به گزارش آتیه آنلاین، اسماعیل باستانی در تازهترین اثر خود با عنوان «عوارض جانبی» کوشیده در اشعار سپید و بیوزن مفاهیمی موزون را بیان کند.
و خدا/ انسان را آفرید/ تا زمین،/ تنها نماند!
و انسان/ زمین را کشت، تا ...
این بخشی از نخستین متن نثرگونه کتاب عوارض جانبی است. شاعر که رشتههای علوم ارتباطات و روزنامهنگاری تحصیل کرده و در طول سالهای فعالیت حرفهای خود در زمینه تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی به صورت جدی در حوزه ادبیات و شعر فعالیت کرده است، در تازهترین طبعآزمایی خود در زمینه شعر قالب سپید را برگزیده است.
باستانی در اشعارش خود را انسانی معرفی میکند که در درونش فردی بستری در تیمارستان قرار دارد و بسیاری داشتهها، نداشتهها و محرومیتهایی که خود را در معرض آن میبیند، فریاد میکشد و به همین اعتناست که شاعر به خود اجازه میدهد عبارات را از قاب و قالب محتوایی رایج خارج کند و به آن رنگ و معنایی تازه ببخشد. «شعر میبارد بر تنم/ و این سنگفرش/ و این سنگفرش/ آرام قدم میزند تا دریا/ که دریا/ تو بودی/ در ازدحام مرغان دریایی» (ص. ۵۲)
کتاب در هیچ جا و حتی در پشت جلد معرفی از شاعر را ارائه نداده است. اسماعیل باستانی پیشتر در مصاحبهای با یک رسانه در مورد عنوان اثرش گفته است: عوارض جانبی دومین کتاب من است. این که چرا «عوارض جانبی» باید بگویم در دنیایی هستیم که همه چیزش پر از عوارض است. از زندگیاش بگیر تا مرگ.
باستانی متولد ۱۳۶۲ است و پیشتر از او کتاب شعری با عنوان تهران- لوبیتل- چشمهای تو در سال ۹۸ منتشر شده است. انتشارات نیستان که نخستین اثر این شاعر را منتشر کرده است دومین کتاب شاعر را هم در ۹۸ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما