به جای گذاشته است، گفت: «برخی ازخانواده هایی که درگیر کرونا شدند به دلیل مشکلات مالی موفق به درمان کامل والدین یا فرزند خود نشدند و درنهایت آنها را از دست دادند. این افراد تا وقتی زنده هستند تاثر همراه با عذاب وجدان به دلیل نداشتن هزینه درمان را با خود حمل میکنند.»
به گزارش آتیهآنلاین، طبق آماری که از سوی مسئولان بهزیستی در شهریور سال گذشته بیان شد، ۴۵ هزار زن سرپرست خانوار پشت نوبت دریافت مستمری بودند که این آمار تاکنون حدود دو برابر شده است. اگرچه چند روز پیش معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده از حمایت از زنان بیسرپرست و آنهایی سخن گفت که براثر کرونا، همسرانشان را از دست دادهاند اما در عین حال بسیاری از زنان سرپرست خانواده نیز معتقد هستند که کمترین حمایت مالی از آنها صورت گرفته است.
گزارش: مهین داوری
نظر شما