به گزارش آتیهآنلاین، ویرانی و مرگ اگرچه بارزترین نماد زلزله است، اما همواره بخشی دیگر از این ویرانی پنهان میماند و آن، «آسیبهای روانی بازماندگان زلزله» است. پنجم دیماه در تقویم ما، روز ایمنی در مقابل زلزله و بلایای طبیعی و مناسبت آن زلزله بم در سال ۸۱ است؛ مناسبتی که بهانه شد تا درباره نیازهای روانی بازماندگان زلزله صحبت کنیم.
«اختلال استرس پس از حادثه» یا (PTSD) یکبار دیگر نام اختلال را بخوانید. این عارضه زمانی اتفاق میافتد که شخص در برابر حادثهای قرار میگیرد که به شکل جدی خود یا عزیزانش دچار حادثه میشوند؛ اما نه هر حادثهای. در واقع وقتی فشار روانی وارد شده به فرد دراثر یک حادثه یا شوک روانی فراتر از تحمل او باشد به عارضه اختلال استرس پس از حادثه دچار میشود. او پس از تحمل فشار روانی ناشی از اتفاق پیشآمده دچار احساس ترس شدید، درماندگی یا وحشت میشود.
ریشه و نشانهها را بشناسیم
تولد رنج: به دنبال یک اتفاق دردناک خارج از تحمل روان افراد، اختلال استرس پس از سانحه بروز مییابد. مرگ غیرمنتظره عزیزان، تصادف، جنگ، بلایای طبیعی (مانند سیل، زلزله، گردباد و...) و تجاوز جنسی یا فیزیکی از جمله موارد زمینهساز (PTSD) است. در واقع خود فرد یا بازماندگان این حوادث میتوانند دچار این اختلال شوند.
نشانههای رنج: در افراد مختلف ممکن است نشانههای مختلفی بروز یابد. اما معمولاً اختلال (PTDS) با نشانههایی مانند خشم، بروز حالتهای عصبی، کاهش آستانه تحمل، شوک، ترس و احساس گناه دیده میشود. این حالتها باعث اختلال در روند عادی زندگی فرد شده و معمولاً بیش از یک ماه طول میکشند.
زمان بروز رنج: معمولاً سه ماه پس از بروز حادثه، نشانهها دیده میشود. اما مواردی هم وجود دارد که نشانهها تا سالهای دور دیده نمیشود. شدت و مدت اختلال متفاوت است؛ اما بعضی دیگر، طی شش ماه درمان میشود. اما هستند افرادی که به مدت طولانیتری اختلال را تحمل کرده و باید روند درمان طولانیتری را طی کنند.
۴ نشانهای که باید بشناسید
اشاره کردیم که افراد مبتلا به اختلال (PTSD) چه نشانههای رفتاریای دارند. اما اگر بخواهیم به نشانههای بارز این اختلال اشاره کنیم، در چهار نکته خلاصه میشود:
مثل یک نوار تکراری: افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، بارها و بارها حادثه را در ذهن خود مرور میکنند. مرور آن تلخی میتواند به شکل فلاشبک (برگشت به گذشته و مرور)، توهم و کابوس دیده شود. از سوی دیگر هرچه آنها را به یاد آن حادثه بیندازد؛ (مانند تاریخ آن روز، موسیقی، عطر، صدا، فیلم و...) تلخی را دوباره برای آنها زنده کرده و دوباره به همان اندازه آسیب روانی و حتی جسمی را تجربه میکنند.
دور از زندگی: آنها، تنهایی خود را در آغوش کشیدهاند. شخص آسیبدیده، از اشخاص، مکانها، موقعیتها یا هر عاملی که ممکن است به آنها آسیب وارد کند، دوری میگزینند. این دوری میتواند به شکل جدایی از خانواده، دوستان و بیمیلی به هرآنچه پیش از این به آن علاقه داشتهاند، بروز کند.
تحملی که کوتاه است: حتماً به آدمهایی برخورد کردهاید که با سادهترین حرفی از کوره در رفته و خشمگین شده یا گریه میکنند. این افراد از اختلال(PTDS) در رنج هستند. تحریکپذیری، خشم، اختلال در تمرکز، مبهوت شدن و بیخبری از اطراف، اختلال خواب و ابراز محبت یا بیتفاوتی غیرعادی به اطراف از جمله نشانههای اختلال استرس پس از سانحه است. ماجرا البته به همین جا ختم نمیشود و به همان نسبت به روان آسیب میبیند، جسم هم تحت تأثیر قرار میگیرد. فشار خون بالا، تپش قلب، تنش عضلانی، دردهای جسمانی در نقاط مختلف بدن، اختلال در تنفس، حالت تهوع، اسهال، اختلالهای مختلف گوارشی تا حملههای عصبی اضطرابی (حملهها پَنیک) از جمله نشانههای(PTSD) است.
فقط منفی: افراد آسیبدیده، نمیتوانند به زندگی نگاه درستی داشته باشند. ذرهبین آنها روی نقاط منفی زندگی متمرکز شده است.
به درمان درد برسید
برای درمان آسیبهای جسمی و روانی ناشی از یک ضربه یا شوک روانی که منجر به اختلال استرس پس از سانحه میشود، درمان در دو مسیر باید پیگیری شود. نخست، دارودرمانی زیر نظر روانپزشک و دیگری رواندرمانی و کمک گرفتن از حمایت دیگران. ببینیم به چه شکل:
درمان شاختی- رفتاری: با کمک رواندرمانگر، الگوهای فکری افراد آسیبدیده باید تغییر کند. این الگوها باید تغییر کنند تا فرد از عواطف، احساسات و رفتارهای آسیبرسان رها شود.
روبهرو شوید تا درمان شوید: فرد مبتلا به (PTSD) بارها در ذهن آسیب را مرور میکند. اما این فکر تکرار شونده، راه درمان نیست. در علم روانپزشکی درمانی به نام «مواجهه» وجود دارد. در این روش تحت نظر رواندرمانگر، رویداد موردنظر دوباره برای فرد زنده میشود. برای این منظور فرد ممکن است در موقعیت یا در معرض اشیاء یا هر نشانه دیگری که یادآور اتفاق ناخوشایند مورد نظر است، قرار گیرد. این کار فرد آسیبدیده را با ترسهایاش روبهرو کرده و به تدریج کمک میکند تا هراس و اضطرابهای بیمار درمان شوند.
خانوادهدرمانی مفید است: شاید تصور کنیم که رنج افراد فقط مربوط به خود اوست، اما اینطور نیست. آسیب شخص روی زندگی خانواده او نیز تأثیر منفی میگذارد. بنابراین گاهی لازم است تا اعضاء یک خانواده - حتی اگر متحمل آن آسیب نباشند- درمان شوند.
در گروه درمان شوید: وقتی دردی را با کسی که مشابه رنج شما را تحمل کرده در میان میگذارید، احساس سبکی میکنید. مشابه این حالت میتواند زمانی اتفاق بیافتد که افرادی که تجربه مشترکی از یک حادثه دارند- برای مثال زلزله- تحت نظر رواندرمانگر، تجربه خود از حادثه را بیان کرده و به این ترتیب از رنجشان کاسته میشود.
قدم به قدم صحبت کنید: در بسیاری افراد، سکوت و در بعضی دیگر صحبت کردن افراطی، از نشانههای تحمل رنج است. بنابراین به سکوت یا پرحرفی افراد توجه کرده و آنها را برای درمان رنجشان یاری دهید.
ورزش خوب است: همراه با درمانهایی که به آنها اشاره شد، تحرک بدنی و پرداختن به ورزشی که به آنها علاقه داشتید- فرد علایق گذشته خود را از دست میدهد- میتواند راه را برای درمان هموار کند.
یک سرگرمی تازه: بسیار دشوار است؛ اما شروع کار، سرگرمی یا عادتی جدید، میتواند به درمان شما کمک کند. کار با دست (سفالگری، خیاطی، نقاشی، بافتنی و...)، کارهای هنری بهویژه با هدف تخلیه روان (بازیگری، حرکتهای موزون و...)، نوشتن و... همگی برای رهایی از رنج، کمککننده هستند.
در هر حادثهای، کودکان و نوجوانان به توجه بیشتری نیاز دارند؛ اما اغلب آنها نادیده گرفته میشوند. از نشانههای اختلال استرس پس از سانحه در کودکان میتوان به اختلال در گوارش، اختلال در دفع ادرار و مدفوع، اختلال در مهارتهای فیزیکی یا آموزش مهارتها و اختلال در تکلم یا سکوت. بنابراین به این نشانهها دقت کرده و وضعیت کودکان آسیبدیده از حادثه - در بحث ما زلزله- را جدی بگیرید.
(توضیح تیتر: بیتی به خوانندگی زندهیاد ایرج بسطامی که در زلزه بم از دنیا رفت).
مهتاب خسروشاهی، روزنامهنگار
نظر شما