به گزارش آتیه آنلاین، «مناقشههای موجود میان کشورهای عربی و تنشهای مرزی جاری، هرکدام پتانسیل ایجاد یک بحران تمام عیار را در خود دارند. این پتانسیل بالقوه در قبیل مسائل از ابتدای بهار عربی با آزادسازی انرژی درونی خود و مهندسی برخی دولتها به شکل بالفعل نمود داشته و یمن را میتوان در زمره اینگونه پروندههای سیاسی و بینالمللی قلمداد کرد». این جملات بخشی از بیانات توماس رگفورد، مدیر پیشین میز خاورمیانه و شمال آفریقا در دیده بان حقوق بشر اروپا با محوریت بحران یمن است.
اما حالا خبر از محصول جدید ریاض توجه اغلب رسانههای منطقهای و غربی را به خود جلب کرده است. چندی پیش یکی از مسئولان ائتلاف متجاوز عربی به یمن در مصاحبهای با نشریه انگلیسی ساندی تایمز از تکمیل تمامی مقدمات لازم برای اجرای سازوکار تسریع در اجرای «توافق ریاض» در خصوص حل بحران جنوب یمن خبر داد. این توافق به دنبال پایان دادن به درگیری نیروهای جدایی طلب جنوب یمن (تحت حمایت امارات) و نیروهای دولت عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری مستعفی یمن (مورد حمایت عربستان) بوده است.
اما قبل از ورود به موضوع این توافق باید از ابعاد مختلف آن پرده برداشت تا مخاطب با درک درستی نسبت به وضعیت درگیری در یمن بتواند در نهایت به تحلیلی جامع در رابطه با پرونده جنگ در این کشور و اقدامات ائتلاف عربی به ریاست ریاض برسد.
ریاض در محاصره هزینهها
آنچه امروز از سوی تحلیلگران در رسانههای مختلف جهان به خصوص غرب به عنوان علل جنگ در یمن با اشاره به تنش و مناقشه مرزی میان این دو کشور عنوان میشود، نه تنها همه ماجرای این بحران نیست بلکه دروغی مضحک است. مسالهای که توجه کارشناسان سیاسی و امنیتی را در اشغال یمن و جنگ تمام عیار عربستان و امارات علیه ملت بیدفاع یمن به خود جلب کرده، تغییر سیاستهای کلان در برخورد با پرونده یمن از سوی ائتلاف عربی است. رخدادهای نظامی، امنیتی و سیاسی در کنار تحولات دامنهدار در عرصه میدانی باعث شد تا همه اعضای ائتلاف عربی یک تجدیدنظر کلی در خصوص سیاستهای خود در قبال موضوع یمن داشته باشند.
در همین راستا میتوان به عملیات سراسری نیروهای مردمی و ارتش این کشور وابسته به انصارالله در استان مأرب و ادامه پیشروی به علاوه پاکسازی و تثبیت موقعیت پایگاه ماس در این منطقه اشاره داشت. ارتش و نیروهای مردمی توانستند با یک عملیات غافلگیرکننده در این استان پایگاه استراتژیک و راهبردی ماس را به کنترل خود درآورند. در ادامه این عملیات، تعداد قابل توجهی از نیروهای مزدور و ارتشی ائتلاف عربی کشته و مجروح شدند. در این بین هشت ژنرال ستاد ائتلاف که شش تن از آنها متعلق به ارتش سعودی بودند در لیست کشته شدگان مشاهده میشوند و این مسئله باعث خلق بحران روحی و روانی جدی در میان نیروهای عمل کننده ائتلاف عربی شد.
عملیات نیروهای یمنی در مأرب در حالی با پیروزیهای سلسلهوار توجه رسانههای منطقهای را به خود جلب کرد که از سوی دیگر، فرماندهان اماراتی و سعودی از طبعات این اقدامِ نیروهای مردمی و ارتش یمن مطلع بودند. آنچه در میان خبرهای مخابره شده از یمن تعجب تحلیلگران غربی را به دنبال داشت، ورود شورای مصالحه به مناطق اشغالی و گفتوگو با سران برخی قبایل با هدف مصالحه با ارتش و نیروهای مردمی یمن بود. خبری که در ادامه آن، اقدام نیروی هوایی ارتش سعودی و بعضاً اماراتیها در هدف قرار دادن نیروهای مزدور و قبایل تحت فرمان خود پس از مصالحه میان آنها و ارتش یمن باعث شد تا تعداد قابل توجهی از عناصر مسلح مزدور از برخی محورهای نبرد در یمن خارج شوند. این مسئله نه تنها باعث نفرت بیش از پیش میان برخی قبایل و اعراب از ائتلاف عربی شد بلکه در برخی از محورها واکنش متقابل آنها را نیز به دنبال داشته است.
از سوی دیگر سرویس های اطلاعاتی بریتانیا و ایالات متحده با اشراف کامل بر آمایش سرزمینی و همچنین روند تحولات در میدان نبرد، پرونده یمن را در دو حوزه آتشبس و همچنین حقوق بشری فعال کردند. به عبارتی دیگر سرویسهای اطلاعاتی غرب برای جلوگیری از ادامه شکستهای تحمیلی بر ائتلاف سعودی، با الگوگیری از پرونده نبرد سوریه به دنبال ایجاد تنفس با هدف توقف عملیاتهای ارتش و نیروهای مردمی یمن در «مارب» و «البیضا» و «تعز» بودند. این اقدام در شرایطی در دستور کار ائتلاف عربی قرار گرفت که ژنرالهای ستاد ائتلاف عربی به علاوه نمایندگان اطلاعاتی و عملیاتی لندن و واشنگتن به روشنی از حوادث بعدی و طبعات پیروزی ارتش و نیروهای مردمی آگاه بودند.
در همین راستا برخی کارشناسان مسائل نظامی معتقدند اگر ارتش و نیروهای مردمی بتوانند جبهه مأرب را در وضعیت کلی به یک ساماندهی معین برسانند توان نظامی آنها بر دو جبهه «بیضاء» و «تعز» با برابری نیروهای حاضر در جبهه مأرب افزایش پیدا میکند. همچنین بخش قابل توجهی از توان انصارالله میتواند برای حل و فصل وضعیت جبهه « بندر الحدیده» مصرف شود و این یعنی اینکه اگر روند تحولات میدانی در ادامه عملیاتهای نیروهای ارتش و مردمی همین نمودار را طی کند، مدتی نخواهد گذشت که ریاض برای معامله بر سر مناطق و جغرافیای از دست داده باید در مذاکرات حاضر شود!
فقط یک کارت بازی باقی مانده!
تمام معادلاتی که پیشتر مورد اشاره قرار گرفت، موجب شد تا مساله صلح و توقف جنگ از سوی غرب و بازیگر جدید یمن یعنی «تلآویو» در دستور کار ابوظبی و ریاض قرار بگیرد. در همین راستا محمد آل جابر، سفیر عربستان در یمن در مصاحبه با روزنامه عکاظ چاپ ریاض اعلام کرد که «تمهیدات نظامی مکانیزم تسریع اجرای توافق ریاض تکمیل شده و فرمانده نیروهای دولت قانونی (دولت مستعفی یمن) و فرمانده نیروهای شورای انتقالی جنوب (جدایی طلبان مورد حمایت امارات) در أبین بعد از تکمیل و تفکیک نیروها و انتقال آنها با نظارت نمایندگان تیم هماهنگی، تماس و فرماندهی ائتلاف در عدن، در جایگاهی تاریخی قرار دارند».
در نهایت وضعیت پرونده یمن از سوی ائتلاف عربی به عنوان سیاست اتخاذ شده از سوی «محمد بن سلمان» و «محمد بن زاید» رسید. در این رابطه خالد بن سلمان، معاون وزیر دفاع عربستان در خبری اعلام کرد تلاشهای ولیعهد عربستان برای حل بحران سیاسی فراگیر در یمن به توافق میان طرف یمنی برای اجرای توافق ریاض و «تشکیل دولت جدید» منجر شد.او معتقد است که این دستاورد دیپلماتیک و نظامی با رویکرد مثبت رئیسجمهور مستعفی یمن، شورای انتقالی جنوب و رهبران نظامی در أبین و عدن محقق شد.
از سوی دیگر عبدربه منصورهادی، رئیسجمهور مستعفی یمن جمعه دستور تشکیل دولت جدید با ریاست «معین عبدالملک» را صادر کرد که کابینه آن شامل ۲۴ وزیر است که تعدادی از آنها از شورای انتقالی جنوب یمن انتخاب شدهاند. همچنین اتحادیه اروپا به عنوان شریک ائتلاف عربی و صاحبان منافع تسلیحاتی و سیاسی در بحران یمن، از تشکیل دولت جدید میان منصورهادی و جداییطلبان جنوب یمن استقبال کرد و در اظهاراتی با بیان اینکه دولت جدید مأموریتهای سختی در پیش دارد و باید تصمیمات جسورانه و مهمی اتخاذ کند خاطرنشان کرد که اتحادیه اروپا به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی یمن پایبند است و به حمایت از تلاشها برای حل مسالمتآمیز بحران ادامه میدهد.
آنچه از مواضع و سیاستهای اجرایی ائتلاف عربی در میدان جنگ یمن و واکنش کشورهای غربی در مجامع بینالمللی مشخص است، ناتوانی آنها در کنترل و هدایت بحران یمن و انفعال در حوزه نظامی و امنیتی است. به عبارت سادهتر اعضاء غربی حاضر در ائتلاف عربی بعلاوه شریک نظامی جدید آنها یعنی تلآویو، به این نتیجه رسیدهاند که با تقویت درگیری و شعلهور کردن جنگ در یمن که پشتیبانی و تقویت جبهه منصور هادی و مزدوران اجارهای ائتلاف را در دستور کار قرار داده، شاید بتوان برای جلوگیری از بیآبرویی این ائتلاف و شکست ریاض و ابوظبی، زمان خرید! از سوی دیگر کوک کردن ساز صلح و آتشبس در جامعه بینالملل با محوریت جنوب یمن به نوعی میخواهد این پیام را القاء کند که با تشکیل دولت ائتلافی در جنوب یمن مقداری از فشار و هزینههای تحمیلی در خصوص جنگ کاسته خواهد شد و این میتواند زمینه ساز پیدا کردن روحیه و توان از دست رفته ائتلاف در میدان نبرد باشد.
گزارش: اردشیر حبیبی
نظر شما