۶ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۲
کد خبر: 4405
تهران، یک بمب هیدروژنی است

تهران یک بمب هیدروژنی است، یعنی گسل‌ها مثل بمب هیدروژنی عمل می‌کنند. خیلی سریع طرح جامع مقاوم سازی شهر تهران را باید تهیه کرد. مطالعات امکان سنجی آن توسط مشاور ژاپنی شده، آماده است که این طرح تهیه و تکلیف مقاوم سازی روشن شود.

به گزارش آتیه آنلاین به نقل از پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور با احمد خرم، رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور گفت‌وگویی با موضوع بازخوانی زلزله بم انجام داده که در زیر می خوانید؛

جناب مهندس خرم، به مناسبت پنجم دی ماه، سالروز زلزله بم در سال ۱۳۸۲ و به عنوان روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی، بفرمایید که در بازسازی شهر بم چگونه عمل شد؟ در آن سال‌ها جنابعالی مسئولیت‌هایی نیز داشتید و لطفا از ناگفته ها هم بگویید؟

بنده در ابتدا ضایعه درگذشت نزدیک به ۴۰ هزار هموطن را در حادثه غم انگیز زلزله بم تسلیت عرض می‌کنم. زلزله در ساعت پنج و بیست و شش دقیقه اتفاق افتاد. در همان روز از طرف رئیس جمهور وقت، به عنوان نماینده دولت مامور شدم در بم استقرار پیدا کنم که برهمین اساس، بنده در ۴۵ روز اول زلزله در بم بودم.

زلزله بم، واقعا فاجعه بزرگی بود، چراکه از ۸۵ هزار نفر جمعیت نزدیک به ۴۰ هزار نفر قربانی این حادثه شدند. اگر زلزله بم را با آمار و ارقام واقعی بررسی کنیم، مشخص می‌شود که حداقل ۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت مالی این زلزله به قیمت روز است.زلزله بم، خیلی اسف‌بار بود. بنده زلزله طبس را که قبل از انقلاب رخ داد در جریان بودم تا سیل استان گلستان، سیل سال ۷۸ یا ۷۹ آق قلا. همچنین در آن زمان یک سیل مهیبی آمد و سیل خانمان براندازی بود. در آن سیل هم مسئولیت داشتم و مسئول ستاد حوادث غیرمترقبه بودم.

در زلزله رودبار و منجیل به دستور وزیر کشور در روز دوم استقرار پیدا کردم و ۴۵ روز در آن زمان مسئول اسکان موقت و بازسازی بودم. یک مسئول امداد نجات داشتیم، آقای مرعشی استاندار کرمان بود و من هم مسئول اسکان و بازسازی بودم.زمانی که استاندار هرمزگان بودم، اون موقع، در بم هم از طرف دولت استقرار پیدا کردم و همه ناملایمات و تبعات روحی، روانی، مالی، جانی و ناهنجاری‌های اجتماعی را که این حوادث به دنبال دارد، به طور عینی به چشم دیدم. در این دو زلزله مهیب که هر دو زلزله بین ۳۵ تا ۴۰ هزار قربانی داشت، آمار تلفات به تنهایی بیشتر از کل زلزله‌های صدسال گذشته است.

در بم ۲۰ هزار واحد مسکن و ۳ هزار واحد تجاری تخریب شد. حدود ۲۵ تا ۲۶ هزار واحد مسکونی، تجاری و اداری وجود داشت که بعد از زلزله، چیزی از آن‌ها باقی نمانده بود. در زلزله، قسمت عمده شهر تخریب شد. چرا تخریب شد؟ چون چهارچوب‌ها و الزامات ساختار ایمنی یعنی فهم و درک ایمنی را به جامعه پمپاژ نکردیم و در واقع، در اجرا سهل انگاری کردیم.در آن زمان، بخش عمده شهر بم روی گسل ساخته شده بود که با زلزله ۶.۶ دهم ریشتری، بیش از ۹۲ درصد آن تخریب شد، یعنی فروریخت. یکی از دلایلش این بود که بم را روی گسل ساخته بودند. دلی دوم اینکه می‌خواهم در یک کلمه بگویم، مقررات ملی ساختمان را پشت گوش انداختند.

دو درصد ساختمان نمی‌توان پیدا کرد در شهر بم که شناژ افقی عمودی داشته باشد. ساختمان‌های یک و دو طبقه حتما باید شناژ افقی عمودی باید داشته باشند که در مواقع زلزله، خسارات مالی دارید، ولی خسارت جانی نداشته باشید یا در حداقل ممکن باشد، این در حالی است که با زلزله ۶.۶ دهم ریشتری، بیش از ۹۲ درصد شهر نابود شد و آن هشت درصد هم که باقی مانده بود، قابل استفاده نبود و بازسازی می‌خواست و بقیه شهر نوسازی می‌خواست.این چه تفکری، چه برنامه ای و چه طراحی ای است که اگر یک بلای طبیعی نازل شود، بیش از ۴۰ درصد مردم قربانی و بیش از ۹۰ درصد مال مردم نابود می‌شود.

در این روز، یعنی روز ۵ دی ماه، سالروز زلزله بم باید به خودمان و به آن‌هایی که مقررات را رعایت نکردند، تخلف را برتافتند و چشم پوشی کردند، ایراد گرفت و مسئولشان دانست و در این قربانگاه جانی و مالی باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشند. اگر یک انسان به تعبیر قرآن به قتل برسد، مثل اینکه تمام انسان‌ها به قتل رسیدند و اگر یک انسان زنده شود، مثل این است که تمام انسانیت در طول تاریخ بشر زنده شدند.ببینید این فاجعه یقه همه ما را می‌گیرد. فاجعه‌های دیگری که بر اثر نادیده گرفتن مقررات، ندیدن ایمنی، ندیدن یک بلایی مثل کرونا، ندیدن بهداشت، ندیدن سرمایه مردم، صرفه اقتصادی ساخت و ساز؛ این ندیدن‌ها یقه گیر خدا را به دنبال خواهد داشت.

در این روز، روز پنجم دی ماه، سالروز زلزله بم به خودمان و همه دستاندرکاران باید هشدار بدهیم که مراقب باشید جان و سرمایه مردم در دست شماست. از مقررات ملی که تضمین کننده ایمنی، صرفه اقتصادی، بهداشت، بهره وری مواد و منابع و انرژی خواهد بود، بر می تابیم به عنوان یک فریضه انسانی، یک تعهد بشری، یک الزام قانونی و یک تکلیف الهی به آن باید نگاه کنیم. اگر در دست راست‌مان قرآن است، در دست چپ‌مان مقررات ملی و استاندارد باید باشد.امیدواریم این روز، پنجم دی ماه، باعث به خود آمدن بهره برداران، سازندگان، ناظران، طراحان، و کنترلرها باشد. در واقع، حیثیت، منزلت، شان و حرمت تولیدکنندگان، مهندسان، تکنسین‌ها و کارگران با شرافت صنعت ساختمان به رعایت مقررات و استاندارد است.

برهمین اساس، روز پنجم دی ماه، سالروز زلزله بم را بزرگ می‌شماریم که باعث تجدیدنظر از «حالا چه کنیم» و پرهیز «از حالا چه کنیم» می‌شود.الان این موضوعی که پیش آمده، چه کنیم تا از این وضعیت خارج شویم، به طراحی جامع فکر کنیم. ایمنی در زلزله، ایمنی در ساخت و ساز، ایمنی در مقابل حوادث سیل، رانش وغیره باید براساس یک طراحی جامع دیده شود نه اینکه امروز این مشکل پیش آمد، بگوییم چیکار کنیم. ۴۱ سال است داریم می‌گوییم حالا خوب چیکار کنیم و آن حالا را هم تا فرصت هست، ببینیم. به سرعت باید طرح جامع ایمنی و طرح جامع مدیریت بحران را درنظر بگیریم که به دنبال آن طرح ها، برنامه عملیاتی ایمنی و مدیریت بحران بناخواهند شد، ضمن اینکه این برنامه‌ها براساس طرح جامع استانداردها تعریف خواهند شد.مقررات و دستورالعمل‌ها در همین شرح جامع مشخص خواهد شد و گام‌هایی که باید برداشته شود.

در افق طرح جامع که ۲۰ تا ۲۵ سال است،  باید هر سال قدم به قدم بدانند چیکار می‌کنند و در هر قدمی که برمی‌دارند، چه نتایجی را در بر دارند و چه اصلاحاتی در عملکردشان می‌توانند داشته باشند.امیدواریم که این زلزله‌ها و سیل‌ها، یک شیپوری برای به خود آمدن و علمی بررسی کردن، علمی مطالعه کردن، طراحی جامع کردن، برنامه ریزی عملیاتی دقیق و مهارت آموزی به انسان‌ها برای پیشگیری، مقابله، امداد و نجات و بازسازی خرابی‌ها باشد.

الان وضعیت ساخت و سازها در سراسر کشور از نظر ایمنی و مقاوم سازی در برابر زلزله، سیل و سایر بلایای طبیعی چگونه است؟ آیا آماری از نا ایمن‌ها دارید و سازمان نظام مهندسی در این زمینه چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟

در دو دهه اخیر در ساختمان‌های ویژه مثل برج‌ها، بیمارستان‌ها و استادیوم‌ها تا حدود زیادی مقررات ملی اجرا و آیین نامه ۲۸۰۰ ورژن ۴ رعایت می شود ولی عموم ساختمان‌ها نه.

یک داستانی در کشور داریم که فراگیر است و آنهم داستان «دو نقشه‌ای ها» نام دارد؛ در واقع یک نقشه برای ساختمان تهیه و برای آن، پروانه گرفته می‌شود اما یک نقشه دیگر اجرا می‌گردد. در آن نقشه دوم، مقررات زیرپا گذاشته می‌شود؛ این اپیدمی هست. بعضی شهرها بیش از ۷۰ درصد ساختمان‌هایشان، دو نقشه‌ای هستند که این، ضایعه بزرگی است. من نمی‌گوییم همه مهندسین ناظر و همه مجریان ذیصلاح تخلف می‌کنند، ضمن اینکه تخلف از طرف مالکین هم وجود دارد و باید سیستم نظارتی و بازرسی را اصلاح کرد. با این سیستمی که الان داریم، نمی‌شود مقررات شهرسازی و مقرارت ملی ساختمان را دقیقا به اجرا در آورد.

دنیا به این نتیجه رسیده است که از مقررات و ضوابط و طراحی‌های شهرسازی به هیچ وجه کوتاه نیاید. امروز در یک شهر اروپایی وقتی بخواهیم درخواست تغییر کاربری بدهیم یا محدوده قانونی و توسعه آن را دنبال کنید، می‌خندند به آدم، می گویند این مثل اینکه از کرات دیگر آمده است. اما اینجا هفته‌ای هزار مورد کاربری تغییر می کنند! می دانید درآمد شهرداری‌های کشور میانگین ۷۰ درصد از فروش کاربری است. تراکم در کمیسیون‌ ماده ۵ و تغییر کاربری در کمیسیون‌های ۹۹ و ۱۰۰ شهرداری داده می شود. باید ابتدا مسئولان دست‌اندرکار قانون مدار، مقررات مدار، ضابطه و استاندارد مدار باشند. متاسفانه قانون گرایی، استاندارد گرایی و ضابطه گرایی حاکم نیست.

اگر گسل‌های تهران در بخش‌های مختلف فعال شوند، با چه وضعیتی روبرو خواهیم شد؟

ببینید تهران دو دسته گسل دارد. یک دسته گسل‌های قدیمی و بلوک‌های بسیار بزرگ که یک سرش در دماوند و سر دیگرش خارج شهر ری می رود و تا جاده کرج هم ادامه دارد؛ این بلوک‌های بزرگ است. به مرور زمان اینها به گسل‌های کم عمق و کوچک تبدیل می شوند. می دانید که مرکز عمق زلزله تا سطح زمین ۸ کیلومتر ولی تخریب وحشتناک است. در این حالت و ما گسل‌های جوان و پیر در تهران و شهرهای دیگر داریم که هر چند وقت یکبار بعضی از این گسل‌های پیر و یا جوان فعال می شوند. اگر یک زلزله‌ ۷ ریشتری در تهران بیاید، با بررسی‌هایی که مشاور ژاپنی کرده، حداقل پیش بینی این است که در آن موقع که جمعیت تهران ۵ تا ۶ میلیون نفر بود، یک میلیون کشته خواهند شد و تخریب هم بسیار سنگین خواهد بود. الان که جمعیت از ۱۲ میلیون عبور کرده، بیش از ۲ میلیون کشته خواهیم داشت. با شبکه‌ای که داریم و با برج‌هایی که در برشبکه‌های نامناسب تنگ و تاریک ساخته شده، دیگر ارتباط مان را هم قطع می‌کند. همچنین پروانه‌هایی که در گذشته برای بیش از ۱۵۰ برج ساختمان بیش از ۱۱ طبقه در تهران داده شده، متاسفانه روی گسل است. در واقع، می‌دانستند این برج‌ها روی گسل هستند اما پروانه ساخت دادند.البته در سال‌های اخیر جلوی این قضیه گرفته شده است. الان دقت جدی می شود که برج ها روی گسل ساخته نشود. به هر حال، تهران یک بمب هیدروژنی است، یعنی گسل‌ها مثل بمب هیدروژنی عمل می‌کنند. خیلی سریع طرح جامع مقاوم سازی شهر تهران را باید تهیه کرد. مطالعات امکان سنجی آن توسط مشاور ژاپنی شده، آماده است که این طرح تهیه و تکلیف مقاوم سازی روشن شود.

کد خبر: 4405

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 10 =