صدیقه جعفریان، دانشآموخته دکترای توسعه منابع انسانی در گفتوگو با آتیهآنلاین با تاکید بر اینکه لازمه توانمندسازی زنان پیروی از الگوی معمول ارایه وام و تسهیلات نیست، گفت: آنچه لازمه توانمندسازی زنان است، حمایت از زنان سرپرست خانواده در ابعاد فردی و سازمانی می باشد.
جعفریان عنوان کرد: از نظر فردی لازم است به زنان سرپرست خانوار کمک شود تا اعتماد به نفس کافی را به دست بیاورند. به خود باوری برسند و بر استرس و اضطراب اجتماعی کنترل پیدا کنند. از حقوق خود آگاه باشند و همچنین از نظر سازمانی حمایت شوند. در خصوص توسعه میزان تحصیلات و آموزشهای فنی و حرفهای مرتبط با فعالیتهای کارآفرینانه و آموزش در زمینه بازاریابی و فروش باید مدنظر قرار بگیرد.
وی ادامه داد: وقتی کسی وام میگیرد تا فرآوردهای را تولید و به بازار عرضه کند باید تمام مراحل از تهیه مواد اولیه، تولید و بعد فروش مورد حمایت اقتصادی قرار گیرد. این بدان معنا است که اشتغالزایی واقعی وقتی ایجاد میشودکه نوسانات اقتصادی که بر فرآیند تولید و فروش اثرگذار هستند به حداقل برسد.
این کارآفرین تاکید کرد: ضروری است کارآفرینان به ویژه مشاغل کوچک از نظر بازار فروش تحت حمایت قرار بگیرند تا بتوانند در مقابل نوسانات اقتصادی تاب بیاورند.
جعفریان بیانکرد: فرآیند توانمندسازی بانوان شامل آموزشهای فرهنگی، انگیزشی، کارآفرینی، مهارتی و اجرای طرحهای اشتغال و کاریابی است که باید مراجع ذیربط مانند کمیته امداد امام خمینی (ره) یا موسسات خیریه وام دهنده در این خصوص کارآفرینان را حمایت کنند.
عوامل موثر در اشتغال زنان سرپرست خانوار
بررسیها نشان از وجود مسائل روانشناختی در زمینه توانمندی زنان سرپرست خانوار دارد؛ بررسی عوامل جمعیتشناختی و روانشناختی و همچنین توانمندسازی اینگونه از زنان یک شکاف پژوهشی است.
محققان مجلۀ علوم روانشناختی با انجام پژوهش «بررسی عوامل جمعیت شناختی و روانشناختی مؤثر بر اشتغال موفقیتآمیز زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی و ارائه مدل توانمندسازی» تلاش کردند که ضمن شناسایی عوامل جمعیت شناختی و روانشناختی مؤثر بر اشتغال موفقیتآمیز زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، مدل آماری نیز برای موفقیت شغلی این زنان ارائه دهند.
نتایج این پژوهش به سه سؤال اساسی پاسخ داد؛ سؤال اول پژوهش در رابطه با متغیرهای جمعیت شناختی دخیل در موفقیت شغلی زنان سرپرست خانوار بود که نتایج نشان داد متغیرهای سن، وضعیت تاهل، علت سرپرستی خانواده توسط زن، تعداد فرزندان، سالم یا معلول بودن فرزند و وضعیت بیمه، تاثیر معناداری بر موفقیت شغلی زنان سرپرست خانوار ندارد.
در رابطه با متغیر سن، میتوان گفت از آنجایی که زنان سرپرست خانوار باید برای ادامه زندگی و سرپا نگه داشتن اقتصادخانواده تلاشی دوچندان داشته باشند، در هر سن و سالی که باشند باید بتوانند کارکرده و با اشتغال مستمر، پاسخگوی نیاز خانواده وفرزندان باشند. در رابطه با وضعیت تاهل نیز برخی از متخصصان معتقدند آن دسته از زنان متاهل تحت پوشش که دارای همسران از کار افتاده، بیمار، متواری یا زندانی هستند نسبت به زنان سرپرست خانواری که همسران خود را به دلیل طلاق یا فوت از دست دادهاند شرایط بدتری را تجربه میکنند و بعضاً شرایط و امکانات کمتری برای اشتغال و توانمندسازی دارند.
سؤال دوم پژوهش به بررسی متغیرهای روانشناختی مؤثر در موفقیت شغلی زنان سرپرست خانوار پرداخته بود که نتایج نشان داد ویژگیهای شخصیتی روان آزردگیگرایی، برونگردیوانعطافپذیری، متغیر شناختی خلاقیت، و راهبرد هیجانمدار میتواند در موفقیت شغلی این زنان تاثیر داشته باشد.
سؤال سوم پژوهش درباره مدل موفقیت شغلی زنان سرپرست خانوار مبتنی بر متغیرهای جمعیتشناختی و روانشناختی بود که از روش تحلیل لجستیک که در اغلب موارد برای تعیین مدل آماری کاربرد دارد، استفاده شد. طبق یافتههای این بخش، انتظار میرود مدلی برای موفقیت شغلی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی مفید و اثربخش باشد که عواملی از قبیل خلاقیت، نقش تربیتی والدین و تحصیلات به عنوان عوامل سازنده و اثرگذار در آن مطرح باشند و مؤلفههای وجدانی بودن و راهبرد هیجان محور به عنوان عوامل مخرب در موفقیت شغلی زنان سرپرست خانوار حضور داشته باشند.
نظر شما