به گزارش آتیه آنلاین، «هردم از این باغ بری میرسد»، شده است مصداقی برای مردم خوزستان. از هجوم ریزگردها و آتشسوزی مراتع و جنگلها گرفته تا خشکسالی و سیل، همه و همه باعث شده، مردم خوزستان مدام در معرض آسیبهایی باشند که رخدادهای طبیعی یکی از دلایل آن است. هرچند که این رخدادها در مناطق دیگر کشور اتفاق میافتد اما اتفاقافتادن مسلسلوار آنها در جنوب کشور به ویژه در خوزستان، مردم محروم این منطقه را به ستوه آورده است.
ابربحرانهای خوزستان
به گفته مدیرکل وقت بحران استان خوزستان: «از بهمن ۹۵ تاکنون چهار ابربحران بزرگ را در استان خوزستان از سر گذاشتهایم و برای اینکه این ابربحران ها تکرار نشود لازم است برنامهریزی مناسب صورت گیرد، نخستین ابر بحران استان گردوغبار بهمنماه سال ۹۵ بود.» کیامرث حاجیزاده خشکسالی سال ۹۷ را دیگر ابربحران خوزستان نامید و گفت: این بحران موجب شد خوزستان در آن سال در بسیاری از شهرها با تنش آب شرب و آب کشاورزی روبهرو شود. بحران آتشسوزی از دیگر بحرانهای خوزستان است، باوجود تلاشهایی که برای بازآفرینی مرتعها و کاشت درخت برای مقابله با ریزگردها صورت میگیرد جنگلهای زاگرس و بیشهزارها در حال نابودی هستند و حدود ۵۰ درصد آتشسوزیهای کشور در سالهای ۹۷ و ۹۶ در حوزه مراتع و صنایع به استان خوزستان بود. مدیر کل مدیریت بحران استانداری خوزستان سیلاب را چهارمین ابربحران و پس از آن زلزله و رانش زمین را به عنوان بحرانهای بعدی خوزستان عنوان کرد و توضیح داد: هیچ استانی در کشور مانند خوزستان این تعداد بحران را در چند سال اخیر نداشته است. (خبرگزاری ایرنا/اردیبهشت ۹۹)
هرچند برای مقابله با این بحرانها اقداماتی صورت گرفته و همه دستگاههای ذیربط در این خصوص اقداماتی را انجام دادهاند اما این اقدامات کافی نبوده و رخدادهای طبیعی در این منطقه هربار مسئولان را غافلگیر میکند و مردم را مصیبتزده. دکتر علیرضا شکیبا نقش دخالتهای انسانی را در بروز بحرانهای خوزستان بیشتر و پررنگتر میداند. آنچه در ادامه میخوانید، گفتگوی آتیه آنلاین با این اقلیمشناس و استاد دانشگاه است:
شرایط اقلیمی خوزستان چگونه است؟
استان خوزستان از دو بخش کامل متفاوت کوهستانی و جلگهای تشکیل شده است. بخش جلگهای تحت تاثیر اقلیم خشک گرم و فرا خشک گرم قرار گرفته و بخشهای شمالی و شمال شرق که کوهستانی است از اعتدال بیشتری برخوردار است. وجود دو نوع توپوگرافی متضاد باعث تنوع اقلیمی منطقه شده است. دمای زیاد و موجهای گرما خشکسالی و تاثیرات منفی افزایش دما از این ویژگیهای غالب اقلیمی این منطقه هستند همچنین بادهایی که از عربستان میوزد، مقداری گردوغبار و خاک همراه دارد که موجباب آلودگی هوا را فراهم نموده و از بحرانهای مهم این استان است. در سالهای اخیر نیز میزان بارشهای سنگین در این استان افزایش چشمگیری داشته است که پیامدهای نامطلوبی هم بدنبال داشته است.
با توجه به اقلیم خوزستان، چرا این منطقه مدام در معرض بحرانهای طبیعی قرار میگیرد؟
یکی از دلایل آن میتواند موقعیت جغرافیایی آن باشد. این استان تحت تاثیر جریانات جوی مختلف از طرف دریای سرخ، مدیترانه صحاری عربستان و. است علاوه بر این موارد عوامل محلی مانند رشتهکوههای زاگرس و مجاورت با خلیج فارس اثرات مختلفی بر وضعیت آبوهوای منطقه ایجاد میکنند. برای مثال وجود بیابانهای شمال شرق آفریقا، شمال شبه جزیره عربستان، عراق، سوریه و اردن خاستگاه عمده گرد وغبارهای این استان شده است؛ و همان طور که قبلا اشاره شد بارشهای چند سال اخیر میتواند ناشی از تغییر اقلیم باشد اما سومدیریت و انجام فعالیتها و دخالتهای نابخردانه انسان به بحرانهای طبیعی دامن زده است. برای مثال سوء مدیریت منابع آبی موجب خشک شدن تالابها و افزایش گردو غبارها در منطقه شده است. مورد دیگر، عدم اجرای تعهدات شرکت نفت در حفظ منابع طبیعی تالابها در حین فعالیتهای استخراج منابع نفتی است؛ و از طرفی توپوگرافی متضاد و رودخانههای پر آب که اکثرا سرچشمهشان خارج از استان است و باران های چند سال اخیر در استانهای بالادست و در خود استان خوزستان حجم روانآبها را افزایش داده است. وجود رسوبات ریزدانه رس و مارن در سازندهای آسماری و میشان در رودخانههای وحشی با توپوگرافی خشن در سرچشمه یا علیا رود نسبت به سفلی رود و میانرود موجبات طغیان رودها و آبگرفتگی را فراهم نموده است.
آیا دخالتهای محیط زیستی انسانی در شکلگیری رخدادهای طبیعی مثل ریزگرد، سیل، آتشسوزی و خشکسالی که هرساله در فصول مختلف در خوزستان روی میدهد، تاثیرگذار بوده است؟
دقیقا تاثیر دخالتهای انسانی در دهههای اخیر همچون توسعه نیشکر و فعالیتهای خشکاندن تالابها برای دستیابی به مخازن جدید نفتی توسط شرکت نفت، اهدای مجوزهای تراکم سازی توسط شهرداریها به سازندگان بهمنظور محدود کردن گسترش شهری، پروژه قطار شهری که نزدیک به دو دهه روندی بسیار کند و گاهی مسکوت داشته است، احداث سدهای عظیم در بالادست رودخانههای دز و کارون و مارون به کاهش دبی این رودخانهها و افزایش بار رسوبی در پاییندست و نیز خشکیدن تالابها بهویژه شادگان که در کنوانسیون رامسر جز تالابها ی بینالمللی ثبت گردید و ... این تغییر کاربریهای بیضابطه که ناشی از عدم مطالعه درست و سو مدیریت است منجر به ایجاد و تشدید بحرانهای متعدد در این استان شده است و پیامدهای نامطلوبی را بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی گذاشته است. تنها در چند سال اخیر تعداد زیادی از مردم خوزستان بدلیل وقوع بحرانهای اقلیمی تشدید شد بواسطه سو مدیریت ریزگردها مهاجرت نمودند.
چه دخالتهای انسانی؟ و تا چه اندازه ضرورت داشته است و کدام رخداد طبیعی در خوزستان میتواند به عنوان یک بحران اساسی تلقی شود؟
به نظر من بیش از نقش عوامل طبیعی عملکردهای نابخردانه انسانی با رویکردهای مختلف، سیاسی و اقتصادی، بخشی عملکردن ترجمانهای عامل در برنامهریزیها (سازمان حفاظت محیطزیست، منابع طبیعی، شهرداری و استانداری، شرکت نفت) نقش بیشتر و پررنگتری در بروز بحرانهای خوزستان ایفا میکند
برای نمونه دلیل اصلی افزایش ریزگردها خشکاندن تالابهاست که نقش مدیریت سوء و فعالیتهای نادرست هویداست. در شرایط کنونی یکی از بحرانهای شهر اهواز آبگرفتگی معبر هنگام بارشهای سنگین است.
منشا آن بحران چیست؟
تغییر مدیریتهای مکرر در بخشهای مختلف و اعمال نظرات مدیریتی غیر کارشناسانه روند ممتد برنامهریزیها را مختل میکند و نتایج برنامهریزیهای یکپارچه و جامع و مستمر را به عدم موفقیت برنامهها منتهی میکند.
آنچه در اهواز رخ میدهد بلای طبیعی و سیلاب. نیست. بلای انسانی است که نتیجه تصمیمگیری و مدیریت نابخردانه است. آبگرفتگی به خاطر تراکم بالای انبوهسازی در سطح شهر بدون افزایش حجم اگوهاست. حجم کانالهای فاضلاب مربوط به قبل از انقلاب است در حالیکه تراکم ساختمانها تقریباً ١٠ برابر شده هر واحد مسکونی تبدیل به ١٠ واحد مسکونی شده بهطور متوسط درنتیجه آبگرفتگی بحرانی است که انسان دخالت دارد. عامل مهم دیگر توپوگرافی خیابانهاست. در همه دنیا شیب خیابانها بصورت ٨ است و زهکشها در پایین شیب است. در اهواز شیب خیابانها ٨ است و زهکشها در راس شیب قرار دارد درواقع آب سوار زهکش نمیشود
فقط در نظر داشته باشید که در شهری که یک کانال طبیعی عظیم مثل کارون وجود دارد اگر زهکشها عملکرد درست داشتند نباید آبگرفتگی اتفاق میافتاد؛ و به همین علت بعد از هر بارش رگباری که از ویژگیهای مناطق خشک است شهرداری در مناطق موتور پمپ میآورد و آبها را وکیوم میکند و در زهکشها میریزد. فقط در منطقه نیو سایت اهواز که منطقه انگلیسی ساز است زهکشها درست تعبیه شدهاند و برای همین در وخیمترین شرایط آبگرفتگی یک قطره آب هم در منطقه نمیماند؛ و جالبتر اینجاست تمام خانهها ویلایی و همسطح زمین است.
معضلات مرتبط با اقلیم خوزستان را تا چه اندازه میتوان مهار کرد؟
میبایست یک ارتباط بینبخشی بین ترجمانهای عامل برای کنترل بحرانها برقرار گردد مادامیکه هر ارگان و سازمان انتزاعی عمل کند نتیجه در کنترل بحرانها به عدم موفقیت نزدیکتر است. اگر بروز بحرانهای اقلیمی خوزستان را صرفا طبیعی بدانیم این سوْال مطرح میشود که چرا در دهههای گذشته رشد بحرانها چنین شتابان نبوده است. تغییر مداوم مدیریتها و عملکردهای سلیقهای دور از ارزیابیهای زیستمحیطی در اجرای پروژههای گوناگون ریشه تشدید بحرانهاست. گرچه نباید تغییر اقلیم را نادیده گرفت لیکن چنانچه مطالعات و ارزیابیها در این خصوص دقیق انجام شود تا حد زیادی میتواند در پیشبینی بحرانها و کنترل و پیشگیری و مدیریت آن امیدوار بود
باتوجه به ثروتمند بودن این منطقه از کشور به لحاظ منابع طبیعی، آیا هزینه مهار این رویدادهای طبیعی میتواند بهصرفه باشد؟
استان خوزستان استانی زرخیز است و اقتصاد مملکت مبتنی بر خوزستان است. وجود منابع طبیعی مهمی مانند نفت و گاز، قطب کشاورزی بودن و مجاورت با خلیج فارس و حملونقل و تجارت بینالمللی اهمیت این استان را در کشور چندین برابر میکند. اگر به شکوفایی و تبلور آینده اقتصاد ایران میاندیشیم نخستین اقدام میبایست کنترل بحرانها در خوزستان باشد؛ و به نظر من برای کاهش خسارتها اقتصادی اقدام امروز در بهبود شرایط خوزستان همین امروز و همین لحظه هم بسیار دیر است.
آیا لایروبی کارون میتواند در مهار سیل و یا آبگرفتی در منطقه موثر باشد؟
یکی از اقداماتی که در مهار سیل کارون پیشنهاد میشود لایروبی آن است. لایروبی رودخانهها علاوه بر کنترل سیل، کاهش خسارات احتمالی سیلاب، بهبود وضع زندگی ساکنان حاشیه رودخانهها و هدایت پتانسیلهای موجود در منطقه بهسوی توسعه پایدار صورت میگیرد. لایروبی کارون با اینکه اقدامی مهم است اما بهتنهایی کفایت نمیکند. لایروبی صرف فقط مثل چسباندن چسب زخم بر روی یک خونریزی شدید است شاید لحظهای و موقتی اثر داشته باشد ولی بهبود را به دنبال ندارد. آب از سرچشمه گل است. قبل از لایروبی میبایست اقدامات آبخیزداری در بالادست انجام شود وگرنه به دلیل اختلاف شدید توپوگرافیکی بین کوهستان و دشت (به این دلیل رودخانههای خوزستان به رودخانههای وحشی معروف هستند) در خوزستان اگر ما هرساله کارون را لایروبی کنیم سال بعد مجدداً رسوبات، بستر رودخانه را انباشته خواهد کرد. یکجور آب در هاون کوبیده است یا با الک آب برداشتن️. نادیده گرفتن حریم رودخانه نکته مهمی است که به آن توجه نمیشود. ما در اهواز وسط رودخانه و در بسترهای سیلابی و اتفاقی و فصلی جاده ساحلی احداث کردیم. چند سال پیش در دوره کمآبی تابستان شخصی درست در وسط رودخانه در حدفاصل پل سفید و پل پنجم لوبیا کشت کرده بود. که از صداوسیما پخش شد. احداث پارک خانوادگی جزیره بین امانیه و کیانپارس بر روی یکی از حلقههای متروک در میان بستر کارون است که حکایت از نادیده گرفتن حریم رودخانه است.
به نظر شما ساخت سد گتوند چه تاثیر مخربی بر منابع طبیعی اطراف داشته است؟
احداث سدهای بزرگ آثار محیطی، بیولوژیکی، بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی مهمی را در محیط اطراف خود به وجود میآورند. سد گتوند از سدهای بزرگ کشور است که اهداف بزرگی برای آن طراحیشده بود؛ اما احداث این سد اثرات زیستمحیطی جبرانناپذیری را ایجاد نموده که با اعتراضات زیادی مواجه شده است. تپه نمکی که در امتداد مخزن این سد وجود دارد موجب شوری آبشده است. اشتباهات غیر کارشناسی و مهندسی، مدیریتهای غلط و نابخردانه و بدون مطالعات ارزیابی زیستمحیطی مناسب این طرح بزرگ پیامدهای نامطلوبی ازجمله شوری خاکهای اطراف و آسیب جدی به بخش کشاورزی به دنبال داشته است. سد گتوند یکی از اشتباهات ماندنی در خوزستان است که حتی در صورت تخریب سد اثرات منفی آن برای ساکنین منطقه خواهد ماند چراکه خاکشویی در این حجم گسترده کاری بسیار پرهزینه و زمانبر است.
سودابه زیارتی
نظر شما