به گزارش آتیهآنلاین به نقل از خبرگزاری فارس، علی، جوانِ ناشنوایی است که مثل هزاران جوان معلول دیگر از بیمهریها میگوید، این جوان اردبیلی علیرغم اینکه توان بدنی بالایی داشت ولی معلولیت برای او محرومیت ایجاد کرده بود و کسی به تواناییهایش ایمان نداشت.
اما حالا زندگی روی دیگر خود را به علی نشان داده و دو سالی میشود که او در کارگاه آفرینش، مشغول به کار است. اشتغالش که حل شد توانست زندگی مشترک خود را هم سر و سامان دهد.
نه تنها علی، بلکه ۲۷ نفر دیگر از معلولان استان اردبیل با همت میثم علیزاده، جوان کارآفرین ما، مشغول به کار شدند و اکنون با حال خوش و دیدی متفاوت به زندگی نگاه میکنند و اعتقاد دارند که زندگی برایشان شیرینتر شده است.
میثم علیزاده متولد ۱۳۶۵ و فارغالتحصیل رشته مهندسی کامپیوتر است. او با راهاندازی کارگاه تولیدی با عنوان «پسران آفرینش» فرصتی برای معلولان فراهم کرده تا به جامعه برگردند و دیگر، معلولیت باعث محرومیت و شرایط نامناسب مالی برای آنها نباشد.
میثم گفتوگوی ما، داستان شروع کارش را، اینگونه تعریف میکند؛ برادرش سالها مسوول مرکز نگهداری از کودکان معلول و ناتوان ذهنی در پارسآباد بوده است و او بعد از پایان خدمت سربازی، با برادرش در طبقه بالای این مرکز، کارگاه ساخت جعبه جواهر و زیره کیک راهاندازی میکنند.
این جوان خوش ذوق اردبیلی زمانی که میبیند میتواند برای اقتصاد و اشتغال گام بردارد، تصمیم میگیرد گسترش کار و کارگاه خود را با افراد معلول ادامه دهد. اقدامی که شاید هر جوان یا کارآفرینی انجام ندهد. برای همین خاص بودن اقدام میثم، گفتوگویی را با او انجام دادیم.
در مورد فعالیت اقتصادیتان بیشتر توضیح بدهید.
به پیشنهاد برادرم سال ۹۲ در پارسآباد تصمیم به ایجاد کارگاه ساخت جعبه جواهر و زیره کیک گرفتیم و با توان مالی بسیار محدود ابتدا یک دستگاه برش لیزری خریداری کردیم. قسط سنگین، خرید مواد اولیه، ناآشنایی با بازار کار و بیتجربگی از مشکلاتی بود که ما در ابتدا با آنها مواجه بودیم.
با لطف خدا و تلاش خودمان توانستیم به مرور زمان به موفقیت برسیم و ماشینآلات را به ۶ عدد رساندیم. در این راه میتوانم بگوییم که پشتکار خودمان باعث شد تا دوام بیاوریم چرا که شروع یک کار از نقطه صفر واقعا سخت است.
بعد از اینکه توانستیم کار را خوب پیش ببریم، برای بزرگ کردن کارگاه و تولید دست به کار شدیم، البته شروع کار اینقدرها هم آسان و راحت نبود و میدانستیم که برای گسترش تولید و کارگاه سختیهای زیادی را متحمل خواهیم شد. ولی بهعنوان یک جوان دغدغهمند تصمیم ما تولید و اشتغال بود.
یکی از تصمیم ما برای ادامه کار، استفاده از افراد معلول در کارگاه بهعنوان اعضای ثابت بود، چرا که از نظر ما این افراد با وجود معلولیت در جسم، ولی قابلیت و توانایی بالقوهای را دارند.
چرا برای ادامه کار افراد معلول را انتخاب کردید؟
من هر روز با این بچهها در ارتباط بودم و واقعا من و برادرم دغدغه داشتیم که بتوانیم برای این افراد کاری را انجام دهیم. برای شروع کار و باتوجه به اینکه به حمایت نیاز داشتیم، طرح خود را به اداره بهزیستی استان دادیم، بعد از بررسی آنها هم از طرح ما استقبال کردند.
بعد از آن قرار شد، کارگاه ما زیر نظر بهزیستی به فعالیت خود ادامه دهد و تمامی کارکنان ما افرادی دارای معلولیت باشند. این خواسته قلبی ما بود و با تمام وجود استقبال کردیم، در مرحله اول تصمیم گرفتیم افراد را شناسایی و با توجه به مهارتها و تواناییهایشان جذب کنیم.
برای شروع این کار با حمایت بهزیستی تصمیم گرفتیم از پارسآباد به اردبیل بیاییم و کارگاه جدید را در اردبیل و شهرک صنعتی ایجاد کردیم و همچنان با گذشت بیش از سه و سال همچنان به فعالیت خود با تمام قوا ادامه میدهیم.
شرط ورود به کارگاه داشتن معلولیت است؛ یعنی بهزیستی پروندهای به ما ارجاع میدهد و در سامانه بهزیستی ثبت میکنیم که این شخص با این کد ملی در مجموعه ما در حال فعالیت است. افراد با معلولیتهای متفاوت شنوایی، بینایی، جسمی-حرکتی و تعداد اندکی اعصاب و روان با ما همکاری میکنند.
به نظرتان اگر با افراد بدون معلولیت همکاری میکردید، موفقتر نبودید؟
از سالهای ۹۲ تا ۹۸ نیروی کار ما افرادی بودند که معلولیت نداشتند، کارگاهی که در اردبیل ایجاد شد، جذب افراد معلول را پیشروی خود گرفت.
حتما شنیدهاید که خدا اگر چیزی از انسان بگیرد به جای آن چیز دیگری میدهد؛ افراد با معلولیت شنوایی و بینایی بسیار باهوش هستند و توانایی بدنی بالایی دارند. کار با این افراد راحت نبود ولی ما تصمیم خودمان را گرفته بودیم؛ به طور مثال روز اول کار، ۲۷ نفر از بچههای معلول فقط ۲۳۰ جعبه آماده کردند، در حالی که ما با ۱۷ نفر نیروی عادی، روزانه ۸۰۰۰ جعبه تولید و بستهبندی میکردیم.
باید بگویم که سختی زیادی را متحمل شدم، ناراحت شدم ولی هیچوقت کم نیاورم چرا که من با شناخت کامل قدم در این راه گذاشته بودم. البته به مرور بچهها کار را یاد گرفتند و شرایط تغییر کرد؛ خداروشکر تا الان تمامی سفارشات را در زمان مقرر تحویل داده و خوشقول بودهایم.
از پستی و بلندیهای کار بگویید؟
متأسفانه شروع کار ما در کارگاه جدید با شروع کرونا در کشور همزمان شد. روز اول بهمن سال ۹۸ مجوز صادر شد و قرار بود ۲۲ بهمن کارگاه را افتتاح کنیم که ۲۰ بهمن همهجا تعطیل شد. شرایط عجیب بود و همهجا حتی خیابانها را ضدعفونی میکردند. مشتریهای ما بیشتر طلافروشها هستند؛ در همه تعطیلیهای پیک بیماری کرونا اولین مکانهایی که تعطیل میشدند، پاساژها و بازارهای سرپوشیده بود و به تبع آن بازار کار ما هم تعطیل میشد.
با این حال بعد از فروکش کردن کرونا ما فعالیت تولید خود را ادامه دادیم. همچنین بعد از مطالعه و تحقیق تصمیم گرفتیم علاوهبر ساخت جعبههای امدیاف، همین جعبهها را با جنس مقوا تولید کنیم.
البته ماشینآلات ما برای برش مقوا مناسب نبود که کمکم تجهیزاتمان را تکمیل کردیم و الان خط تولید تقریبا کاملی داریم.
خریداران محصولات تولیدی شما چه کسانی هستند؟ آیا محصولاتتان را به خارج از کشور هم صادر میکنید؟
الان ۵ هزار مشتری در سطح کشور داریم. حتی به دورترین نقطه کشور، شهرستان سرباز در کلات سیستانوبلوچستان، شهر سوزان در نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان هم ارسالی داریم.
یک سری تولیداتمان را به جزیرههای کیش و قشم میفرستیم. یعنی حتی جایی که جاده تمام میشود ارسال محصولات ما متوقف نمیشود و با کشتی راهش را ادامه میدهد تا به مقصد برسد.
ما به کشورهای اطراف از جمله آذربایجان، ترکیه، عراق و افغانستان هم صادرات داریم. رقیب ما در حال حاضر چین است. قبلا محصولات چینی کیفیت بالا و قیمت پایین داشتند ولی الان کیفیت پایین دارند ولی قیمتشان بالا رفته است.
چه مشکلاتی پیش روی شما هست؟ از مسؤولین چه انتظاراتی دارید؟
دغدغه اصلی ما تولید بود و دغدغه دیگر ما این است که در این شرایط اقتصادی برای تهیه مواد اولیه دچار مشکل هستیم. مواد اولیه را بهطور محدود و در هر خرید مقدار ۲ تن تهیه میکنیم، در صورتی که دستگاه ما این حجم مواد اولیه را تنها در ۸ ساعت تولید میکند.
اگر شرایط مالی ما مناسب بود به جای خرید ۲ تن، ۱۵۰ الی ۲۰۰ تن مواد اولیه تهیه میکردیم و در تولید ما وقفه نمیافتاد. حتی با این وجود میتوانستیم تعداد نفرات بیشتر را جذب کارگاه کنیم.
بدون شک وقتی شما مواد اولیه ۶ ماه را داشته باشید به راحتی هر سفارشی را قبول میکنید. اما متأسفانه خیلی وقتها ما مشتری داریم ولی به خاطر هزینه تهیه مواد اولیه نمیتوانیم سفارش بگیریم. درحالی که ماشینآلات داریم، نیروی کار داریم و انگیزه را بیشتر از هر چیزی داریم.
تقاضای ما از مسؤولین و متولیان امر این است که تسهیلاتی برای ما فراهم کنند و با حمایت به موقع خود ما را در پیمودن راهی که در آن قدم گذاشتیم یاری نمایند.
حمایت به موقع همان چیزی است که ما واقعا به آن نیاز داریم تا در این اوضاعی که قیمت مواد اولیه مدام در حال افزایش است ما هم بتوانیم آن را تهیه کنیم و از چرخهی تولید و رشد عقب نمانیم.
در سطح استان ما تنها کارگاه تولیدی- حمایتی با توان تولید بالا هستیم و نظیر نداریم، در سطح کشور هم شاید به تعداد انگشتان دست کارگاه تولیدی- حمایتی با ظرفیت تولیدی مطلوب وجود داشته باشد.
از آفرینش بیشتر برایمان بگویید؟
نیت در هر کاری خیلی مهم است و ما از اول نیتمان این بود که یک سفرهای پهن باشد که علاوه بر ما، نفرات زیادی کنار این سفره بنشینند. ما در خانواده پر جمعیتی زندگی کردیم و بزرگ شدیم. لذتی که سفره شلوغ دارد را با جانمان احساس کردیم، حالا هم که این کارگاه فعال شده، نگاه ما به این بچهها، نگاه اعضای خانواده است.
محیط همیشه دوستانه است و میخواهیم این سفره بزرگتر و پربارتر شود. ایجاد زمینههای اشتغال بیشتر یکی از آرزوهای ما است و امیدوارم که به این آرزو هم برسم.
تمامی مراحل تولید در کارگاه انجام میشود؟
خیر، قسمتی از کارها به مراکز نگهداری از معلولین سپرده میشود. وقتی صفحه ام دی اف با دستگاه برش لیزری برش میخورد، گرد و غبار روی صفحات مینشیند، کار تمیز کردن این صفحات بر عهده اعضای یکی از مراکز است و در ازای آن دستمزد دریافت میکنند.
نمونهای از کارهای پارچهای که به دقت و ظرافت نیاز دارند نیز به صورت کار در منزل آماده میشود.
هدفتان برای آینده چیست؟
هدف سال گذشته ما این بود که ماشینآلات مورد نیاز کارگاه را تکمیل کنیم که موفق شدیم و برای امسال برنامه ما این است که با بهبود شرایط کرونایی، نیروی کاری که امکان حضور در کارگاه را نداشتهاند را بر سرکار برگردانیم و تلاش میکنیم تا پایان سال، افراد کارگاه از تمام مزایای قانون کار بهرهمند شوند.
چشمانداز ما این است که تا ۵ سال آینده ظرفیت نیروی کار ما به ۲۰۰ نفر افزایش یابد و برای این کار شبانهروز تلاش میکنیم.
نظر شما