زیدآبادی: دلایل ردصلاحیت لاریجانی منتشر هم نمی‌شد، قابل حدس بود

احمد زیادآبادی نوشت: اگر از علی لاریجانی کاری برمی‌آید، بهتر است آن را خارج از دستگاه قدرت و یا نهادهای پیرامونی آن به انجام رساند. اگر در اینجا کاری از او برنیاید، به طریق اُولی در پاستور هم از پس کاری برنمی‌آمد.

به گزارش آتیه‌آنلاین، احمد زیدآبادی در کانال تلگرام خود نوشت: دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، اگر هم منتشر نمی‌شد به همین صورتی که منتشر شده است، قابل حدس بود!

معمولاً بیشتر افراد مشهوری که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری توسط شورای نگهیان اصطلاحاً رد صلاحیت می‌شوند، دلایلی از همین قبیل دارد. سال ۷۸ که من به قول کرمانی‌ها «ناپرهیزی» کردم و برای شرکت در انتخابات مجلس ششم از تهران نامم را به ثبت رساندم، به دلیل «عدم اعتقاد به اسلام» شورای نگهبان مرا از گردونۀ انتخابات حذف کرد.در همان زمان در جایی گفتم؛ ظاهراً کار برخی از نهادها در جمهوری اسلامی این شده است که با هزینه از خزانۀ مملکت، در جوامع آفریقایی در به در به دنبال یافتن کسانی برای مسلمان شدن برآیند، بعد در کشور خودمان کسانی را که جد اندر جد مسلمان بوده‌اند، از دایرۀ اسلام خارج کنند!با این همه، من حذف افراد از گردونۀ انتخابات در جمهوری اسلامی را چندان مهم نمی‌دانم! تجربۀ دهه‌های گذشته نشان داده است که وضع کشور ما از طریق وارد شدن افراد ناهمسو با ارکان اصلی قدرت در نهادهای حاکم اصلاح نمی‌شود. حتی به عکس، کسانی که با وعده‌های رنگارنگ بر کرسی مجلس یا ریاست جمهوری تکیه می‌زنند، پس از ناکامی در تحقق وعده‌هایشان دست از پا درازتر با دلخوری و آه و ناله مجبور به ترک صحنه می‌شوند.

علی لاریجانی هم اگر به فرض تأیید صلاحیت می‌شد و به ساختمان پاستور هم راه می‌یافت، در این شرایط دشوار و بغرنج کاری از پیش نمی‌برد؛ چرا که همین نامۀ شورای نگهبان از نگاهِ نهادهای صاحب نفوذ به شیوۀ کار و طرز فکر او به روشنی پرده برمی‌دارد. با این نگاه، اجازه نمی‌دادند که آب خوش از گلویش پایین رود، چه رسد به اینکه بخواهد وضع را طبق علایق خود سامان دهد. از این رو، اگر به واقع از علی لاریجانی کاری برمی‌آید، بهتر است آن را خارج از دستگاه قدرت و یا نهادهای پیرامونی آن به انجام رساند. اگر در اینجا کاری از او برنیاید، به طریق اُولی در پاستور هم از پس کاری برنمی‌آمد.

بارها گفته‌ام که ساختمان پاستور به منزلۀ باتلاقی است که افراد مستقر در آن را در حجم عظیمی از مشکلات و فشارهای همه جانبه غرق می‌کند. شاید تنها خاصیت این جایگاه تجربۀ ملموس این حجم از مشکلات و فشارها باشد. پس چه بهتر که فردی مورد اعتمادِ همان صاحبان نفوذ سکان پاستور را به دست داشته باشد تا بلکه بغرنجی و وخامت وضع را دریابد و چاره‌ای برای عبور از این بلبشوی سیاسی بیاندیشد. اگر امکان اصلاحی باشد از همین طریق است؛ نه از راه فاصله انداختن بین صاحبان نفوذ با معضلاتی که فقط قرار گرفتن در موقعیتِ اجراییِ چالشِ عینی با آن‌ها، بار طاقت‌فرسایشان حس می‌شود.

کد خبر: 39930

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 5 =