به گزارش آتیه آنلاین، در مراسم اختتامیه بیست و سومین جشنواره قصهگویی که روز سه شنبه سیام آذرماه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، در بخش پژوهشهای علمی جشنواره دو کتاب از علی خانجانی، نویسنده، پژوهشگر و قصهشناس برگزیده شد. این انتخاب فرصتی شد تا با او درباره قصهها گفتوگو کنیم.
ضمن تبریک به خاطر برگزیده شدن کتابهایتان، در مورد این دو کتاب بیشتر توضیح دهید.
با سلام و تشکر از لطف شما. قصهنامههای کارد و استخوان و رسم تجارت، عنوان دو کتاب از مجموعه بیست جلدی از قصه تا قصهگویی است که اولی براساس حکایتی از سندبادنامه و دومی براساس حکایتی از قابوسنامه، شکل گرفته است.
تعبیر قصهنامه، تعبیر غریبی است دلیل انتخاب این نام چیست؟
علت بهکارگیری تعبیر قصهنامه، برای هر یک از کتابهای این مجموعه، ایجاد یک بستر برای ورود تعبیری تازه به محدوده ادبیات داستانی است. همان طور که یک فیلمساز برای ساخت فیلم خود به یک فیلمنامه و یک کارگردان تئاتر برای به روی صحنه بردن نمایش خود به نمایشنامه نیازمند است، یک هنرمند قصهگو هم برای قصهگویی و اجرای قصه خود به قصهنامه احتیاج دارد، البته دلایل دیگری هم برای این کار در نظر داشتهام که در بخش اول هر کتاب آنها را توضیح دادهام.
هدف از طراحی مجموعه از قصه تا قصهگویی چه بوده است؟
وجود حکایات فراوان در متون کهن پارسی و ادبیات گرانقدر داستانی ما ایجاب میکند که این حکایات به بهانههای مختلفی چون تلخیص و ساده نویسی، بازنویسی، بازآفرینی و اقتباس مورد کاوش قرار گرفته و در روزگار امروز به نسل جوان و آینده ساز میهن معرفی شوند.
این وفور نعمت از طرفی و نیاز قصهگویان به داشتن قصههای تازه از طرفی دیگر، موضوعی بود که سالها در جریان جشنوارههای قصهگویی شاهد آن بودم و ذهنم را درگیر کرده بود. در چند کارگاه استانی موضوع بازآفرینی و مناسب سازی متون کهن را برپا کردم و روش پرورش و آماده سازی متون کهن را برای مربیان علاقهمند به قصهگویی تدریس کردم. محدودیت زمان در کارگاهها، تنوع موضوعات کاری و احساس نیاز فراگیران به راهنماییهای عینیتر و بیشتر برآنم داشت تا به فکر طراحی مجموعه از قصه تا قصهگویی باشم و روش آماده سازی متون کهن را برای قصهگویی به عنوان یک هدف اساسی در این مجموعه دنبال کنم.
روش کار شکلگیری مجموعه از قصه تا قصهگویی را توضیح دهید.
به همین منظور به شناسایی منابع دربردارنده حکایات در متون کهن پرداخته و ۲۰ کتاب از معروفترین این منابع را برای کار در نظر گرفتم. از هر کتاب یک نمونه حکایت را انتخاب و روش آماده سازی و مناسب سازی آنها را برای قصهگویی آموزش دادم و در انتها قصهنامه همان حکایت را به مخاطب کتاب تقدیم کردم.
کتابهای این مجموعه شامل چه مطالبی است؟
هر یک از کتاب های مجموعه از قصه تا قصهگویی از دو بخش جدا از هم تشکیل شده است. در بخش اول هر کتاب مطالبی در خصوص قصهنامه و موضوعات مربوط به چیستی و چرایی آن ارائه شده است. هدف از این کار این بوده است که مخاطب با تعبیر جدید قصهنامه و با پیشینه و نمونههای مشابه آن در گذشته آشنا شود؛ ضرورتهای قصهنامه نویسی به او شناسانده شود و انگیزههای لازم برای نگارش قصهنامه در او ایجاد شود. در بخش دوم کتاب که به چگونگی کار توجه دارد، ابتدا حکایتی از متون کهن همراه با اطلاعاتی پیرامون صاحب اثر به مخاطب ارائه میشود و پیامد آن روش قصهنامه نویسی در ده مرحله به او آموزش داده میشود. مراحل دهگانه قصهنامه نویسی به ترتیب عبارتند از: یکم: آشنایی با منبع قصه؛ دوم: معرفی صاحب اثر؛ سوم: ارائهی متن اصلی؛ چهارم: شناسایی واژگان و تعابیر نیازمند توضیح در حکایت اصلی؛ پنجم: گزینش مناسبترین توضیحات برای موارد شناسایی شده؛ ششم: شناسایی نقاط داستانی مبهم و قابل پردازش؛ هفتم: پاسخابی و پرداختن به موارد شناسایی شده؛ هشتم: بازآفرینی متن اصلی بر اساس پردازش صورت گرفته؛ نهم: طراحی ساختار و تنظیم گفتار و کردار برای راوی و دهم: تنظیم نهایی مطالب و نگارش قصه نامه. گفتنی است که در بخش دوم، خواننده کتاب چگونگی گردش کار و پردازش یک حکایت بکر و دست نخورده را تا تبدیل شدن به متنی کامل برای قصهگویی را شاهد خواهد بود.
مجموعه از قصه تا قصهگویی شامل چه کتابهایی است؟
برای این مجموعه بیست حکایت از بیست منبع شناسایی شده: قصهنامه «طنبورنواز» بر اساس حکایتی از کتاب اسرارالتوحید اثر محمدبن منوّر، قصهنامه «الاغ گرفتار» بر اساس حکایتی از کتاب بوستان اثر سعدی، قصهنامه «بخشندهتر از حاتم» بر اساس حکایتی از کتاب بهارستان اثر جامی، قصهنامه «مرگ سلیمان» بر اساس حکایتی از کتاب تاریخ طبری بلعمی اثر محمد جریر طبری و ابو علی بلعمی، قصهنامه «بربط نواز» بر اساس حکایتی از کتاب تذکرةالاولیاء اثر عطار نیشابوری، قصهنامه «امام زاده زرنگ» بر اساس حکایتی از کتاب ترجمۀ فرج بعد از شدة اثر قاضی تنوخی ترجمه اسعد دهستانی، قصهنامه «اختلاف طلایی» بر اساس حکایتی از کتاب جوامع الحکایات اثر محمد عوفی، قصهنامه «مرد گلخوار» بر اساس حکایتی از کتاب حدیقةالحقیقه اثر سنایی، قصهنامه «کارد و استخوان» بر اساس حکایتی از کتاب سندبادنامه اثر محمد بن علی ظهیری سمرقندی، قصهنامه «محبت به حیوانات» بر اساس حکایتی از کتاب سیاستنامه اثر خواجه نظامالملک طوسی، قصهنامه «نبرد با اژدها» بر اساس حکایتی از کتاب شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی، قصهنامه «رسم تجارت» بر اساس حکایتی از کتاب قابوسنامه اثر اثر عنصرالمعالی کیکاووس بن وشمگیر، قصهنامه «ذبح بقره» بر اساس حکایتی از کتاب قصصالانبیاء اثر ابراهیم نیشابوری، قصهنامه «نجات از چاه» بر اساس حکایتی از کتاب کلیله و دمنه اثر نصرالله منشی، قصهنامه «نان و نمک» بر اساس حکایتی از کتاب گلستان اثر سعدی، قصهنامه «آرزوی الاغ» بر اساس حکایتی از کتاب مثنوی معنوی اثر مولوی، قصهنامه «سلطان ظالم» بر اساس حکایتی از کتاب مخزنالاسرار اثر نظامی گنجوی، قصهنامه «بزغاله باهوش» بر اساس حکایتی از کتاب مرزباننامه اثر سعدالدین وراوینی، قصهنامه «جنگ تن به تن» بر اساس حکایتی از کتاب منطقالطیر اثر عطار نیشابوری، قصهنامه «دخترک زیرک» بر اساس حکایتی از کتاب نصیحةالملوک اثر امام محمد غزالی.
وضعیت قصه و داستان در ادبیات فارسی را چگونه میبینید؟
یادمان باشد که ما در دیار شهرزاد به سر میبریم و منطقهای که ایران عزیزمان در آن واقع شده از نقاط قصه خیز جهان است. اگر میگوییم از ذخایر ارزشمند ادبی برخورداریم، این یک ادعای احساسی و تعصب ورزانه نیست. بنده برای این مجموعه فقط بیست کتاب از بخش ادبیات داستانی کشور را انتخاب کردم و فقط در این بیست کتاب از صدها کتاب موجود در گنجینه ادبیات فارسی توانستم نزدیک به پنج هزار حکایت را شناسایی کنم. این در حالی است که هنوز سراغ کتابهایی مثل سمک عیار و هزار و یکشب نرفته ام و از داستانسرای بزرگی چون نظامی گنجوی، فقط کتاب مخزن الاسرارش را در نظر داشتهام در حالیکه هر یک از کتابهای او سرشار از حکایات و داستانهای قابل توجه است. دهها کتاب معروف دیگر در ادبیات داستانی ما وجود دارد که باید مورد عنایت قصهگویان، قصهپژوهان و نویسندگان توانمند در بازنویسی، بازآفرینی و اقتباس قرار گیرد.
کتابهای مورد استفاده در این مجموعه هر کدام خود دربردارنده حکایات بسیار زیادی هستند. تعداد حکایات مستقل و شناسایی شده در آنها اینگونه است: اسرارالتوحید ۲۴۰ حکایت، بوستان ۱۷۰ حکایت، بهارستان ۹۰ حکایت، تاریخ طبری بلعمی ۱۶۰ حکایت، تذکره الاولیا ۱۰۰ حکایت، جوامع الحکایات ۲۰۰۰ حکایت، ترجمۀ فرج بعد از شده ۲۳۰ حکایت، حدیقهالحقیقه ۶۰ حکایت، سندباد نامه ۳۰ حکایت، سیاستنامه ۷۰ حکایت، شاهنامه ۸۰۰ حکایت، قابوسنامه ۴۰ حکایت، قصصالانبیا ۱۲۰ حکایت، کلیلهودمنه ۵۰ حکایت، گلستان ۱۸۰ حکایت، مثنوی معنوی ۳۰۰ حکایت - مخزنالاسرار ۲۰ حکایت - مرزباننامه ۵۵ حکایت - منطقالطیر ۲۰۰ حکایت - نصیحه الملوک ۷۰ حکایت.
جمعاً چهار هزار و نهصد و هشتادوپنج (۴۹۸۵) حکایت؛ یعنی نزدیک به پنج هزار حکایت، فقط در این بیست کتاب شناسایی شده است.
برای قصه گویان پیامی دارید؟
به قصهگویان عزیزی که ممکن است کتاب را بخوانند، باید بگویم این عزیزان باید بدانند که قصهنامه بخش انتهایی کتاب به معنای نسخه اجرای برای تمام افراد نیست. همانطور که بارها در کتاب هنر قصهگویی و این کتاب گفته و بر آن تأکید داشتهام، هر فرد از قابلیتها و توانمندیهای خاصی برخوردار است و طبیعتاً باید قصهنامه خاص خودش را از هر قصه داشته باشد. بدون شک اگر قرار باشد که شما هم برای حکایات مندرج در این کتابها بخواهید قصهنامه بنویسید با آنچه که بنده نوشتهام متفاوت خواهد بود چون ممکن است طراحیهای خاص خود را داشته باشید.
سعی من فقط این بوده که روش کار را به شما آموزش دهم و جرأت دستکاری و مناسب سازی حکایات متون کهن را در شما ایجاد کنم. امیدوارم که این مجموعه بتواند موجب شناسایی، احیا و توسعه و گسترش زبان و ادبیات کشورمان شود و به ترویج فرهنگ قصهگویی بیانجامد.
جشنواره قصه گویی چقدر توانسته در ترویج قصه های فارسی تاثیرگذار باشد؟
شاید بهتر باشد که این موضوع را دیگران بگویند و ما تنها نشانه هایی از این استقبال و تاثیر را در دست داریم اما از سال ۱۳۷۶ که این جشنواره را آغاز کردیم، تا سال ۱۳۸۶، جشنواره فقط ملی و سراسری بود، بدون آن که تبلیغی کرده باشیم، مخاطبان خارجی این جشنواره را دیده بودند و خواستار آن شدند که در این برنامه شرکت کنند، شما خروجی نهایی را در پنج روز آخر جشنواره می بینید اما قبل از این، ابتدا مربی قصه را در کتابخانه خود بازگو می کند، بعد از ان وارد رقابت شهری می شود و پس از برگزیده شدن به بخش استانی و منطقه ای راه پیدا می کند و در نهایت به مرحله کشوری و ملی می رسند.
روندی طولانی است که به بخش نهایی می رسد، در هر جشنواره و مسابقه، خانواده ها نیز حضور دارند، مطبوعات و رسانه ها در جریان روند آن قرار می گیرند و خبرهای آن منجر به شکل گیری فضایی پیرامون قصه و شناختن آن می شود، حدود ۸۷ تا ۸۸، قصه گویی مادران را با همراهی شهرداری در تهران داشتیم و بیش از ۶ هزار مادر را آموزش دادیم، مدرسین کانون پرورش فکری با مشخص شدن سرفصل هایی به تدریس می پرداختند. در ادامه آن جشنواره قصه گویی مادران برگزار کردیم، در مشهد نیز چنین برنامه ای با حضور شرکت کنندگان بیشتری، برگزار شد و ۱۵ هزار مادر در این برنامه حاضر شدند. در هر شهر جسته و گریخته برنامه هایی برگزار می شود و مربیان کانون به تدریس می پردازند و حتی برای مادران باردار نیز برنامه هایی برگزار شد، چون جنین از ۴ ماهگی قصه ها را می فهمد و ما یکی از برنامه هایی که به آن پایبند هستیم این است که انسان از پیش از تولد تا زمان مرگ به قصه گفتن و قصه شنیدن، نیاز دارد و باید بحث قصه گویی ادامه پیدا کند.
کار دیگری که در دست داید؟
به دلیل این که قصه های عامیانه مورد بی مهری قرار میگیرند، قصد دارم با بررسی آنها، نکات ناگفته آنها را بازگو کنم، چون گاهی گفته می شود که قصه های عامیانه دیگر اهمیت و تاثیر خود را از دست داده اند. این قصه ها در هر زمان قابل بازگویی هستند و در همین جشنواره قصه گویی می توانید آن ها را ببینید. ۱۰ داستان را برگزیده ام و آن را بررسی خواهم کرد و امیدوارم که بتواند برای مخاطبان کاربردی باشد.
نظر شما