به گزارش آتیه آنلاین، در چند سال اخیر که سکان مالکیت باشگاه تراکتورسازی تبریز به محمدرضا زنوزی سپرده شده است، مسئلهای که بیش از هر چیز درباره مدیریت این فرد توی ذوق میزند، تعویض زود به زود مربیان است؛ موضوعی که البته پیش از حضور زنوزی هم در تیم تراکتورسازی تبریز مرسوم بود، اما حال با آمدن وی پررنگتر از قبل به چشم میخورد و این تیم محبوب و پرهوادار تبریزی را با چالشهای متعددی مواجه کرده است.
این بار و تنها پس از گذشت پنج هفته از رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران، ترکش زنوزی، علیرضا منصوریان را نشانه گرفت و با تکیه به این ایده که منصوریان نتوانسته به خوبی از پس وظایف خود بر بیاید و در هدایت تیمش ناکام بوده، بدون اطلاع قبلی، این مربی را کنار گذاشت تا بار دیگر، شاهد تغییر و تحول زودهنگام روی نیمکت مربیگری تراکتوریها باشیم.
کمی به عقب که برگردیم، با سیل عظیمی از تصمیمات شتابزده زنوزی در تراکتورسازی رو برو خواهیم شد. مثلا همین یک فصل قبل؛ روزهایی که مصطفی دنیزلی، مربی مشهور و باسابقه ترکتبار پس از گذشت تنها یازده هفته از لیگ برتر، از هدایت تیم تراکتورسازی کنار گذاشته شد. داستانی که فصل پیش از آن و در لیگ هجدهم نیز رخ داده بود و زنوزی به راحتی جان توشاک، سرمربی اسبق رئال مادرید را هم بعد از شش هفته از کار بر کنار کرد و به این مربی هم فرصت نداد که در تراکتورسازی به ثبات رسیده و بتواند تیمش را به هماهنگی و به موازات آن نتایج قابل قبول برساند.
حالا بار دیگر این قصه در تیم محبوب شهر تبریز به شکلی دیگری تکرار و مربی دیگری کنار گذاشته شد، تا شاید بتوان به این نتیجه رسید که زنوزی کمتحملترین مدیر ورزشی در سالهای اخیر ورزش ایران است، آن هم در شرایطی که اهالی فوتبال بر این باورند که مربیان در صورتی میتوانند با یک تیم به نتایج درخشان برسند که تجربه حضور طولانی مدت روی نیمکت را داشته باشند و به آنها فرصت داده شود تا به تداوم، ثبات و شناخت کافی برسند؛ این نه در فوتبال ایران که در تمام جهان روندی معقول و البته نتیجه بخش است، اما اینکه چرا زنوزی همچنان اعتقاد ندارد که به یک مربی حداقل به اندازه یک نیم فصل فرصت دهد تا توانمندی خود را اثبات کند، سوالی است که شاید تنها خودش بتواند به آن پاسخی درست بدهد؟ البته شاید هم نه...
نکته دیگری که در ماجرای برکناری منصوریان از تراکتورسازی مبهم به نظر میرسد و باز هم پاسخ آن را شخص زنوزی بهتر از هرکسی میتواند بدهد، این است که چرا یک مدیر وقتی به یک مربی به طور تمام و کمال معتقد نیست و توانمندیاش را باور ندارد، باید با او قراردادی سه ساله ببندد؟
این موضوع که یک تیم با سابقه و ریشهدار فوتبال که از نظر وضعیت مالی نیز جزو تیمهای متمول لیگ به شمار میرود، با قبول چند شکست بلافاصله به دنبال تغییر سرمربی است نکته جالبی به نظر نمیرسد! مگر غیر از این است که در همین لیگ برتر ایران، تیمهایی که در حفظ و فرصت دادن به سرمربیان و کادر فنیشان صبوری به خرج دادهاند، نتیجه این صبوری را شاید دیر اما در نهایت، چشیدهاند و توانستند نتایج خوبی رقم بزنند؟
هرچند در تاریخچه لیگ برتر تیمهایی نیز وجود دارند که با تغییر سرمربی در میانه لیگ توانستند جام قهرمانی را بالای سر ببرند، اما تعداد این تیمها به انگشتان یک دست هم نمیرسد. علی دایی در سایپا، حسین فرکی در سپاهان و یحیی گلمحمدی در پرسپولیس تنها مربیانی بودند که پس از جانشینی توانستند جام قهرمانی لیگ برتر را برای تیمشان به ارمغان بیاورند. جای خالی تیم تراکتورسازی تبریز در این لیست نشان میدهد که پروژه تغییر زود هنگام مربی در این تیم هرگز جواب نداده است، با این وجود زنوزی همچنان بر تغییر مربی به عنوان راهکار نخست اصرار دارد.
مدیران تیم تراکتورسازی تبریز با روندی که در پیش گرفتهاند و با فرصتی که به مربیان خود برای اثبات توانمندی و رسیدن به هماهنگی با بازیکنان نمیدهند، کمر به نابودی تیمشان بستهاند. مگر میشود همه مربیانی که به تبریز میروند و نفر به نفر اخراج میشوند ضعیف باشند؟ لیست بلندبالای مربیان اخراجی تبریز که نام مربیان بزرگی نیز در آن دیده میشود، گواه این است قطعا در تمام این سالها که دستاورد تیم تراکتورسازی تبریز تنها دو جام حذفی و سه نایب قهرمانی لیگ است، مشکل مربی نبوده که اگر بود با این حجم گسترده تغییرات باید اتفاق خوبی میافتاد.
مجید جلالی، امیر قلعهنویی، یحیی گلمحمدی، تونی اولیویرا، مصطفی، جان توشاک، احد شیخلاری، رسول خطیبی، محمد تقوی و...، اینها تنها بخشی از مربیانی است که این سالها هدایت تیم تراکتورسازی را کوتاه مدت عهده دار بودند و فرصت کافی به هیچکدام برای اثبات توانمندیهایشان داده نشد.
با این رویه به نظر میرسد با وجود ولخرجیهای تراکتوریها در جذب بازیکنان و حضور ستارههایی که البته در این سالها تعدادشان هم کم نبوده و نیست، این فصل هم هوادران تبریزی باید در حسرت جام قهرمانی لیگ برتر سر کنند، چرا باز هم سناریوی همیشگیِ حاشیه، جنجال و کنار گذاشتن مربی از همین ابتدای فصل کلید خورده است.
نظر شما