پوشش بیمه به عنوان یک خدمت اجتماعی میتواند از ابعاد گوناگون قابل بررسی باشد؛ اگر توسعه را به دو دسته بعد امکانی و بعد ثبتی، تقسیم کنیم، بعد امکانی شامل فراهم کردن زیربناهای اقتصادی است که در کنار آن ابعاد خدمات اجتماعی مانند بیمه را نیز دربر دارد؛ این بعد از توسعه میتواند به هویتآفرینی، ظرفیتسازی و توانمندسازی روستائیان، عشایر و اقشاری از این قبیل بیانجامد.
اما آنچه که در بررسی بیمه اجتماعی اهمیت دارد، مسئله نظام انگیزشی مشارکت در بیمهگذاری یک روستا یا یک اجتماع است؛ به این معنا که چه عواملی میتواند برانگیزاننده مشارکت مردم در بیمههای اجتماعی باشد. باید گفت، در دوره کنونی روستائیان ما وارد عرصه جدیدی از آگاهیهای اقتصادی شدهاند؛ یعنی ما دیگر با یک اجتماع روستایی محروم از تحولات فناورانه و ارتباطی مواجه نیستیم؛ بلکه اکنون روستائیان دسترسی مناسبی به این مقولات دارند.
از اینرو در مباحث بیمهای نیز وقتی مزایای بیمه یک صندوق به آنها معرفی شود، این سوال را مطرح میکنند که چه سود و پاداشی میتوانند از این بیمه دریافت کنند. به این ترتیب، شناسایی نظام انگیزشی در گسترش پوشش بیمههای اجتماعی امری بسیار مهم است. برای مثال، چنانچه به یک روستایی پیشنهاد شود که از پوشش بیمه عمر برخوردار شود، میپرسد، بعد از ۲۰ سال بیمهگذاری و پرداخت حقبیمه، مبلغ یک میلیارد تومان پول داده میشود؛ درحالی که اکنون با یک میلیارد تومان چه کاری میتوان انجام داد که پس از ۲۰ سال بتواند به زخم زندگی بخورد.
برای بررسی بهتر نظام انگیزشی، لازم است مطالعات و بررسیهای بیشتری برای شناسایی عوامل موثر بر «انگیختن» مردم برای مشارکت در این نوع بیمهگذاریها انجام شود. پس از آن میتوان با طراحی یک نظام آموزشی و ترویجی، مردم را تشویق به سرمایهگذاری در حوزهها بیمههای اجتماعی کرد.
در این راستا، علاوه بر توجه به نظام آموزشی و نیز نظام ترویجی، شناسایی عوامل پیشران جامعه نیز مهم است. زیرا هرچقدر هم شناسایی انگیزهها میسر و یک نظام آگاهی و ترویجی طراحی شود، اما اگر شناسایی پیشرانها میسر نباشد، امکان موفقیت کمتر میشود. به بیان دیگر برای داشتن نگاه مدیریتی به مسئله گسترش پوشش بیمه اجتماعی، باید بدانیم راهبران توسعه چه کسانی هستند و شناسایی افرادی که میتوانند مردم را در این مسیر تشویق کنند، بسیار مهم است.
روستاهای مختلف براساس نظام فرهنگی، مذهبی، قومی و سایر عوامل دارای پیشرانهای گوناگون هستند؛ برای مثال در روستاهای کردستان، روحانیان و ریشسفیدان نقش مهمی در تشویق مردم در پیشبرد منافع محلی دارند. بنابراین در آن اجتماع باید از این ظرفیت برای ترغیب مردم در زمینه برخورداری از پوشش بیمه، استفاده کرد.
مسئله نظام انگیزشی مشارکت
همانطور که اشاره شد، توجه به نظام انگیزشی در توسعه صندوقهای بیمهای اهمیت دارد؛ روستایی به نام «مال ملا» در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد که به «مال استریت» ایران شهرت یافت؛ زیرا میزان مشارکت مردم در بورس بسیار چشمگیر بود و مردم این روستا حدود ۲۵ میلیارد تومان در این بازار ضرر کردند. بنابراین مردم اقتصاد جدید شناختهاند و حتی وارد بحثهای جدید اقتصادی مانند رمزارزها شدهاند.
بنابراین ما با مردمی مواجه هستیم که باید حتما نظام انگیزشی آنها را شناسایی کنیم و به آنها بگوییم که چه خدمات و چه پاداشهایی در ازای سرمایهگذاری در بیمهنامهها دریافت خواهند کرد. همچنین در کنار این مباحث باید بتوان یک نظام آموزشی و ترویجی خاصی را براساس شرایط محلی طراحی کرد تا به توسعه بیمهنامههای اجتماعی به ویژه در اقشار کشاورزان و روستائیان، کمک کند.
نظر شما